ویژگی تفاسیر صحابه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آنچه از
صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) درباره
آیات الهی نقل شده است با عنوان تفسیر صحابه از آن یاد میشود که دارای ویژگیهایی میباشد.
تفاسیر صحابه پنج ویژگی دارد که آنها را از سایر تفاسیر ممتاز میسازد و در تفاسیر متاخران یافت نمیشود.
سادگی و بیپیرایگی در حدی که برای حل مشکل یا برطرف ساختن
ابهام، با عبارتی کوتاه و بیانی رسا، در غایت ایجاز ارائه میگردید؛ مثلا اگر از یکی از آنان سوال میشد معنای «غَیْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ؛
» چیست؟ فورا جواب میداد:
گناه نکند، بدون اینکه به بیان اشتقاق واژهها بپردازد یا نیازی به بیان شاهد یا دلیل و امثال آن، که عادت مفسران است داشته باشد و اگر درباره نزول آیه یا مفهوم کلی و عام آن میپرسیدند به شکلی قاطع و بدون تردید و ساده و پیراسته از پیچیدگیهای گریبان گیر دیگر مفسران، پاسخ میداد.
سلامت و
پیراستگی از
جدل و
اختلاف؛ زیرا در آن دوران، مبنا و جهتگیری و استناد در بیان معنای آیه یکی بود، چه اینکه در آن عصر در میان صحابه اختلافی بر سر مبانی نظری یا تباین و دوگانگیای در جهتگیری یا تضاد و تقابلی در
استناد وجود نداشت. تنها وحدتنظر و جهتگیری و هدف واحدی وجود داشت که همه صحابه را گرد هم میآورد. در آن دوران انگیزهای برای بروز اختلاف و تضارب آراء وجود نداشت، به ویژه اینکه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به آنان آموخته بود که چگونه راه
هدایت و راستی را بپیمایند. این سخن درباره صحابهای است که همدل و همزبان، هوشیارانه از دستورات
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیروی میکردند؛ هرچند عده آنان اندک بود. «و قلیل من عبادی الشکور؛
» علاوه بر اینکه تفسیر در آن دوره (از نظر شکل و ترکیب) از چهارچوب نقل حدیث فراتر نرفته بود، بلکه بخشی از
حدیث و شاخهای از آن به شمار میرفت و گرد آوردندگان احادیث، در کنار احکام، احادیث تفسیری را نیز گرد میآوردند.
پیراستگی آن از
تفسیر به رای؛ یعنی از استبداد به رای به دور بود. چون این کار تعصبی کور و خدعهگونه است؛ لذا چهرههای برجسته صحابه از آن برکنار بودند. در گذشته درباره تفسیر به رای (که از نظر
شرع نکوهیده و از نظر
عقل ناپسند است) سخن گفتیم.
پاک بودن آن از اساطیر و افسانهها؛ که از جمله آن
اسرائیلیات (داستانهای بنی اسرائیلی) است. این افسانهها در مجامع اسلامی اصیل جایی و راه نفوذی نداشت. چه اینکه آن زمان، عصر مقابله با نیرنگهای اسرائیلی بود؛ گرچه این روحیه دشمنستیزی، پس از مدتی دگرگون شد و حیلههای سیاسی نقش مهمی در ترویج افسانههای خرافی
بنی اسرائیل بازی کرد.
قاطعیت و خالی بودن از
شک و تردید و برنتافتن تردیدها، چون در آن دوران، مستند تفاسیر واضح و صریح بود و ابزار روشن کننده مراد آیه، فراوان بود و دلایلی که برای تفسیر آیه اقامه میشد به خوبی آشکار مینمود. چه اینکه ساده و خالی از پیچیدگیهایی بود که در سدههای بعد دامن گیر همه گردید، به ویژه اینکه برهانهای علمی و فلسفیای که مفسران متاخر در تفسیر معانی قرآن بدان استناد جستهاند، در آن زمان ناشناخته و یا اساسا مشروع و قابل استناد نبود. استناد مفسران عصر اول در کنار نصوص شرعی (که درباره ابعاد مختلف
دین و
قرآن صادر گشته) به فهم
عرف و
لغت و
اسباب نزول بود و آنان جز این، ابزار فهمی نمیشناختند.
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، ج۱، ص۲۸۴-۲۸۶.