وَقْر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَقْر (به فتح واو و سکون قاف) (مثل
عقل) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای
ثقل سامعه (سنگینی
قوه شنوایی) است.
(
مثل جسر) بار سنگين.
یکی از مشتقات این مادّه
وَقار (به فتح واو و قاف) به معنای
عظمت اسم، از توقير به معنى تعظيم است.
از این مادّه هفت مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
وَقْر به معنای ثقل سامعه (سنگینی قوه شنوایی) است.
این واژه دارای مشتقاتی است؛ مانند:
وِقْر (به کسر واو و سکون قاف) به معنای بار سنگین یا مطلق بار است.
وَقار (به فتح واو و قاف) به معنای عظمت است.
به برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» بهکار رفته است، اشاره میشود:
بعد از
قتل طلحه و
زبیر در مقام
نصیحت فرمود:
«بِنا اهْتَدَيْتُمْ في الظَّلْماءِ، وَ تَسَنَّمْتُمُ العلْياءَ، وبِنا انْفَجَرْتُم عَنِ السِّرارِ، وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ يَفْقَهِ الواعِيَةَ، كَيْفَ يُراعي النَّبْأَةَ مَنْ أَصَمَّتْهُ الصَّيْحَةُ.» «در تاريكیهاى
جهل توسط ما
اهل بیت هدایت شديد،
کر و ناشنواست گوشى كه فرياد و صيحه را متوجه نيست، چطور صداى ضعيف را میشنود آنكه، فرياد او كر كرده است.»
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه ۲۲۱ فرموده:
«إِنَّ اللهَ سُبْحانَهُ جَعَلَ الذِّكْرَ جِلاءً لِلْقُلوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ، وَ تَنْقادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعانَدَةِ.» «
پروردگار ذکر و ياد خودش را صفا و روشنى دلها قرار داده است، دلها بعد از
غفلت و ناشنوائى با آن (
ذکر خدا) مىشنوند و بعد از كم سو شدن با
آب مىبينند و بعد از
عناد و مكابره با آن، منقاد و مطيع مىشوند.»
«وقرة» در اينجا به معنى
غفلت و سنگينى گوش است.
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در نامهای به عامل
زکات مىنويسد:
«ثُمَّ امْضِ إِلَيْهِمْ بِالسَّكينَةِ وَ الْوَقارِ؛ حَتَّى تَقومَ بَيْنَهُمْ فَتُسَلِّمَ عَلَيْهِمْ.» «سپس با آرامش و وقار به سوى آنان برو، تا در ميان آنها قرارگيرى، به آنها
سلام كن.»
«وقار» به فتح اوّل عظمت و حلم.
امام (صلواتاللهعلیه) در
خطبه ۱۹۳ فرموده:
«في الزَّلازِلِ وَقورٌ.» يعنى «در پيشامدها وقور و حليم است.»
از این مادّه مواردی متعدد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وقر»، ج۲، ص۱۱۵۴.