وعب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَعْب (به فتح واو و سکون عین) از
واژگان نهجالبلاغه به جمع کردن و اخذ کردن است. از این مادّه دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
وَعْببه معنای جمع کردن و اخذ کردن است.
مواردی که در
نهجالبلاغه استفاده شدهاند به شرح ذیل میباشند.
درباره علم
خداوند فرموده:
«وَ مُسْتَقَرِّ ذَواتِ الْأَجْنِحَهِ بِذُرا شَناخیبِ الْجِبالِ وَ تَغْریدِ ذَواتِ الْمَنْطِقِ فی دَیاجیرِ الْأَوْکارِ وَ ما أَوْعَبَتْهُ الْأَصْدافُ وَ حَضَنَتْ عَلَیْهِ أَمْواجُ الْبِحارِ.»«
خداوند از لانههاى پرندگانى كه در قلّه بلند كوهها قرار دارند، و از نغمههاى مرغان در آشيانه هاى تاريک، و از لؤلؤهايى كه در
دل صدفها پنهان است و امواج درياها آنها را در دامن خويش پرورش دادهاند با خبر است.»
(شرحهای خطبه:
)
به
حسن مجتبی (صلواتاللهعلیه) مىنويسد:
«وَ حَسَبَ سَیِّئَتَکَ واحِدَهً وَ حَسَبَ حَسَنَتَکَ عَشْراً وَ فَتَحَ لَکَ بابَ الْمَتابِ وَ بابَ الاِسْتِعْتابِ.» «گناه و بديت را يک و نيكیات را ده به حساب آورده است و براى تو باب توبه و در وسعت قرار دادن را باز كرده است.»
(شرحهای نامه:
)
در بعضى نسخ «استعتاب» است به معنى عذر آوردن و اعتذار كردن آمده است.
از این مادّه دو مورد در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وعب»، ج۲، ص۱۱۴۵.