ورام بن ابی فراس حلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالحسین وَرّام بن ابی فِراس حِلّی (متوفای ۶۰۵ق)، از فقیهان و محدّثان امامی
قرن ششم و هفتم هجری قمری و از شاگردان
سدیدالدین حمصی رازی که خدمات زیادی برای ترویج معارف شیعی انجام داد. او بیشتر به دلیل تالیف کتاب اخلاقی
تنبیه الخواطر و نزهة النواظر معروف به مجموعۀ ورّام شهرت یافته و از جمله اساتید بزرگ اخلاق و موعظه به شمار میرود. طبق برخی گزارشهای تاریخی وی از نوادههای
مالک اشتر نخعی و از اهالی
حله است که در همانجا تولد، رشد و وفات یافته است.
سید بن طاوس از نوادگان و شاگردان او بود.
ابوالحسین، مسعود بن عیسی شیخ وَرّام بن ابی فِراس مالکی نخعی اشتری در
حلّه، که در آن زمان مرکز
تشیع و فقاهت بود، به دنیا آمد. از تاریخ ولادت وی اطلاعی در دست نیست.
بسیاری از شرححالنویسان او را عرب نژاد و از نسل
مالک اشتر، دانستهاند.
ولی بنا به تحقیقات
مصطفی جواد،
نیاکان وی از موالیانِ کرد بنی اشتر بودند که در سال
۶۶ قمری همراه
مختار ثقفی قیام کردند. ورّام از خاندانی بلندپایه بود که برخی از امیران از آن برخاسته بودند.
ورام بن ابی فراس جد مادری
سید بن طاووس است و نسب او به
قبیله بنی حمدان می رسد؛ ابن طاووس در برخی آثار خود، همچون
الامان من اخطار الاسفار و الازمان تصریح کرده که ورّام جد مادری اوست.
پدر ورام از بزرگان دین و از فقهای جلیلالقدر بود. برادر ورام، مجیرالدین،
جعفر بن ابی فراس هم از علما و فقهای معروف زمان خود بوده که در سال
۶۲۶ هجری در
بغداد وفات یافته و بدن او را به
نجف منتقل کرده، در جوار
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به خاک سپردهاند.
همسر ورام از نوادگان
شیخ طوسی است و به همین جهت سید ابن طاووس در کتب خود گاهی میگوید جد من ورام بن ابی فراس و گاهی میگوید جد من شیخ طوسی که در حقیقت جد بزرگ او است.
از جمله اجداد ورام، ابوالفتح است که خلعت خود را از خلیفه فاطمی (در
مصر) گرفت و در براندازی حکومت
عباسیان از یاران بساسیری بود و با
هبةالله شیرازی، از بنیانگذاران
اسماعیلیه، هم مکاتباتی داشته است.
ورّام در دوران تحصیل خود از حضور اساتید مهم حلّه بهره برده است که برخی از اساتید وی عبارتند از:
۱ـ سدیدالدین
محمود بن حسن حمصی رازی (
۴۹۵ق-۶۰۵ق).
بنا به گفتۀ خود حمصی رازی در مقدمۀ کتابش (
المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید): در هنگام بازگشت از سفر
حج، عدهای از علمای حله به استقبالم آمدند و با اصرار فراوان از من درخواست کردند که مدتی را برای تدریس و تبیین
معارف اهل بیت (علیهمالسّلام) به اهل حله در آن شهر اقامت کنم و من به ناچار و علیرغم همۀ مشکلات و عذرهایی که داشتم پذیرفتم.
سید بن طاوس در کتاب
فرج المهموم میگوید که: جد بزرگوار من ورّام بن ابی فراس پیشگام و بانی این امر بود و احسان و مخارج فراوانی را برای اقامت استاد بزرگ
عراق و
ایران در حلّه مبذول داشت. و چندین سال در محضر او به فراگیری معارف تشیع پرداخت. حتی تعدادی از تالیفات حمصی با امضای جدم ورام در نزد من هست. ورام چنان تحت تاثیر این استاد بزرگ و ارجمند بود که همۀ نوشتههایش را حفظ نموده و تدریس میکرد.
۲ـ سید ابوالحسن
علی بن ابراهیم عریضی علوی حسینی که از علمای برجستۀ
قرن ششم هجری به شمار میرود؛ ورام از عُرَیضی
روایت کرده و در
تنبیه الخواطر به نام او تصریح کرده است.
۳ـ جمالالدین
حسین بن احمد رطبه سوراوی؛
۴ـ
علی بن علی بن نما؛
۵ـ ابومحمد حسن بن علی بن اقساسی معروف به
ابن الاقساسی؛
۶ـ
ابن ادریس حلی.
۷- از مشایخ روایی ورام،
محمد بن
محمد بن هارون بزاز حلی بود.
ورام بن ابی فراس، سدیدالدین حمصی را با عبارات «استاد ارزنده، دانشمند گرانقدر، یگانه دوران، استوار در دین، یاور دین، زبان گویای متکلمان و شیر میدان مناظرات علمی» توصیف کرده است.
ورام همچنین شاگردان زیادی را در مدارس نوپای شیعی تربیت کرده بود که میتوان به افراد زیر اشاره کرد:
۱ـ ابوعبدالله
محمد بن
جعفر بن
علی بن جعفر مشهدی نویسندۀ کتاب
المزار الکبیر، از ورّام روایت کرده
که
شهید ثانی نیز به واسطه او از ورّام روایت نموده است.
؛ ۲ـ
احمد بن طاووس؛ ۳ـ علی بن طاووس؛
۴ـ
حسن بن طاووس؛ ۵ـ
محمد بن طاووس که هر چهار نفر نوههای دختری وی بودند و تحت نظر جد بزرگوار شان تربیت یافتهاند. بویژه علی بن طاوس و حسن بن طاوس که در آثار خود مطالبی را از او نقل کرده و کتابهای ورام از طریق اسباب شرعی (مثل وصیت) به مادرشان منتقل شده و غالب آنها را در نزد او قرائت کرده بودند.
ابن طاووس نوشته است که جدش تاثیر بسیاری در زندگی علمی وی داشته
و از کسانی بوده که رفتارشان سرمشق دیگران است. ابن طاووس همچنین از ارادت ورّام به
اهل بیت پیامبر اسلام سخن گفته است.
ورام به کمک تنی چند از فضلا و دانشمندان حلّه مثل «شیخ
منتجبالدین رازی» و «
ابن ادریس حلّی» مدرسۀ تشیع در حله را تاسیس و تقویت کرده و سدیدالدین حمصی رازی را که در حال بازگشت از سفر حج به سوی ایران بود برای این منظور دعوت به اقامت در آن دیار کرد و بیش از هزار
دینار برای استقرار استادش حمصی هزینه کرد. حمصی معارف تشیع از
فقه و
حدیث گرفته تا
تفسیر و
عقاید را در مدارس حله تدریس و منتشر ساخت و نتیجۀ این امر کتاب
المنقذ من التقلید ـ اثر مهم وی ـ شد که به تعلیق عراقی شهرت دارد.
از مراحل رشد و تحصیل ورّام اطلاع دقیقی در دست نیست، اما تلاشهای او برای توسعه و تقویت مدارس و جوامع تشیع در حلّه بهطور کافی در منابع تاریخ و رجال ذکر شده است.
کتابها و تالیفات ورّام امروزه در دست نبوده و چندان روشن نیست که دقیقا چند کتاب تالیف کرده است اما کتابهای منسوب به وی عبارتند از:
۱ـ مجموعۀ ورّام که با این نام شهرت دارد و نام اصلی آن تنبیه الخواطر و نزهة النواظر است و شهرت ورّام عمدةً به دلیل تالیف همین کتاب بوده است و چنانکه پیداست او را با همین کتاب میشناسند. این کتاب کتابی اخلاقی و اجتماعی است و یکی از منابع بسیار مهم محدثان متاخر و دانشمندان اخلاق به شمار میرود؛
۲ـ
مسالة فی المواسعة و المضایقه که در آن با استادش ابن ادریس ـ در کتاب
خلاصة الاستدلال ـ دربارۀ وجوب تعجیل در به جای آوردن قضای نمازهای قضا شده همنظر و موافق گشته است در حالیکه غالب علمای شیعه در این مورد به تضییق قائل نیستند و به وسعت وقت حکم دادهاند.
با صرف نظر از اینکه کتابهای زیادی از ورّام در دست نیست اما نقش او در تاسیس، تقویت و رشد مدارس تازه شکل یافتۀ شیعی در حلّه بسیار حائز اهمیت است و او یکی از حلقههای مهم ارتباطی میان مکاتب علمی بغداد و ایران با حله و میان قرن ششم هجری با قرن هفتم به شمار میرود.
شیخ ورام بن ابی فراس در ۲
محرم سال
۶۰۵ق در حلّه درگذشت.
حسن امین در
مستدرک اعیان الشیعه، گفته است که جنازه او به
کوفه منتقل و در
حرم امام علی (علیهالسّلام) دفن شد؛
اما در کتاب المزار، آمده است که او در حله دفن شد.
(حسن امین همین قول را در پانویس کتاب خود نقل کرده است
مرقدی نیز در حله در مسجد شیخ ورام به نام وی وجود دارد.
)
۱ـ خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، چ ۸، ۱۹۸۹م، ج۸، ص۱۱۳.
۲ـ میرزا حسین نوری، خاتمة المستدرک، گروه پژوهش مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، بیتا، ج۳، ص۲۱.
۳ـ سید محسن امین، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۶ ق، ج۳، ص۲۹؛ ج۹، ص۲۰۲؛ ج۴، ص۶۲۱؛ ج۸، ۱۵۰.
۴ـ شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق، ج۲۰، ص۱۰۹، ص۳۰۵، ص۳۹۵؛ ج۲۴، ۱۳۱.
۵ـ سید حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۸، ص۱۴۹، ص۲۱۹، ج۲، ص۱۹۶.
۶ـ سید محمد حسین حسینی جلالی، فهرس التراث، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۶۲۴.
۷ـ میرزا حسین نوری مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، تحقیق گروه پژوهشی، بیروت، مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام)، ۱۴۰۸ق (۱۸ مجلد)، ج۳، ص۴۷۷.
۸ـ آیة الله شیخ جعفر سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق، ۱۴۱۸ق، ج۷، ص۱۷۰، ص۲۸۹؛ ج۶، ص۳۲۵.
۹ـ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار الجامعة لدُرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق (۱۱۰ مجلد)، ج۵۲، ص۵۳ و بعد.
۱۰ـ شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، چ۲، ۱۴۱۳ق، ج۴۲، ص۴۹۳.
۱۱ـ ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چ۲، ۱۳۹۰ق، ج۶، ص۲۱۶.
۱۲ـ شیخ حرّ عاملی، امل الآمل، بغداد، مکتبة الاندلس، ۱۳۸۵ق، ج۲۰، ۳۳۸.
۱۳ـ میرزا عبدالله افندی تبریزی، تعلیقة امل الآمل، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۳۰.
۱۴ـ میرزا ابوالقاسم قمی، غنائم الایّام فی ما یتعلق بالحلال و الحرام، تحقیق عباس تبریزیان، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۲۴۲، ج۳، ص۵۶۳.
۱۵ـ عبیدالله بن حسن منتجب الدین رازی، فهرست منتجب الدین، تحقیق سیدجلال الدین محدث ارموی، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۸ق، ص۱۲۸.
۱۶ـ سیدعلی بن طاوس، کشف المحجة لثمرة المهجة، قم، بوستان کتاب، چ۲، ۱۳۷۵، ص۱۲۹.
۱۷ـ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق شیخ عباس قوچانی، بیروت، چ۷، دار احیاء التراث العربی، (۴۳جلدی)، ج۱۳، ص۳۴.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ورام بن ابی فراس»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۱۷. •
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، برگرفته از مقاله « وَرّام بن ابی فِراس حِلّی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۱۷. •
پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «ورّام بن ابی فراس»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۱/۱۷.