وکیل (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وكيل: (لَّسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكيلٍ) «وكيل» به كسى مىگويند كه براى جلب منافع براى كسى تلاش و كوشش مىنمايد.
ترجمه و تفسیر ایات مرتبط با
وکیل:
(وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ) (قوم و جمعيّت تو، آن آيات الهى را تكذيب و انكار كردند، در حالى كه حق است. به آنها بگو: من مسؤول ايمان آوردن و اجبار شما نيستم. (وظيفه من، تنها ابلاغ رسالت است).)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: سياق جمله «
قُلْ لَسْتُ عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ» سياق كنايه است، و مىخواهد بفرمايد: از چنين قومى اعراض كن و بگو اختيار شما به من واگذار نشده تا بتوانم از در خيرخواهى، شما را از تكذيبتان منع كنم.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَلَوْ شَاء اللّهُ مَا أَشْرَكُواْ وَمَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ) (اگر خدا مىخواست، همه به اجبار ايمان مىآوردند، و هيچ يک مشرک نمىشدند؛ و ما تو را نگهبان اعمال آنها قرار ندادهايم؛ و وظيفه اجبار آنها را ندارى.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: مراد از وكيل كسى است كه اداره اعمال به دست او است، و او اعمال را طورى تنظيم مىكند كه به وسيله آن اعمال منافع را جلب و مضار را از موكل خود دفع مىكند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وکیل»، ص۶۱۶.