• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هَزَموهُمْ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





هَزَموهُمْ‌: (فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ)
هَزَموهُمْ‌: از مادّه «هزم» (بر وزن جزم) در اصل به معناى «فشار دادن جسم خشک» است.
به حدّى كه متلاشى شود و به همين مناسبت در متلاشى شدن لشكر و درهم شكستن آن‌ها به كار رفته است.



به مواردی از کاربرد هَزَموهُمْ‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - هَزَموهُمْ‌ (آیه ۲۵۱ سوره بقره)

(فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَ قَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَ لَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَ لَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ)
(آن‌گاه به خواست خدا، آن‌ها سپاه دشمن را به هزيمت وا داشتند و «داوود» نوجوان شجاعى كه در لشكر «طالوت» بود، «جالوت» را كشت و خداوند، حكومت و دانش را به او بخشيد و از آنچه مى‌خواست به او تعلیم داد. و اگر خداوند، بعضى از مردم را بوسيله بعضى ديگر دفع نمى‌كرد، زمین را فساد فرا مى‌گرفت، ولى خداوند نسبت به جهانيان، لطف و احسان دارد.)

۱.۱.۱ - هَزَموهُمْ‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: هزم به معناى دفع كردن دشمن است.

۱.۲ - هَزَموهُمْ‌ (آیه ۱۱ سوره ص)

(جُندٌ مَّا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ)
(اين‌ها لشكر كوچک شكست خورده‌اى از گروه‌هاى مختلفند!)

۱.۱.۱ - هَزَموهُمْ‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه مهزوم از هزيمت است كه به معناى خذلان و بيچارگى است. و جمله من الاحزاب بيانى است براى جند ما. و كلمه ما در جمله مزبور براى افاده قلت و تحقير است. و كلام در آيه در مقام تحقير امر کفار است. و مى‌خواهد على رغم آن غرور و اعتزاز و اعجابى كه از كلامشان استفاده مى‌شد، ايشان را خوار و ناچيز معرفى كند.
دليل اين معنا نكره آمدن كلمه جند و تتميم آن با لفظ ما است و نيز اشاره به‌ موقعيت ايشان با لفظ هنالک است كه مخصوص اشاره به دور است. و نيز دليل ديگرش اين است كه: ايشان را جزو احزابى معرفى كرده كه همواره عليه انبیا صف‌آرايى نموده و حزب تشكيل مى‌دادند و خداوند هم همواره ايشان را هلاک مى‌كرده، هم چنان كه به زودى در آيات بعد، از آنان نام مى‌برد و به همين منظور آنان را لشكرى شكست خورده معرفى كرد، با اينكه هنوز جنگى نكرده بودند و شكست نخورده بودند.
معناى آيه اين است كه: اين كفار لشكرى ناچيز، اندک، بى‌مقدار و شكست خورده‌اند و از آن احزابى هستند كه همواره عليه فرستادگان خدا حزب تشكيل مى‌دادند و ايشان را تكذيب مى‌كردند و عذاب من بر آنان حتمى شد.

۱.۳ - سَيُهْزَمُ (آیه ۴۵ سوره قمر)

(سَيُهْزَمُ اَلْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ اَلدُّبُرَ)
(امّا به زودى جمعشان شكست مى‌خورد و پا به فرار مى‌گذارند!)

۱.۳.۱ - سَيُهْزَمُ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: الف و لام در کلمه الجمع الف و لام عهد ذکری است، می‌فهماند گفتار درباره همان جمعی است که قبلا ذکر شده بود و الف و لام در کلمه الدبر الف و لام جنس‌ است و معنای تولی دبر پشت به جنگ کردن و عقبگرد کردن است و معنای آیه این است که: همین جمعیتی که به آن می‌بالند به زودی شکست خورده و عقبگرد می‌کنند و پا به فرار می‌گذارند.

۱.۳.۲ - هَزَموهُمْ‌ در تفسیر نمونه

چنان‌كه در آيه ۴۵ سوره قمر درباره شكست کفار مكه مى‌خوانيم:
(سَيُهْزَمُ اَلْجَمْعُ وَ يُوَلُّونَ اَلدُّبُرَ)
«(بدانند كه) جمعشان بزودى شكست مى‌خورد و پا به فرار مى‌گذارند.»
اين تعبير ممكن است اشاره به اين نكته باشد كه اگرچه آن‌ها ظاهرا متحد و منسجمند، ولى چون موجوداتى خشک و فاقد انعطافند در برابر يک فشار قوى درهم مى‌شكنند.
اسم مفعول از اين ماده «مهزوم» به معنى «شكست خورده» است كه باز درباره مشرکان مكه مى‌خوانيم:
(جُنْدٌ مٰا هُنٰالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ اَلْأَحْزٰابِ‌)
«اين‌ها لشكر كوچک شكست‌خورده‌اى از احزابند»

۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۴۲.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۶، ص۱۸۶.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۵۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۴۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۹۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۹۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۲۰.    
۱۰. ص/سوره۳۸، آیه۱۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۵۳.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۸۱.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۸۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۷۷.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۲۹.    
۱۶. قمر/سوره۵۴، آیه۴۵.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۳۸-۱۳۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۸۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۴۸.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۹۳.    
۲۲. قمر/سوره۵۴، آیه۴۵.    
۲۳. ص/سوره۳۸، آیه۱۱.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۹، ص۲۲۶.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۳، ص۷۲.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هَزَموهُمْ‌»، ج۴، ص۵۸۹.    






جعبه ابزار