• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هضم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




هَضْم‌ (به فتح‌هاء و سکون ضاد) از واژگان قرآن کریم به معنای شکستن و نقص است.



هَضْم‌ به معنای شکستن و نقص است.


این کلمه فقط دو بار در قرآن کریم آمده است:
۱. (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلا یَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً) «هر که با ایمان کارهای شایسته انجام دهد از ظلم و نقص خدا نه به او ظلم می‌کند و نه از اجرش می‌کاهد.» هضم در اینجا چنانکه در مجمع گفته به معنی نقص است. «هَضَمَهُ‌ نقصه من حقّه» نظیر (فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً) «نه از کاهش مزد می‌ترسد و نه از ظلم.» رهق (به فتح راء و‌ هاء) چنانکه در صحاح گفته بمعنی ظلم است در این آیه بخس به جای هضم و رهق بجای ظلم در آیه ما نحن فیه است.
۲. (فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ) (وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضِیمٌ‌) «در باغات و چشمه‌ها و کشتها و نخل‌هائی که میوه آنها نرم و رسیده و یا روی هم چیده است.» هضیم را متداخل گفته‌اند. در صحاح گوید: «طلع‌ هَضِیمٌ‌» میوه خرما را آنگاه گویند که از قشرش خارج نشده و متداخل و بعضی به بعضی منضم‌اند به قول بعضی مراد از آن نرم و رسیده است. چنانکه در مجمع و جوامع الجامع نقل کرده است.
در نهج البلاغه خطبه ۲۰۰ آمده است: «وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ اُمَّتِکَ عَلَی‌ هَضْمِهَا» «بزودی دخترت به تو خبر خواهد داد از اجتماع امّتت برخورد کردن و ظلم او و یا بر غصب حقّش.»


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۵۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۲.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۸۶.    
۴. طه/سوره۲۰، آیه۱۱۲.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۷، ص۵۹.    
۶. جن/سوره۷۲، آیه۱۳.    
۷. اسماعیل، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۴، ص۱۴۸۷.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۷.    
۹. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۴۸.    
۱۰. جوهری، اسماعیل، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، ج۵، ص۲۰۵۹.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۷، ص۳۴۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۲، ص۶۸۹.    
۱۳. امام علی (علیه‌السّلام)، نهج البلاغه، ص۲۱۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هضم»، ج۷، ص۱۵۶.    






جعبه ابزار