وَرْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَرْع (به فتح واو) از
واژگان نهجالبلاغه به معنای خود نگهدارى از معاصى است. مواردی از آن در
نهجالبلاغه آمده است.
وَرْعبه معنای خود نگهداری از معاصی است.
بعضی از مورد که در
نهجالبلاغه استفاده شده به شرح ذیل میباشد.
در مقام
موعظه فرمود:
«وَلا میراثَ کَالاْدَبِ، وَلا قائِدَ کَالتَّوْفیقِ، وَلا تِجارَةَ کَالْعَمَلِ الصّالِحِ، وَلا رِبْحَ کَالثَّوابِ، وَلا وَرَعَ کالْوُقوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، وَلا زُهْدَ کَالزُّهْدِ فِی الْحَرامِ، ولا عِلْمَ کَالتَّفَکُّرِ، وَلا عِبادَةَ کَاَداءِ الْفَرائِضِ، وَلا اِیمانَ کَالْحَیاءِ وَالصَّبْرِ، وَلا حَسَبَ کَالتَّواضُعِ، وَلا شَرَفَ کَالْعِلْمِ، وَلا مُظاهَرَةَ اَوْثَقُ مِن مُشاوَرَة.» «هیچ مالی پر درآمدتر از
عقل نیست، هیچ تنهایی وحشتناکتر از خودبینی نیست. هیچ عقل و درایتی همچون عاقبتاندیشی نیست، هیچ بزرگواری همچون
تقوا نیست، هیچ همنشینی همچون حسن خلق نیست، هیچ میراثی همچون ادب نیست، هیچ رهبری همچون توفیق نیست، هیچ تجارتی همچون
عمل صالح نیست، هیچ سودی همچون
پاداش الهی نیست، هیچ پارسایی همچون پرهیز از شبهات نیست، هیچ
زهدی همچون بی اعتنایی به
حرام نیست، هیچ علمی همچون تفکّر نیست، هیچ عبادتی همچون ادای فرایض و واجبات نیست، هیچ
ایمانی همانند
حیا و
صبر نیست، هیچ سابقه شخصیّتی چون
تواضع نیست، هیچ شرافتی چون
علم نیست، هیچ عزّتی چون
حلم نیست و نه هیچ پشتیبانی مطمئنتر از
مشورت.»
(شرحهای حکمت:
)
به
عثمان بن حنیف نوشته:
«أَلا وَإِنَّكُمْ لا تَقْدِرونَ عَلَى ذلِكَ، وَلكِنْ أَعينوني بِوَرَع وَاجْتِهاد.» «بدانید شما قادر به
زهد من نیستید ولی مرا در اداره امور یاری کنید با پرهیزکاری و تلاش و ترک شهوات و راستی.»
(شرحهای نامه:
)
امیرالمومنین علی (علیه السلام) در
خطبه ۱۲۹ میفرمایند:
«أَيْنَ خِيارُكُمْ وَصُلَحاؤُكُمْ؟! وَأَيْنَ أَحْرارُكُمْ وَسُمَحاؤُكُمْ؟! وَأَيْنَ الْمُتَوَرِّعونَ في مَكاسِبِهِمْ، والْمُتَنَزِّهونَ فِي مَذاهِبِهمْ.» «كجا هستند خوبان شما؛ صالحان، آزادمردان و سخاوتمندان شما؟ كجايند همانها كه در كسب و كارشان با
ورع بودند، در
مذهب ورفتار خود از بدیها دورى مىجستند.»
(شرحهای خطبه:
)
مواردی از آن در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ورع»، ج۲، ص۱۱۳۱.