ودیعه (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ودیعه
نایب گرفتن برای
حفظ اموال میباشد.
ودیعه بر وزن فعلیه به
معنی مفعوله
مالی که نزد غیر گذارند تا آن را
حفظ نماید.
جمع ودیعه، ودائع میباشد.
در
اصطلاح فقهاء ودیعه
نایب گرفتن برای حفظ (
اموال) میباشد و به عبارت دیگر «الودیعة الاستنابة فی الحفظ.»
امام خمینی در تعریف ودیعه آورده است: «هی
عقد یفید
استنابة فی الحفظ»
یعنی ودیعه عقدی است که فایده آن قرار دادن دیگری بر جای خویش در نگهداری مال باشد. یا «هی استنابة فیه»
یعنی ودیعه جایگزین خود نمودن شخص دیگر است در حفظ، و بهعبارتدیگر «هی وضع المال عند الغیر لیحفظه لمالکه»،
و به بیان روشنتر ودیعه این است که شخص چیزی را به
امانت نزد غیر گذارد و از وی بخواهد که آن را حفظ نماید. و بسیار بر خود
مالی که
امانت گذاشته شده «ودیعه» گفته میشود، و به صاحبمال «
مُودِع» و به آن دیگری «وَدَعِی» و «
مُستَودِع» میشود.
و در کتاب
مغنی المحتاج آورد: «فحقیقتها شرعا توکیل فی حفظ مملوک أو محترم مختص علی وجه مخصوص»؛
یعنی ودیعه
توکیل غیر است بر مجرد حفظ.
آیا ودیعه
عقد است یا
اذن مجرد، بین
فقهاء مورد
اختلاف میباشد
به نظر
امام خمینی ودیعه عقد است و احتیاج به ایجاب و قبول دارد و
عربی بودن در آن شرط نیست.
ایجاب هر لفظی است که بر این استنابه دلالت کند مثلاً بگوید: «این مال را نزد تو به ودیعه میگذارم» یا «آن را حفظ کن» یا «این مال ودیعه نزد تو است» و مانند اینها.
و
قبول ودیعه هر لفظی است که بر رضایت به نیابت در حفظ دلالت نماید.
و جایز است که ایجاب به لفظ باشد ولی قبول با عمل، به اینکه بعد از ایجاب توسط مالک، قبول کننده ودیعه آن را برای حفظ و نگهداری تحویل بگیرد. بلکه با معاطات هم صحیح است.
و نیز
اهل لغت و
فقهاء در ریشه و
اصل این کلمه
اختلاف کردهاند.
برخی آن را مأخوذ از «یدع» به معنی
ترک و برخی دیگر از «ودع یدع» به معنی
سکون و
استقرار دانستهاند چون ودیعه نزد مستودع رها و ترک شده و استقرار و سکون مییابد.
و بعضی نیز آن را از «دعه» به معنی
راحت و
آسایش دانستهاند بدین لحاظ که گویی ودیعه نزد مستودع در راحت میباشد چون مورد
استعمال و دستخوش
تبدیل نمیشود.
بالجمله از
کتب لغت و
فقه استفاده میشود که «
ایداع» به
معنی ودیعه نهادن چیزی و نیز به معنی پذیرفتن ودیعه آمده است لیکن معنی اول اشهر است.
و «
استیداع» دادن چیزی به کسی به عنوان ودیعه است. و «مودع» به کسر دال عبارت است از مالک و یا ودیعه دهنده. و «مستودع» یا «مودع» به فتح دال گیرنده ودیعه را گویند.
۱- ودیعه از دو طرف
جایز است؛ پس
مالک هر وقت خواست میتواند مال خود را پس بگیرد و مستودع نیز هر زمان بخواهد میتواند
امانت را به مالک آن پس دهد و مالک نمیتواند از گرفتن آن
امتناع ورزد.
۲- پذیرش و قبول ودیعه تنها برای کسی جایز است که
قدرت حفظ آن را داشته باشد؛ پس کسی که قدرت آن را ندارد بنا بر احتیاط (واجب) قبول ودیعه بر وی جایز نیست مگر اینکه مودع و
امانتگذار از مستودع و
امانت پذیر ناتوانتر باشد و شخص دیگری که قادر بر حفظ است، نباشد. که در این صورت جواز قبول ودیعه بعید نیست خصوصاً در صورت توجه مودع به ناتوانی مستودع.
• جابری عربلو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۷۸-۱۷۹.
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.