• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هشام بن حکم شیبانی (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: هشام بن حکم شیبانی.


هشام بن حکم شیبانی۱۹۹ق)، دانشمند برجسته علوم عقلی و نقلی، متکلم برجسته و زبردست شیعه، متخصص در عقاید دینی و معارف مذهبی و از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود که از آن بزرگوارا روایت نقل کرده است.
امام صادق (علیه‌السّلام) درباره وی فرمود: هشام با قلب، دست و زبان خود ما را یاری می‌کند. وی جوینده حق ما و تصدیق کننده گفتار ماست، پیرو او پیرو ما و مخالف او دشمن ماست.
امام رضا (علیه‌السّلام) نیز او را بنده ناصح خوانده و برایش آرزوی رحمت کرده است.



ابومحمد هشام بن حکم شیبانی کوفی بغدادی کندی، دانشمند برجسته علوم عقلی و نقلی، متخصص در عقاید دینی و معارف مذهبی و از هم‌پیمانان قبیله بنی شیبان یا بنی کنده بود.
زادگاه وی طبق گفتار اکثر منابع رجالی، کوفه و محل نشو و نمای او واسط بوده است، ولی کشّی زادگاه و محل رشد او را واسط نقل کرده است.
تاریخ دقیق ولادتش معلوم نیست و در منابع هیچ‌گونه اشاره‌ای به آن نشده است. هشام از اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود و از آن بزرگواران و افرادی چون ابوعبیده حذّاء، زراره و سُدیر صیرفی روایاتی نقل کرده است.


الندیم نام وی را در زمره متکلمان شیعه برشمرده و می‌نویسد که هشام از متکلمان برجسته و زبردست شیعه و از کسانی است که به پرورش بحث امامت در تشیع پرداخته و آن را تنقیح کرده است و در این فن بسیار حضور ذهن داشته و حاضر جواب بوده است.
ایشان در این راه با صاحبان مکاتب در بغداد، بصره و کوفه به مناظره می‌نشست. به گفته طوسی، یحیی بن خالد برمکی وزیر‌ هارون الرشید مجالس مناظره و کلام تشکیل می‌داد و ریاست علمی و اداره آن مجالس به عهده هشام بود.


هشام شاگردان بسیاری را نیز در مکتب خود پرورش داده که از آن میان کسانی چون محمد بن ابی عمیر، داود بن رزین و ابوعلی صکّاک را می‌توان نام برد.


نجاشی بر وثاقت وی تاکید کرده و دقت او را در نقل روایات ستوده است.
گفته شده که هشام پیشتر شاگرد ابوشاکر زندیق بود، اما به رهنمود امام صادق (علیه‌السّلام) به راه حق بازگشت و از آن پس، سرآمد اصحاب آن حضرت گردید.
امام صادق (علیه‌السّلام) درباره وی فرمود: هشام با قلب، دست و زبان خود ما را یاری می‌کند. وی جوینده حق ما و تصدیق کننده گفتار ماست، پیرو او پیرو ما و مخالف او دشمن ماست.
امام رضا (علیه‌السّلام) نیز او را بنده ناصح خوانده و برایش آرزوی رحمت کرده است.


هشام در اواخر عمر به بغداد هجرت کرد و در محله قصر وضّاح اقامت گزید و برای امرار معاش به تجارت مشغول شد.
گویند که امام کاظم (علیه‌السّلام) مبلغ پانزده هزار درهم در اختیار او قرار داد تا با آن تجارت کند و سود حاصله را خود بردارد و سرانجام اصل سرمایه را به امام (علیه‌السّلام) برگرداند، از این روی در محله کرخ بغداد مشغول کسب و کار گردید.
به گفته شیخ صدوق، هشام کرباس فروش بوده و به تجارت قماش اشتغال داشته است.


تاریخ وفات هشام به اختلاف نقل شده است: در برخی منابع آمده است که وی‌ اندکی پس از حادثه قلع و قمع برمکیان، در سال ۱۸۷ق یا در زمان خلافت مامون (۱۹۸-۲۱۸ق) یا در سال ۱۹۹ق پس از مدتی متواری شدن در بغداد درگذشت.


وی دارای آثار و تالیفات بسیاری در زمینه‌های مختلف بوده که عبارت‌اند از:
علل التحریم، الفرائض، الامامة، الدلالة علی حدث الاجسام، الردّ علی الزنادقة، الرد علی اصحاب الاثنین، التوحید، الردّ علی هشام الجوالیقی، الردّ علی اصحاب الطبائع، الشیخ و الغلام فی التوحید، التدبیر فی الامامة، المیزان، المیدان، کتاب فی امامة المفضول، کتاب الوصیة و الردّ علی منکریها، اختلاف الناس فی الامامة، الجبر و القدر الحکمین الرد علی المعتزلة و طلحة و الزبیر القدر الالفاظ الاستطاعة المعرفة الثمانیة ابواب الاخبار الرد علی ارسطاطالیس فی التوحید المجالس فی التوحید المجالس فی الامامة
کتاب علی شیطان الطاق، کتاب الاخبار و کیف تصحّ کتاب المعتزلة کتاب الالطاف تفسیر ما یلزم العباد الاقرار به التمیز اثبات الحجج علی ما خالف الشیعه مناظرة هشام بن حکم و الاصل. (دیگر منابع:
[۳۸] دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۱۴، ص۲۰۷۶۱.
)


۱. برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص۳۵.    
۲. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۲۹.    
۳. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۳.    
۴. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۸۸.    
۵. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۵۵.    
۶. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۲۹.    
۷. شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص۳۶۲.    
۸. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۷۴.    
۹. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۳۲۲.    
۱۰. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۱۸.    
۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۳۱۰.    
۱۲. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۷۵.    
۱۳. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۳۲۲.    
۱۴. ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۱۰، ص۵۴۴.    
۱۵. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۹۸.    
۱۶. برقی، احمد بن محمد، رجال البرقی، ص۳۵.    
۱۷. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۵۷.    
۱۸. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۱۲۸.    
۱۹. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۱۲۸.    
۲۰. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص۲۸۹.    
۲۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۴.    
۲۲. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۵۵.    
۲۳. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۵۵.    
۲۴. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص۲۶۹.    
۲۵. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۳۷.    
۲۶. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۱۸.    
۲۷. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۷۵.    
۲۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۳.    
۲۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۳۳.    
۳۰. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۱۸.    
۳۱. شیخ طوسی، الفهرست، ص۱۷۴.    
۳۲. شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۱۲۸.    
۳۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲۲، ص۳۰۵.    
۳۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۲، ص۱۶۶.    
۳۵. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۶، ص۱۹۴.    
۳۶. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۸، ص۸۵.    
۳۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۳۱۰.    
۳۸. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه، ج۱۴، ص۲۰۷۶۱.
۳۹. بکری‌ اندلسی، عبدالله بن عبدالعزیز، سمط اللآلی، ج۱، ص۸۵۵.    
۴۰. مجلسی، محمدباقر، الوجیزه، ص۱۹۴.    
۴۱. تستری، محمدتقی، قاموس الرجال، ج۱۰، ص۵۲۱.    
۴۲. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۱۰، ص۲۹۵.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «هشام شیبانی»، ج۱، ص۸۲۴-۸۲۵.






جعبه ابزار