• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَصْف‌ (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: وصف (مفردات‌قرآن)، وصف.


وَصْف‌ (بر وزن فلس؛ به فتح واو و سکون صاد) از واژگان نهج‌البلاغه به معنای ذکر چگونگی شی‌ء است. مواردی زیادی از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.



وَصْف‌به معنای درد و مرض دائم است.


بعضی از مورادی که در نهج‌البلاغه استفاده شده‌اند به شرح ذیل می‌باشند.

۲.۱ - خطبه ۱

آن‌حضرت براى خداوند آن صفاتى را اثبات مى‌كند كه عین‌ذات حق‌تعالی و مانند ذات پاكش نامحدود هستند چنانكه فرموده: «الَّذي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدودٌ، وَ لا نَعْتٌ مَوْجودٌ، وَ لا وَقْتٌ مَعْدُودٌ.»«خدایی كه براى صفت او را حدّ معينى و تعريف موجودى و وقت معدودى نيست بلكه مانند ذات پاكش بى‌انتهاست. نعت موجودى نيست يعنى «نعتى كه محدود و معين باشد نيست زيرا كه اوصاف حق عين ذات است و بى‌انتها، و شى‌ء بى انتهاء قابل وصف نيست.» (شرح‌های خطبه: )
در همین خطبه نیز صفات زاید بر ذات را از خدا نفى مى‌كند آنجا كه فرمايد: «وَكَمالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْديقُ بِهِ، وَكَمَالُ التَّصْديقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ، وَكَمالُ تَوْحيدِهِ الاِْخْلاصُ لَهُ، وَكَمالُ الاِْخْلاصِ لَهُ نَفْيُ الصِّفاتِ عَنْهُ، لِشَهادَةِ كُلِّ صِفَة أَنَّها غَيْرُ المَوْصوفِ، وَشَهادَةِ كُلِّ مَوْصوف أَنَّهُ غَيْرُ الصِّفَةِ، فَمَنْ وَصَفَ اللهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ، وَمَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ،وَمَنْ ثَنَّاهُ فَقَد جَزَّأَهُ، وَمَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ.»«و کمال معرفتش تصدیق ذات او، و كمال تصديق ذاتش، توحید و شهادت بر يگانگى اوست، و كمال توحيد و شهادت بر يگانگيش اخلاص است، و كمال اخلاصش آن است كه وى را از صفات ممكنات پيراسته دارند، چه اين‌كه هر صفتى گواهى مى‌دهد كه غير از موصوف است و هر موصوفى شهادت مى‌دهد كه غير از صفت است، آن كس كه خدای را (به صفات ممكنات) توصيف كند وى را به چيزى مقرون دانسته؛ و آن كس كه وى را مقرون به چيزى قرار دهد، تعدّد در ذات او قائل شده، و هر كس تعدّد در ذات او قائل شود، اجزايى براى او تصوّر كرده، و هر كس اجزايى براى او قائل شود وى را نشناخته است.» (شرح‌های خطبه: )


موارد زیادی از این مادّه در نهج‌البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۱۴۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۷۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۲۸.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۷۷۷.    
۵. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۹، ص۳۵۶.    
۶. زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، ج۲۴، ص۴۵۹.    
۷. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۶.    
۸. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۷.    
۹. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۹، خطبه ۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳.    
۱۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۴۴.    
۱۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۵۶.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱، ص۷۶.    
۱۴. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ص۳۰۵.    
۱۵. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ص۶۹.    
۱۶. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۲۷.    
۱۷. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ص۸.    
۱۸. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۹، خطبه ۱.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۳.    
۲۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص۲۴۴.    
۲۱. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۶۶.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۱، ص۸۱.    
۲۳. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ص۳۱۷.    
۲۴. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ص۷۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وصف»، ج۲، ص۱۱۴۰.    






جعبه ابزار