• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وجوب نماز جمعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



صریحترین حکمی که از آیه جمعه دریافت می‌شود، نماز جمعه است.



آیه جمعه، دستور وحیانی و الهی جهت تنظیم معیشت و معنویت و بیان وضعیت زندگی مؤمنانه است. هم از نماز سخن به میان می‌آید و هم از طلب روزی سخن گفته می‌شود، از بیع و شراء و فعالیت‌های دنیائی در کنار ارتباط با خدا حرف میزند، هم از فرد سخن به میان می‌آید و هم از جمع، آئین‌نامه زندگی فردی و اجتماعی است، «یا أیّها الّذین آمنوا إذا نودی للصّلوة من یوم الجمعة فاسعواإلی ذکر اللّه و ذرو البیع ذلکم خیر لکم إن کنتم تعلمون»«فإذا قضیت الصّلوة فانتشر وا فی الأرض و ابتغوا من فضل اللّه و اذکروا اللّه کثیرا لعلّکم تفلحون»«و إذار رأو اتجارة او لهوا انفضّوا إلیها و ترکوک قائما قل ما عند اللّه خیر من اللّهو و من التّجارة و اللّه خیر الرّازقین» بنابراین احکام بسیاری از آیه جمعه دریافت می‌شود، جز اینکه بعضی از حکم‌ها از نص آیه دریافت می‌شود، و بعض دیگر از ظاهر آیه، و بعض دیگر از بیانات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و أئمه سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین که به عنوان تفسیر آیه فرموده‌اند دریافت می‌شود.


ظاهرا شبهه‌ای در دلالت آیه بر وجوب نماز جمعه نیست، زیرا اوّلا أمر به «سعی» در رفتن به نماز جمعه شده است، و امر کردن به چیزی دلیل بر واجب بودن آن چیز می‌باشد
[۵] علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
[۷] محقق ثانی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۲، ص۳۷۶.
ثانیا امر به انجام ندادن خرید و فروش در هنگام بلند شدن اذان نماز جمعه داده شد، در حالی که خرید و فروش فی‌نفسه عملی مباح می‌باشد و مباح بودن آن مقیّد به زمان یا مکان خاص نیست، بنابراین ممنوع شدن خرید و فروش زمان بلند شدن بانگ اذان نماز جمعه، دلیل بر واجب بودن نماز جمعه است،
[۹] علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج ۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
همچنین توبیخ شدن اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بابت پراکنده شدن در هنگام سخنرانی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نیز دلیل بر واجب بودن نماز جمعه است،
[۱۰] علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج ۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
زیرا برای عمل غیر واجب، توبیخ کردن قبیح است.
اگر چه نسبت به نفس وجوب نماز جمعه، شبهه‌ای وجود ندارد، امّا نسبت به کیفیت وجوب، شبهه و ابهام وجود دارد، که آیا واجب مطلق است یا واجب مشروط ؟
فاضل مقداد ادّعا کردند که علماء اتفاق دارند که نماز جمعه واجب مطلق نیست، بلکه وجوبش مشروط است
[۱۱] مقداد بن عبدالله سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۱، ص۱۶۷.
جز این‌که نسبت به شرطهائی که قید وجوب می‌باشد، اختلاف است، به بررسی موارد آن می‌پردازیم.


در آیه جمعه فرمودند: «هر گاه بانگ اذان، برای نماز جمعه در روز جمعه بلند شد، به سوی ذکر خدا بروید»، که رفتن به نماز جمعه را مشروط به بلند شدن بانگ اذان فرمودند، بنابراین نسبت به دلالت آیه مذکور این پرسش مطرح است که آیا نماز جمعه واجب است، و برای اقامه آن، لازم است بانگ اذان سر داد و به مردم اعلام کرد؟ یا این‌که در صورت بلند شدن بانگ اذان، اقامه نماز جمعه واجب می‌شود؟

۳.۱ - نظر ابو عبد الله قرطبی

ابو عبد الله قرطبی گفته‌اند:
قوله تعالی: «اذا نودی للصّلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر اللّه» (دلیل علی انّ الجمعة لا تجب الاّ بالنداء).
[۱۲] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۱۰۴، بیروت:دارالفکر، (بی تا).

اجمالا قرطبی گفته‌اند:جمله مذکور از آیه، دلیل است بر این‌که نماز جمعه جز با نداء واجب نیست.
و جمله ایشان ظهور دارد در این‌که بلند شدن بانگ اذان، شرط واجب شدن نماز جمعه است، اگر بانگ اذان بلند نشود، نماز واجب نیست، بنابراین وجوب نماز جمعه، معلّق بر به گوش رسیدن اذان است.

۳.۲ - نظر مولا احمد اردبیلی

مولا احمد اردبیلی نیز گفته‌اند:
«ثمّ اعلم أنّ الّذی استفید من الآیة الشریفة، هو وجوب صلاة الجمعة علی کلّ مؤمن بعد النداء یوم الجمعة مطلقا و تحریم البیع حینئذ ثمّ اباحته بعدها».
[۱۳] احمد بن محمّد مقدّس اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، ص ۱۱۷، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران (بی تا).

یعنی: چیزی که از آیه شریفه استفاده گردیده عبارت است از وجوب نماز جمعه که بعد از بلند شدن بانگ اذان در روز جمعه بر هر مؤمنی به صورت مطلق واجب است و خرید و فروش نیز در آن هنگام حرام است، بعد از بجا آوردن نماز، خرید و فروش مباح می‌باشد.
ظاهر عبارت مذکور نیز این است وجوب نماز جمعه معلّق به نداء است، همچنانکه‌ حرمت خرید و فروش نیز معلّق به نداء نماز جمعه است که اگر نداء نماز برنخاست، حرام نخواهد بود.
آنچه که پذیرفتن این نظر را مشکل می‌کند، حکم خود نداء است، زیرا نداء و نداء که در لغت به معنای «آواز دادن» و «بانگ دادن» است
[۱۴] لغت نامه دهخدا، ۲۲۳۹۳.
بر اذان که در لغت به معنای «آگاهانیدن» و «آگاهی دادن» و «خبر کردن» است
[۱۵] لغت نامه دهخدا، ۱۶۱۲.
اطلاق شده، که فراخواندن به نماز می‌باشد و حکم تبعی دارد، اگر نماز واجب نباشد، نداء نیز واجب نخواهد بود، نه این‌که نماز حکم تبعی داشته باشد و به تبع نداء واجب بشود.

۳.۳ - نظر محقق کرکی

در مقابل نظریه مذکور، محقق کرکی گفته‌اند:
انّه علّق الأمر بالسعی إلی الذکر المخصوص -و هو الجمعة و الخطبة اتفاقا- بالنّداء للصّلاة، و هو الأذان لها، و لیس النّداء شرطا اتفاقا و الأمر للوجوب، و وجوبه یقتضی وجوبها.
[۱۶] محقق ثانی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۲، ص۳۷۶.

در آیه مذکور أمر و دستور به سعی و رفتن به جایگاه ذکر مخصوص -که به اتفاق تمام فقهاء عبارتند از جمعه و خطبه -را معلّق به نداء و بلند شدن بانگ اذان برای نماز نموده است، در حالی که به اتفاق تمام فقهاء، نداء شرط وجوب نیست، و أمر برای وجوب وضع شده است، دلالت امر بر وجوب، مقتضی وجوب نماز می‌باشد.

۳.۴ - نظر صاحب جواهر

صاحب جواهر نیز فرمودند:
«کما أنّ تعلیق الأمر بالسعی علی النداء فی الآیة لا یراد منه نفی الوجوب عن محلّ الفرض قطعا».
از معلّق شدن أمر «سعی» و رفتن به نماز جمعه بر نداء در آیه، نفی شدن وجوب از محل فرض و جائی که بجا آوردن نماز واجب شده، قطعا اراده نشده است.
مقصود صاحب جواهر این است که اگر برای فردی شرایط بجا آوردن نماز جمعه فراهم گردید، بجا آوردن نماز بر او واجب است، و نرسیدن نداء نماز به او، عذر شرعی، بر عدم انجام نماز نخواهد بود، و معلّق بودن أمر « سعی به نماز» موجب نفی شدن وجوب، نمی‌شود.


ممکن است گفته شود: اگر تعلیق امر «رفتن به نماز» بر نداء، و برخاستن بانگ اذان سبب تعلیق وجوب نمی‌باشد، فایده تعلیق چیست؟ و چرا أمر رفتن به نماز را معلّق به نداء کرده است؟


سید محمّد عاملی در پاسخ این شبهه گفته‌اند:
«و التعلیق بالنداء مبنی علی الغالب»
مقصود این است که بیش‌تر مردم با بلند شدن بانگ اذان ، به محل اقامه نماز می‌شتابند، روی این جهت خداوند متعال امر رفتن به نماز را مطابق رویه غالب مردم، معلّق به برخاستن بانگ اذان کرده است، نه این‌که وجوب نماز جمعه را معلّق به شنیدن بانگ اذان کرده باشد، به این معنا که اگر کسی بانگ اذان را نشنیده باشد، نماز بر او واجب نباشد.
بر این اساس شهید اوّل نظر دادند: نداء فقط اعلام به داخل شدن وقت نماز و فرارسیدن وقت نماز می‌باشد
[۱۹] ابوالفتوح رازی، ر-ک روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ص ۲۹۵.

نه این‌که نداء سبب وجوب نماز بوده باشد.


نماز جمعه در این زمان‌ها (یعنی عصر غیبت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف)) به نحو تخییر بین آن و نماز ظهر واجب است و خواندن نماز جمعه افضل و خواندن نماز ظهر احوط است و احتیاط بیشتر خواندن هر دوی آن‌ها است، بنابراین کسی که نماز جمعه را بخواند، بنابر اقوی نماز ظهر از او ساقط می‌شود، لکن احتیاط (مستحب) آن است که بعد از نماز جمعه، نماز ظهر را بخواند. و نماز جمعه - مانند نماز صبح - دو رکعت است.

۶.۱ - استفتائات وجوب نماز جمعه

در تحریر، فتوا به وجوب‌ تخییری نماز جمعه‌ داده‌اید و بعد از فتوا، نماز جمعه را افضل و نماز ظهر را احتیاط فرموده‌اید. این احتیاط وجوبی است یا مستحبی؟ نظریه مبارک را صریحاً مرقوم فرمایید؛ چون اخیراً نقل شده نسبت به نماز جمعه تغییر فتوا داده‌اید.
بسمه تعالی، احتیاط مزبور استحبابی است و فتوا تغییر نکرده است.
تا چه مقدار مسافت از محل اقامه نماز جمعه نمی‌توان نماز یومیه را به صورت جماعت یا فرادا خواند؟
بسمه تعالی، نماز جمعه واجب تخییری است و در انتخاب نماز ظهر به جای آن، فاصله معتبر نیست.

۶.۲ - خرید و فروش وقت نماز جمعه

آیا هنگامی که امام جمعه مشغول خواندن خطبه‌ می‌باشد، خرید و فروش- که معمولاً در اطراف محل برگزاری نماز، زیاد به چشم می‌خورد - جایز است یا خیر؟ اگر نه، آیا خریدار و فروشنده، صاحب آن کالا و پول آن می‌شوند؟
بسمه تعالی، اگر مزاحم استفاده از خطبه‌ها نباشد اشکال ندارد و در هر صورت، اصل معامله صحیح است.


(۱) شیخ طوسی، المبسوط.
(۲) علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
(۳) سید محمد بن علی الموسوی العاملی، مدارک الاحکام.
(۴) محقق ثانی (محقق کرکی)، جامع المقاصد.
(۵) مقداد بن عبدالله سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن.
(۶) شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهر الکلام.
(۷) سید علی طباطبائی، ریاض المسائل.
(۸) لغت نامه دهخدا.
(۹) ابوالفتوح رازی، ر-ک روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن.
(۱۰) احمد بن محمّد مقدّس اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران (بی تا).
(۱۱) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، بیروت:دارالفکر، (بی تا).


۱. جمعه/ سوره۶۲، آیه۹.    
۲. جمعه/ سوره۶۲، آیه۱۰.    
۳. جمعه/ سوره۶۲، آیه۱۱.    
۴. شیخ طوسی، المبسوط، ج ۲، ص۲۱.    
۵. علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
۶. سید محمد بن علی الموسوی العاملی، مدارک الاحکام، ج ۴، ص۶.    
۷. محقق ثانی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۲، ص۳۷۶.
۸. شیخ طوسی، المبسوط، ج ۲، ص۲۱.    
۹. علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج ۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
۱۰. علامه حلّی، تذکرة‌الفقهاء، ج ۴، ص۷، منشورات المکتبة‌المرتضویة لاحیاء الاثار الجعفریة (بی‌تا).
۱۱. مقداد بن عبدالله سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج ۱، ص۱۶۷.
۱۲. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۸، ص۱۰۴، بیروت:دارالفکر، (بی تا).
۱۳. احمد بن محمّد مقدّس اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، ص ۱۱۷، چاپ محمدباقر بهبودی، تهران (بی تا).
۱۴. لغت نامه دهخدا، ۲۲۳۹۳.
۱۵. لغت نامه دهخدا، ۱۶۱۲.
۱۶. محقق ثانی (محقق کرکی)، جامع المقاصد، ج ۲، ص۳۷۶.
۱۷. شیخ محمد حسن نجفی جواهری، جواهر الکلام، ج ۱۱، ص۲۸۶.    
۱۸. سید محمد بن علی الموسوی العاملی، مدارک الاحکام، ج ۴، ص۵.    
۱۹. ابوالفتوح رازی، ر-ک روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ص ۲۹۵.
۲۰. سید علی طباطبائی، ریاض المسائل، ج ۳، ص۳۵۷.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۲۴۲، کتاب الصلاة، البحث فی صلاة الجمعة، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۳، استفتائات امام خمینی، ج‌۲، ص۲۷۳، سؤال ۱۷۲۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۳، استفتائات امام خمینی، ج‌۲، ص۲۷۳، سؤال ۱۷۱۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۳، استفتائات امام خمینی، ج‌۲، ص۳۰۲، سؤال ۱۸۰۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



دانشنامه اینترنتی قرآن، برگرفته از مقاله «تفسیر فقهی آیه جمعه در شاخه فقه و حقوق».    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




جعبه ابزار