• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وداع امام حسین با اهل حرم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




امام حسین (علیه‌السّلام)، در روز عاشورا ، وقتی همه اصحاب به شهادت رسیدند، قبل از عزم به جنگ با زنان (اهل بیت) وداع کردند.



پیاده نظام لشکر عمر سعد، از سمت راست و چپ بر باقی مانده سپاه امام حسین (علیه‌السّلام) حمله کردند و آنان را به شهادت رساندند، تا آنکه همراه حسین بن علی (علیه‌السّلام) جز سه یا چهار نفر باقی نماند. وقتی امام اوضاع را چنین دید، شلواری یمنی (غیر از لباسی که به تن داشت) که چشم را خیره می‌کرد، طلب نمود و جای جایش را شکافت تا بعد از شهادتش آن را از تنش غارت نکنند، و سپس پوشید. (ابن شهرآشوب در مناقب چنین آورده است:...سپس امام فرمود: لباسی غیر از لباس خودم بیاورید که به آن رغبتی نباشد و من آن را بپوشم تا بعد از کشته شدنم عریان نمانم؛ زیرا من کشته‌ای هستم که لباس‌هایش را نیز به غارت می‌برند؛ یاران برای ایشان شلوارکی آوردند، امام آن را نپوشید و فرمود: این لباس اهل ذمه است. یاران برای ایشان، لباس دیگری آوردند که از شلوار کوتاه‌تر و از شلوارک بلندتر بود، امام آن را پوشید.)
سپس امام با زنان (اهل بیت) وداع (جریان وداع‌های امام (علیه‌السّلام) به تفصیلی که در گزارش‌های برخی نویسندگان متاخر آمده است، در منابع معتبر کهن وجود ندارد. البته در کتاب نور العین فی مشهد الحسین منسوب به ابواسحاق اسفراینی (۴۱۷ یا ۴۱۸) قصه وداع امام (علیه‌السّلام) با زنان اهل بیت آمده است. اما به سبب اعتماد نداشتن محققان به این کتاب، نمی‌توان آن را قابل اعتماد دانست. ابن شهرآشوب نیز، اشاره مختصری به جریان وداع امام با یاران و زنان اهل بیت (علیه‌السّلام) و به ویژه سکینه کرده است. سپس مورخان و نویسندگان بعدی، این مسئله را بسط داده‌اند.

۱.۱ - دو وداع امام

مرحوم علامهٔ مجلسی، دو وداع برای امام (علیه‌السّلام) نوشته است: یکی پس از شهادت اطفال شیرخوار: «و پردگیان سرادق عصمت را طلبید و دختران و خواهران را دربر کشید و هر یک را به ثواب‌های حق‌تعالی تسلی بخشید و صدای شیون از خیمه‌های حرم بلند گردید...»
[۸] مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص۳۷۳
و بار دوم پس از نقل خبر رفتن امام (علیه‌السّلام) با اسب، کنار شریعهٔ فرات برای نوشیدن آب و اینکه به حضرت گفتند که لشکر به خیمه‌گاه حمله کرده است: «پس بار دیگر اهل بیت رسالت و پردگیان سرادق عصمت و طهارت را وداع نمود...».
[۹] مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص۳۷۴.
محدث قمی نیز این دو وداع را با تفصیل بیشتری آورده است.
[۱۰] محدث قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۸۸۷-۸۹۹، ۸۸۸.
) کرد. در این هنگام، در حالی که سکینه ناله می‌کرد، حضرت او را به سینه‌اش چسباند و فرمود:
سیطول بعدی یا سکینة فاعلمی منک البکاء اذا الحمام دهانی
لا تحرقی قلبی بدمعک حسرة مادام منی الروح فی جثمانی
واذا قتلت فانت اولی بالذی تاتینه یا خیرة النسوان
«ای سکینه، بدان، وقتی که مرگ من فرا رسد، پس از من گریه تو طولانی خواهد بود. تا زمانی که روح در بدنم است، با اشک حسرت، دل مرا آتش نزن.
‌ای بهترین زنان، هر وقت کشته شدم، تو نسبت به این کار، اولی هستی».


۱. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۱۱.    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۵۱.    
۳. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۷.    
۴. سید بن طاووس، الملهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۷۴.    
۵. ابواسحاق اسفراینی، نور العین فی مشهد الحسین، ص۴۶.    
۶. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۷.    
۷. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۷.    
۸. مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص۳۷۳
۹. مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، ص۳۷۴.
۱۰. محدث قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۸۸۷-۸۹۹، ۸۸۸.
۱۱. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۷.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۵۱.






جعبه ابزار