• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ولج (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وُلوج (به ضم واو و لام) از واژگان نهج البلاغه به معنای دخول است.
ظاهرا به دخول معمولى و دخولى كه با جا باز كردن مى‌شود (مانند دخول سوزن در چيزى) هر دو اطلاق مى‌شود.
مواردی متعدد از اين ماده در نهج‌ البلاغه آمده است.



وُلوج: به معنای دخول است. «وَلَجَ‌ الشّی‌ء فی غیره: دخل


به برخی از مواردی که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - خطبه ۱۶۵

امام علی (صلوات‌الله‌علیه) درباره حتمى بودن مرگ فرموده است: «فَسُبْحانَ مَنْ أَدْمَجَ قَوائِمَ الذَّرَّةِ وَ الْهَمَجَةِ إلَى ما فَوْقَهُما مِنْ خَلْقِ الْحيتانِ وَالاَْفْيلَةِ وَوَأَى عَلَى نَفْسِهِ أَلاّ يَضْطَرِبَ شَبَحٌ مِمّا أَوْلَجَ فيهِ الرّوحَ، إِلاّ وَجَعَلَ الْحِمامَ مَوْعِدَهُ، وَالْفَناءَ غايَتَهُ.» «منزّه است آن‌كس كه حتّى براى مورچگان ريز و پشه‌هاى خرد، دست و پا آفريد و بزرگترين موجودات يعنى ماهیان بزرگ، نهنگان و فیل‌ها را به وجود آورد و مقرّر داشت هر شبحى كه بجنبد و روح در آن نفوذ كند مرگ، پايان آن و فناى سرانجامش باشد. (شرح‌های خطبه: )

۲.۲ - خطبه ۱۶۰

درباره تأسّى به رسول خدا (صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله) فرموده: «فَتَأسَّى مُتَأَسٍّ بِنَبيِّهِ، وَاقْتَصَّ أَثَرَهُ، وَوَلَجَ مَوْلِجَهُ، وَإِلاّ فَلا يَأْمَنِ الْهَلَكَةَ، فَإِنَّ اللهَ عزّوجلّ جَعَلَ مُحَمَّداً (صلى‌اللّه‌عليه‌و‌آله) عَلَماً لِلسّاعَةِ، وَمُبَشِّراً بِالْجَنَّةِ، وَمُنْذِراً بِالعُقوبَةِ.» «بنابر اين (كسى كه بخواهد خوش‌بختى واقعى پيدا كند) بايد به اين فرستاده خداوند اقتدا و تأسّی نمايد؛ گام در جاى گام‌هايش بگذارد و از هر درى كه او داخل شده وارد شود و اگر چنين نكند از هلاکت ايمن نگردد، زيرا خداوند «محمّد صلی‌اللّه‌علیه‌و‌آله» را نشانه قیامت، بشارت دهنده بهشت و انذار كننده از عقوبت‌ها و كيفرها قرار داده است.» (شرح‌های خطبه:)

۲.۳ - حکمت ۲۸۷

درباره «قدر» كه از آن سؤال شد فرمود: «طَريقٌ مُظْلِمٌ فَلا تَسْلُكوهُ، وَبَحْرٌ عَميقٌ فَلا تَلِجوهُ، وَسِرُّ اللهِ فَلاَ تَتَكَلَّفُوهُ.»«راه تاریکی است داخلش نشوید، دریای عمیقی است در آن فرو نروید و سرّ خداست خود را در دانستن آن به تکلّف نیاندازید بلکه اعمال خودتان را بکنید و به قضا و قدر اتکال ننمائید.» (شرح‌های حکمت: )

۲.۴ - خطبه ۸

درباره زبیر كه مى‌گفت: من به علی (علیه‌السلام) بیعت كردم ولى از روى ميل قلبى بيعت نكردم، فرمود: «يَزْعُمُ أَنَّهُ قَدْ بايَعَ بِيَدِهِ، وَ لَمْ يُبايعْ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ أَقَرَّ بِالبَيْعَةِ، وَادَّعَى الوَليجَةَ، فَلْيَأْتِ عَلَيْها بِأَمْر يُعْرَفُ، وَ إِلاّ فَلْيَدخُلْ فيما خَرَجَ مِنْهُ.» «زبير خيال مى‌كند كه بيعتش تنها با دست بوده نه با دل!، پس او اقرار به بيعت مى‌كند، ولى مدّعى است كه با قلب نبوده، بنابر اين بر او لازم است، بر اين ادّعا دلیل روشنى بياورد وگرنه بايد به بيعت خود بازگردد و به آن وفادار باشد.» (شرح‌های خطبه:)

۲.۵ - خطبه ۱۰۶

درباره اسلام فرموده: «ثِقَهً لِمَنْ تَوَکَّلَ وَ راحَة لِمَنْ فَوَّضَ وَ جُنَّة لِمَنْ صَبَرَ فَهُوَ أَبْلَجُ الْمَنَاهِجِ وَ أَوْضَحُ الْوَلاَئِجِ مُشْرَفُ الْمَنارِ.»«وسیله‌ آرامش واطمينان‌ است براى كسى كه بر آن‌ تكيه‌كند، موجب‌ آسايش انسانى است كه كار خود را به آن واگذارد و سپرى است براى آنان كه اهل استقامتند و بطور خلاصه روشن ترين راه‌ها و واضح ترين مسلک‌هاست دلايل روشنى بخشش بلند و آشكار.» (شرح‌های خطبه: )

۲.۶ - خطبه ۱۹۲

درباره ابلیس فرمود: «صَدَّقَهُ بِهِ أَبْناءُ الْحَمِيَّةِ، وَ إِخْوانُ الْعَصَبِيَّةِ...فَأَقْحَموكُمْ وَ لَجاتِ الذُّلِّ، وَ أَحَلّوكُمْ وَرَطاتِ الْقَتْلِ.»«فرزندان نخوت و برادران تعصّب و سواران مركب کبر و جهالت او را عملًا تصديق كردند ... تا آن‌جا كه افراد سركش شما منقاد او شدند و طمع او در شما مستحكم گرديد و بالاخره اين وضع از خفا و پنهانى درآمد و آشكار شد، حكومتش بر شما قوّت يافت و با سپاه خويش به شما حمله آورد، سپس شما را در پناهگاه‌هاى مذلّت داخل ساختند، در مهلكه‌ها فرود آورند.» (شرح‌های خطبه: )

۲.۷ - خطبه ۱۸۶

درباره خداوند سبحان فرموده: «وَلا يُقالُ: لَهُ حَدٌّ وَلا نِهايَةٌ، وَلا انقِطاعٌ وَلا غايَةٌ، وَلا أَنَّ الاَْشْياءَ تَحْويهِ فَتُقِلَّهُ أَوْ تُهْوِيَهُ، أَوْ أَنَّ شَيْئاً يَحْمِلُهُ، فَيُميلَهُ أَوْ يُعَدِّلَهُ
لَيْسَ في الاَْشْياءِ بِوالِج، وَلا عَنْها بِخارِج.»
«برايش حدّ و نهايتى گفته نشود و انقطاع و انتهايى ندارد، اشيا به او احاطه ندارند تا وى را بالا برند و يا پایین آورند و نه چيزى او را حمل مى‌كند كه او را به جانبى متمايل يا ثابت نگهدارد، نه در درون اشيا است و نه در بيرون آن‌ها.» (شرح‌های خطبه: )


مواردی متعدد از اين ماده در نهج‌ البلاغه آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۱۶۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۸۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۲، ص۳۳۵.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۶۹.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۹۳.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۳۹، خطبه ۱۶۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۶۵.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۶۱.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۶۷.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، ج۶، ص۳۹۳.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۵۹.    
۱۲. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۷۶.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون ص۳۴۹.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۷۶.    
۱۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۲۹، خطبه ۱۶۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۴۹.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۱۲.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۲۳.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۶، ص۲۵۴.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۵۸.    
۲۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۲۳۳.    
۲۲. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۴۷.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۲۲.    
۲۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۵۲۶، حکمت ۲۸۷.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۰۹.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۵۸.    
۲۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۵۹.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۲، ص۲۱۰.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۳۷۵.    
۳۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۹، ص۱۸۱.    
۳۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون ص۵۳.    
۳۲. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۱، ص۳۸.    
۳۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۴، خطبه ۸.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۷.    
۳۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶۳.    
۳۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۵۶۳.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱، ص۴۷۰.    
۳۸. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۵۴.    
۳۹. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۲۳۰.    
۴۰. السید الشریف الرضی، نهج البلاغه ت الحسون، ص۲۳۶.    
۴۱. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۰۳.    
۴۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۵۳، خطبه ۱۰۶.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۲۵.    
۴۴. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۳.    
۴۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۵۶.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۴۷۰.    
۴۷. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۵۹.    
۴۸. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۷۱.    
۴۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۵۲.    
۵۰. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۶۴.    
۵۱. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۸۸، خطبه ۱۹۲.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۴۹.    
۵۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۱۸.    
۵۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۴۳۲.    
۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۳۷۰.    
۵۶. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۲۸۹.    
۵۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۱۴۲.    
۵۸. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۴۲۶.    
۵۹. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۱۴۶.    
۶۰. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۷۴، خطبه ۱۸۶.    
۶۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۲۵.    
۶۲. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۲۶۷.    
۶۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۲۹۷.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۷، ص۲۱۲.    
۶۵. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۹۳.    
۶۶. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۸۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ولج»، ج۲، ص۱۱۶۰.    






جعبه ابزار