همسرداری پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برای آشنایی با شیوه صحیح همسرداری باید الگوی مناسبی داشت. از این جهت شیوه همسرداری
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الگوی مناسبی برای این امر میباشد.
در همین زمینه گروهی از
اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گفتند: «چه خوب است کسی پیش پیامبر بفرستیم و از چگونگی رفتار ایشان در
خانه سؤال کنیم و از او پیروی کنیم. از همین جهت پیش همه همسران ایشان فرستادند و فرستاده از همه آنان یک پاسخ آورد؛
اخلاق ایشان اخلاق قرآنی بود. شبها
نمازشب میخواند و روزها
روزه میگرفت و
افطار میکرد و با زنان خود گرد میآمد.»
قبل از پرداختن به ویژگیهای رفتاری
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با همسران خود ابتدا به ازدواجهای متعدد ایشان و علت آن پرداخته تا پاسخی به شبهات مطرح شده در این زمینه داده شود.
ازدواجهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به خاطر مسائل جنسی نبود زیرا:
۱- آن حضرت در اوج جوانی در
سن بیست و پنج سالگی با
حضرت خدیجه که چهل ساله بود، ازدواج کرد و تا سن پنجاه و سه سالگی به مدت بیست و هشت سال تا زمانی که حضرت خدیجه در قید حیات بود، ایشان
ازدواج دیگری نداشت و ازدواجهای مکرر ایشان بعد از
رحلت همسرش در ده
سال آخر
عمر ایشان بود.
۲- ازدواج پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با زنان بیوه، دارای
فرزند، مطلقه و یا سالمند بود و از میان ایشان تنها "
عایشه"
دختر بود.
۳- رسم قبیلهها در آن زمان حمایت از دامادها بود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با برقراری روابط خانوادگی به دنبال پیشبرد اهداف والای خود بود.
۴- بعضی از ازدواجها برای شکستن سنت
جاهلیت بود؛ از جمله ممنوع بودن ازدواج با
همسر فرزندخوانده و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به فرمان خدا پس از
طلاق زید از همسرش زینب را به عقد خود در آورد، تا سنت جاهلیت را بشکند.
۵- در برخی موارد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای اینکه برای زنی همسری پیدا نمیشد، او را به همسری خود در آورد، همچون "
حفصه" دختر
عمر که پس از
مرگ شوهرش، "عمر" ابتدا از "
ابوبکر" و بعد از "
عثمان" خواست، او را به همسری خود در آورند؛ ولی آن دو نپذیرفتند؛ ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پذیرفت.
در این مجال به پنج خصیصه کلی و شاخههای آنها، در مورد ویژگیهای رفتاری آن حضرت با همسرانشان میپردازیم.
عدالت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمینههای مختلفی چون
مهریه،
نفقه، همنشینی، اعطای
هدایا به همسران مطرح میشود.حضرت مهریه هر کدام از همسران خود را یکسان در نظر میگرفت. هر چند در برخی موارد استثناء داشت که آن هم به دلایل مختلف بود.
مهریه هر یک از همسران "
جویریه"، "
صفیه" و "
امحبیبه" چهارصد
درهم.
مهریه صفیه، آزادیاش از
اسارت بوده؛
آزادی جویریه هم با پرداخت «مالالکتابه» توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به عنوان مهریه وی بود.
مهریه امحبیبه هم چهارصد
دینار بود که
نجاشی آن را تعیین و پرداخت کرده بود.
از دیگر موارد عدالت پرداخت نفقه و هزینه زندگی بود. به عنوان نمونه پس از
فتح خیبر به هر کدام از زنان صد وسق (هیجده تن)
خرما و
جو پرداخت
و یا زمانی که برای ایشان یک طبق خرما
هدیه آوردند. آن حضرت ابتدا مشتی از خرما را برای هر یک از همسران فرستاد و بعد خود نیز مشتی از آن خورد.
در همنشینی با همسران رعایت عدالت میکرد. هر شب در اتاق یکی از همسران بود.
حتی در مواقع بیماری نیز این تقسیم را رعایت میکرد.
ایشان در سفرهای خود رعایت تساوی مینمود.
قرعه میانداخت و یکی از همسران را با خود همراه میکرد.
"
امسلمه" میگوید: «در
سفر حجةالوداع رسولخدا همسرانش را با خود همراه میکرد و در هر شبانه روز پیش یکی از آنان بود و به این وسیله میخواست که میان آنان عدالت برقرار نماید.»
در این زمینه گاهی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سختی میافتاد، به همین جهت
آیه تخییر نازل شد: «ترجی من تشاء منهن و توؤی الیک من تشاء و من ابتغیت ممن عزلت فلا جناح علیک....؛
هر یک از همسرانت را بخواهی میتوانی به تاخیراندازی و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی و هر گاه بعضی آنها را که برکنار ساختهای بخواهی نزد خود جای دهی گناهی بر تو نیست...»
خداوند نیز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از این قید آزاد کرد؛ ولی با این حال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همچنان عدالت را در این زمینه رعایت کرد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمینه اعطای
هدایا به همسران خود نیز مساوات را رعایت میکرد. به عنوان نمونه ایشان برای پادشاه «
حبشه» هدایایی فرستاد؛ اما با رسیدن خبر
مرگ "نجاشی"، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
هدایا را به طور مساوی بین همسران تقسیم کرد.
اگر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از یکی از همسران خود ناسازگاری میدید، سریع
خشم نمیگرفت. بلکه از راههای مختلف همچون ترک مراوده و صحبت نکردن موقت و... سعی میکرد، او را متوجه
اشتباه خود کند.
ایشان با تنبیه بدنی همسران بسیار مخالف بود. زمانی بانویی نزد ایشان آمد، از همسرش به جهت
تنبیه او شکوه کرد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سخت بر آشفت و فرمود: «شگفتا کسی از شما همسران خود را چون بردگان میزند و سپس بدون دلجویی با او مراوده میکند.»
حس
حسادت در برخی همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخی ناسازگاریها را فراهم آورد. از آن جمله است،
عایشه به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که گفت: «دهانت بوی مغافیر میدهد، آیا مغافیر خوردهای؟» حضرت فرمود: «خیر نزد زینب شربت
عسل خوردهام. عایشه با این سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را به سختی انداخت و ایشان خوردن عسل را برخود حرام کرد.
که
آیه نازل شد: «ای پیامبر چرا برای جلب رضایت همسرانت آنچه را خدا بر تو
حلال کرده،
حرام میکنی؟...»
البته
شان نزول دیگری برای این آیه مطرح شد.
در این حال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رازی را با حفصه در میان گذاشت و از او خواست در این مورد با کسی سخن نگوید؛ اما حصفه این راز را با عایشه در میان گذاشت
و این افشا کردن
راز و توبه نکردن، توطئه این دو زن علیه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود؛
اما رفتار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با آنها به گونهای بود که حتی حاضر نشد، تمام رازی که او افشا کرد، به رخ او بکشد و تنها به قسمتی از آن اشاره کرد.
در حقیقت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با
صبر و تحمل و با
تغافل از بیان توطئه آنان بزرگواری خود را بیشتر نشان داد.
از دیگر نمونههای ناسازگاری، زمانی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اتاق عایشه بود، حفصه غذایی برای ایشان آورد، عایشه کاسه غذا را شکست، رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بدون هیچ خشمی یکی از کاسههای عایشه را به جای آن به او داد.
از دیگر ویژگیهای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
احترام به روحیات همسران مناسب با شان هر یک بود.
وقتی با عایشه روبهرو میشد با گفتن یا "حمیرا"
به او محبت میکرد. در دیدار با "
امسلمه" و فرزندانش احوال آنان را میپرسید و با اسم خاصی آنها را صدا میزد.
در حجةالوداع وقتی
شتر "صفیه" حرکت نکرد و او گریه میکرد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با دست خود
اشک او را پاک کرد و او را دلداری داد و دستور داد،
قافله آنجا فرود آید.
در قضیه گذشته وقتی به "زینب بنت جحش" فرمود: «آیا صفیه را بر شتر خود سوار میکنی؟» گفت: من
زن یهودی تو را مهمان کنم؟ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ناراحت شد و مدتی از او دور شد؛ اما با پشیمانی زینب، ایشان هم با پذیرش عذر وی برای نشان دادن
محبت خود اتاق او را مرتب کرد.
در اختلافی که بین پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و حفصه رخ داد، ایشان فرمود: «آیا میخواهی داوری بین ما قضاوت کند؟» او پذیرفت. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به دنبال عمر فرستاد و عمر پس از شنیدن قضیه خواست، سیلی بر دختر خود زند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را منع کرد و این نشان از آن دارد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مهربانتر از
پدر به او بود و بدیهای او را تحمل میکرد.
پس از پیروزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جنگها بعضی از همسران تقاضای
مال کردند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نپذیرفت و سخنان درشت آنان را نادیده گرفت.
پس
وحی آمد، «زنان خود را مخیر کن تا یکی از دو راه را انتخاب کند که هر کدام به ادامه همسری تو علاقمند است باید افزونطلبی را ترک کند... و هر که مال
دنیا را بر تو ترجیح دهد، او را به نحو شایسته رها کن.»
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خانه به همسران کمک میکرد، اتاق زینب را مرتب میکرد.
لباسهایش را خود وارسی کرد؛ کفشش را اصلاح میکرد،
با دست خود
گوشت خرد میکرد.
«بهترین شما، بهترین کس برای
همسر خویش است و من بهترین شما نسبت به همسر خویشم»
«از
رحمت خدا به دور باد کسی که
خانواده خود را ضایع کند و آنها را به حال خود واگذار نماید.»
«همواره
جبرئیل مرا درباره زن سفارش نمود، تا جایی که گمان بردم شایسته نباشد آنها را طلاق داد؛ مگر زمانی که آشکارا کار زشتی از آنها سر زند»
«اگر مردی زن خود را بیازارد، هیچ
عبادت و عمل نیکش پذیرفته نیست تا همسرش را خشنود نماید»
نشستن مرد کنار زن و فرزندش نزد خدا محبوبتر از
اعتکاف در
مسجد من است.»
«هر چه
ایمان بنده بیشتر شود زن دوستی او افزونتر میشود.»
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «همسرداری پیامبر»، تاریخ بازیابی۹۵/۹/۱۴.