• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَراء (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَراء: (مِّن وَرآئِهِ جَهَنَّمُ)
كلمه‌«وَراء» از مادّه‌ «وَرَیْ» گر چه به معناى پشت سر است (در برابر أَمام) ولى در اين گونه موارد به معناى نتيجه و عاقبت كار مى‌آيد، همان گونه كه در تعبيرات فارسى نيز زياد در اين معنا به كار مى‌رود، مثلًا مى‌گوئيم: اگر فلان غذا را بخورى، پشت سر آن بيمارى و مرض است و يا اگر با فلان كس رفاقت كنى، به دنبال آن بدبختى و پشيمانى است، يعنى نتيجه و معلول آن، چنين است.
كلمه «وَراء» (پشت سر) مسلماً در سوره‌ «کهف» جنبه مكانى ندارد بلكه كنايه از اين است كه: آنها بدون اين كه توجّه داشته باشند، گرفتار چنگال چنين ظالمى مى‌شدند، و از آنجا كه انسان حوادث پشت سر خود را نمى‌بيند، اين تعبير در اينجا به كار رفته است.
«وَراء» به معناى پشت سر، در سوره‌ «جاثیه» با اين كه دوزخ جلو آنها قرار دارد، و در آينده به آن مى‌رسند، ممكن است از اين نظر باشد كه آنها اقبال به دنيا كرده، و آخرت و عذاب الهى را ناديده گرفته و پشت سر انداخته‌اند، و اين تعبير معمول است كه انسان به هر چيزى بى‌اعتنايى كند، مى‌گويند: آن را پشت سر انداخته، قرآن مجيد مى‌گويد: «إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلًا» «آنها زندگى زودگذر دنيا را دوست دارند، در حالى كه روز سختى را پشت سر خود رها مى‌كنند!»
جمعى از مفسران نيز گفته‌اند كلمه‌ «وَراء» از مادّه‌ «موارات» به هر چيزى اطلاق مى‌شود كه از انسان پوشيده باشد، هم به پشت سر گفته مى‌شود و هم به پيش رو، آنجا كه دور باشد و پنهان، و به اين ترتيب كلمه‌ «وَراء» مفهوم جامعى دارد كه به دو مصداق متضاد اطلاق مى‌شود.
اين تفسير نيز بعيد به نظر نمى‌رسد، كه بگوئيم: تعبير به‌ «وَراء» اشاره به مسأله علت و معلول است، فى المثل مى‌گوئيم: اگر فلان غذاى ناباب را بخورى پشت سر آن بيمارى است، يعنى خوردن غذا علت آن بيمارى مى‌باشد، در اينجا نيز اعمال آنها عامل و سبب «عذاب مهين» دوزخ است.
بعضى نيز گفته‌اند «وَراء» اگر به فاعل اضافه شود به معناى پشت سر، و اگر به مفعول اضافه شود به معناى پيش رو است ولى دليلى براى اين مطلب در دست نيست.



ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با وَراء:

۱.۱ - آیه ۱۶ سوره انسان

(مِّن وَرَآئِهِ جَهَنَّمُ وَيُسْقَى مِن مَّاء صَدِيدٍ) (به دنبال او جهنم خواهد بود؛ و از آب بد بوى متعفّنى نوشانده مى‌شود.)
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۷۹ سوره کهف

(أَمَّا السَّفِينَةُ فَكَانَتْ لِمَسَاكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ فَأَرَدتُّ أَنْ أَعِيبَهَا وَكَانَ وَرَاءهُم مَّلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا) (امّا آن كشتى براى گروهى از مستمندان بود كه با آن در دریا كار مى‌كردند؛ و من خواستم آن را معيوب كنم؛ چراكه پشت سرشان پادشاهى ستمگر بود كه هر کشتی سالمى را به زور مى‌گرفت.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه وراء به معناى پشت سر است، و ظرفى است در مقابل ظرفى ديگر كه همان روبروى آدمى است كه به آن قدام و امام مى‌گويند، و ليكن گاهى كلمه وراء بر جوى كه در آن جو دشمنى خود را پنهان كرده و آدمى از آن غافل باشد اطلاق مى‌شود، هر چند كه پشت سر نباشد، بلكه روبرو باشد. و نيز بر جهتى كه در آن چيزى باشد كه آدمى از آن روگردان است و يا در آن چيزى باشد كه آدمى را از غير خودش به خودش مشغول مى‌كند، هر چند كه پشت سر نباشد. كانه آدمى روى خود را از آن چيز به طرف خلاف آن برمى‌گرداند، هم چنان كه خداى تعالى هر سه معنا را استعمال كرده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۵۳ سوره احزاب

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا) (اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! در خانه‌هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، مشروط بر اينكه قبل از موعد نياييد و در انتظار وقت غذا ننشينيد؛ امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد؛ و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و بعد از صرف غذا به بحث و صحبت ننشينيد؛ زيرا اين عمل، پيامبر را ناراحت مى‌نمايد، ولى از شما شرم مى‌كند و چيزى نمى‌گويد)؛ امّا خداوند از بيان حق شرم نمى‌كند. و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را بعنوان عاريت از آنان [همسران پيامبر] مى‌خواهيد از پشت پرده بخواهيد؛ اين كار براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است. و شما حق نداريد پيامبر خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه گناه اين كار نزد خدا بزرگ است!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» ... معنايش اين است كه اگر به خاطر حاجتى كه برايتان پيش آمده، ناگزير شديد با يكى از همسران آن جناب صحبتى بكنيد، از پس پرده صحبت كنيد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۴ - آیه ۱۰ سوره جاثیه

(مِن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاء وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ) (و پشت سرشان دوزخ است؛ و هرگز آنچه را به دست آورده‌اند آنها را از عذاب الهی رهايى نمى‌بخشد، و نه اوليايى كه غير از خدا براى خود برگزيدند؛ (مايه نجاتشان خواهند بود)؛ و عذاب بزرگى براى آنهاست!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در پشت سر جهنمى دارند. با اينكه جهنم در پيش رو و آينده آنان قرار دارد، و دارند بطرف آن مى‌روند. بعضى از مفسرين‌ گفته‌اند: كلمه ورائهم به معناى قدامهم- پيش رويشان است، از آن جمله مرحوم طبرسى در مجمع البيان گفته: كلمه وراء هم به معناى پشت سر است، و هم پيش رو. هر چيزى از تو گم شود وراى تو قرار مى‌گيرد، چه اينكه پشت سرت باشد، و چه پيش رويت‌. و تعبير به‌ «مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ» مى‌فهماند كه اين قضاء رانده شده حتمى است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۶.    
۲. کهف/سوره۱۸، آیه۷۹.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۰.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۶۶.    
۶. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۳۴.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۷۹.    
۸. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۰.    
۹. انسان/سوره۷۶، آیه۲۷.    
۱۰. حقی، اسماعیل، روح البیان، ج۸، ص۴۳۹.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۳۲۹.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۴۴.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۳۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۲۵۳.    
۱۵. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۶.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۷.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۴.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۴.    
۱۹. کهف/سوره۱۸، آیه۷۹.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۲.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۸۱.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۴۷.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۱۲.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۵۲.    
۲۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۵.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۰۶.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۳۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۶۲.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۶.    
۳۱. جاثیه/سوره۴۵، آیه۱۰.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۹۹.    
۳۳. آلوسی، شهاب الدنی، روح المعانی، ج۱۳، ص۱۴۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۴۴.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۶۰.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۴۱.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۱۰.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَراء»، ص۶۰۹.    






جعبه ابزار