وحی (القای الهی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
القای مطلبی از سوی خداوند تعالی به
پیامبران را
وحی الهی گویند.
«
وحی» در
لغت به معانی مختلفی آمده که جامع آنها،
اعلام و آگاهی مخفیانه و سریع است.
راغب در تعریف
وحی میگوید:«اصل
الوحی، الاشارة السریعة».
ابن منظور نیز میگوید:«
وحی» اشاره، نوشته،
نامه ،
الهام ، کلام پوشیده و هر مفهومی است که به غیر خود میرسانی.
«
وحی» در اصل به معنای تند و سریع بوده و «امر
وحی» به معنای امر سریع آمده است. از آن جا که فهماندن مطلبی با
رمز و
اشاره ، سریع صورت میگیرد، درباره آن «
وحی» به کار میرود. سپس کلمه «
وحی» تعمیم یافته و به هر نوع فهماندن پنهانی (خواه
پنهان بودنش از نظر
صدا باشد و خواه به خاطر نحوه بیان مطلب)
اطلاق شده است.
«
وحی» در
اصطلاح به معنای القای مطلبی از سوی
خداوند تعالی به پیامبران است؛ خواه باواسطه و خواه بی واسطه باشد؛ اعم از آن که دیگران بشنوند یا نشنوند؛ خواه از طریق نوشته باشد که پیامبران ببینند یا مطلبی باشد که به قلبشان الهام شود؛ چه در
خواب صورت گیرد و چه در بیداری.
وحی در
قرآن به چهار معنا آمده است:
۱. اشاره پنهانی و پوشیده؛
۲. هرگونه
شعور و آگاهی غریزی و فطری؛ مانند
وحی در
آیه شریفه (وَاَوْحَی رَبُّکَ اِلَی النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا...)
؛
۳. الهام نفسی و درونی که
انسان آن را درمی یابد اما منشا و خاستگاه آن شناخته شده نیست: (وَاَوْحَیْنَا اِلَی اُمِّ مُوسَی اَنْ اَرْضِعِیهِ فَاِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَاَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی...).
؛
۴.
وحی رسالتی (مختص پیامبران): (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ اَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا اَوْحَیْنَا اِلَیْکَ هَذَا الْقُرْآنَ...).
وحی به این معنا، بیش از هفتاد بار در قرآن آمده است.
وحی در یک تقسیم کلی بر دو گونه است:۱.
وحی تکوینی ؛ ۲.
وحی تشریعی .
عالیترین شکل
وحی،
وحی تشریعی است که به
انبیا بر اساس نیاز بشر به
هدایت الهی ابلاغ شده و از شاخصههای
نبوت است و به طرق گوناگونی به پیامبر
ابلاغ میشود. آغاز نزول
وحی به
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
شب قدر ماه رمضان (سال چهل و یکم ولادت حضرت) در
غار حرا بوده است.
وحی در معنای عام اقسامی دارد؛ چنانکه برخی از اهل معرفت با استناد به آیات الهی،
وحی را به دو قسم عام و خاص تقسیم کردهاند.
وحی به اعتبار چگونگی دریافت آن نیز دارای اقسامی است از جمله
وحی تسدیدی،
وحی الهامی،
وحی غریزی و
وحی رسالی.
وحی رسالی بنابر بعضی آیات الهی خود به سه قسم
وحی مستقیم، خلق صوت و
وحی به واسطه فرشته تقسیم میشود.
امام خمینی درباره
وحی رسالی قائل است
وحی هم به صورت دریافت مستقیم از حقتعالی و هم به واسطه جبرئیل انجام میگیرد و
وحی غیرمستقیم را به دو صورت ممکن میداند:
۱-
وحی نزولی که برگرفته از ظاهر آیات و روایات است و
جبرئیل صرفاً ماموری از جانب خداوند است.
۲-
وحی انزالی که پیامبران افزون بر نقش قابلیت و پذیرش
وحی، در نزول آن نیز ایفای نقش میکنند.
یعنی
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در نزول
وحی نقش دارد و نازل کننده جبرئیل است و هر گاه بخواهد آن ملائکه را به عالم ماده نازل میکند.
اگر چه نخست جبرئیل به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تعلیم میداد؛ اما در نهایت کمال ذاتی و استعداد ذاتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که بالاتر از استعداد تمام موجودات است سبب میشود بدون واسطه
وحی را از حقتعالی دریافت کند.
امام خمینی با استناد به آیات الهی،
وحی را از قیاسات و اختراعات ساختگی و تصرف شیطانی به دور میداند
و بر این باور است که پیامبر فاعل و قابل
وحی است و در نزول آن نقش دارد.
قلب نبوی
مبدا وحی و نازلکننده جبرئیل است که هرگاه بخواهد حقایق را از عالم بالا به
عالم طبیعت نازل میکند. البته ایشان در مواردی نزول
وحی را به خداوند نسبت داده و پیامبر را تنها قابل
وحی میداند.
وحی تشریعی ؛
وحی تکوینی .
•
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «وحی (القای الاهی)». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.