در مراصد الاطلاع گوید: آن مرکز و پایتخت بحرین است و آن فقط یک بار در «نهج البلاغه» آمده است، به معاویه مینویسد: «إِذْ طَفِقْتَ تُخْبِرُنَا بِبَلاَءِ اللهِ عِنْدَنَا، وَنِعْمَتِهِ عَلَيْنَا فِي نَبِيِّنَا، فَكُنْتَ فِي ذلكِ كَنَاقِلِ الَّتمْرِ إِلَى هَجَرَ، أَوْ دَاعِي مُسَدِّدِهِ إِلَى النِّضَالِ»
«شروع کرده ما را از امتحان خدا و الطافش درباره پیامبرمان خبر میدهی، در این کار مانند کسی هستی که خرما را به هجر (زیره به کرمان) میبرد و یا مانند کسی که استادش را در تیراندازی به مسابقه میخواند»