هاشمیتلمسانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هاشمی تِلِمسانی، محمدبن احمد،
صوفی و
متکلم الجزایری در قرن چهاردهم است.
او از
سادات حسنی بود. در ۱۲۹۸ در سُبدو، از توابع تلمسان، به دنیا آمد.
پدرش از
علما بود و در آنجا مسند
قضا داشت. محمد، پس از درگذشت پدرش، به تلمسان
سفر کرد و در آنجا به مشاغل گوناگونی پرداخت.
او برای تحصیل
علوم دینی پیوسته به مدارس و
مساجد میرفت و سپس، به واسطۀ محمدبن یَلِّس، به
طریقت درقاویۀ شاذلیه پیوست و با احمد علوی آشنا شد.
وی در ۱۳۲۹ همراه مرشد خویش، محمدبن یلّس، برای فرار از استعمار
فرانسه به
شام رفت.
پس از مدت کوتاهی عازم
ترکیه شد و دو سال در آدنای ترکیه ماند. سپس به
دمشق بازگشت و تحصیلات خود را نزد علمایی چون بدرالدین حسنی، جعفر کتانی، امین سُوَید، نجیب کیوان و یوسف نبهانی تکمیل کرد و از محمود عطار و محمد بن یوسف، معروف به کافی،
اصول و
فقه مالکی را فراگرفت و از مشایخ خود اجازۀ
ارشاد یافت.
پس از درگذشت محمد بن یلّس در ۱۳۵۰، احمد علوی که به دمشق آمده بود، به هاشمی مقام ارشاد را در
طریقت علویۀ
درقاویۀ شاذلیه، و ریاست زاویۀ دمشق را اعطا کرد
. از آن پس، هاشمی تمام کوشش خود را صرف ترویج
تصوف و تعلیم موضوع
توحید کرد واز حلقههای
درس و
ذکر و مواعظ وی در خانه و
مسجد و مدارسی چون شامیه و نوریه، استقبال بسیار شد. او زوایایی نیز در حُمص، حَمات،
حلب و دمشق و روستاهای اطراف آن و در
اردن و
فلسطین برپا کرد و همچنین قسمتی از خانۀ خود را در دمشق، به شاگردان و مریدانش اختصاص داد.
هاشمی در ۱۳۸۱ در دمشق درگذشت و در باب صغیر دفن شد.
او شاگردان بسیاری تربیت کرد و، به سبب نوع تعالیم و خردمندی و تقوایش، به مجدّد دین و شعرانی زمان مشهور شد.
عبدالقادر عیسی ، مؤلف
حقائق عن التصوف ، از شاگردان وی بود.
محمد هاشمی تبعیت کامل از مرشد صاحب علم و حال را برای سالکان
طریق لازم میدانست
و مریدانش را به
خلوت و ذکرگویی ترغیب میکرد.
وی در موضوع توحید، تعالیم اشعری را با آرای
ابن سینا دربارۀ
صفات خدا و عقاید کلامی سنوسی تلفیق کرد. از نظر او کسب علم، بویژه
علم توحید ، بر تکتک مؤمنان
واجب است، زیرا نه تنها آنان را از افتادن به ورطۀ
کفر و
شرک نجات میدهد، بلکه به ایشان
یقین و
آرامش میبخشد.
او آثاری در توحید و تصوف دارد، از جمله رسالهای به نام
عقیده اهل السنة ، که بعدها برای سهولت درک و یادگیری خوانندگان، این اثر را به نظم درآورد. وی همچنین بر این رساله شرحی مختصر با عنوان شرح نظم عقیده اهل السنة و شرحی مفصّل با نام مفتاح الجنة فی شرح عقیدة اهل السنة نوشت که هر سۀ این رسالهها در ۱۳۷۹ در دمشق به چاپ رسیدند. دیگر رسالههای او در این باره عبارتاند از: سبیل السعادة فی معنا کلمتی الشهادة (دمشق ۱۳۴۷)؛ البحث الجامع فی ما یتعلق بالصنع و الصانع (دمشق ۱۳۷۴)؛ و الحدائق الندیة فی الدروس التوحیدیة که چاپ نشدهاست.
آثار هاشمی در
تصوف اغلب شامل رسالاتی است که در پاسخ به پرسشهای مریدانش نوشتهاست. آثار او در این باره عبارتاند از: شرح شطرنج العارفین، منسوب به
ابنعربی و الحِلُّ السَدید لما اِستَشکله المرید من جواز الأخذ عن المرشدین، که در آن به ذکر شرایطی پرداخته است که مریدان در آن مجازند شیخ یا
طریقت خود را تغییر دهند.
او همچنین اثری به نام معراج التشوف الی حقائق التصوف دارد که تاکنون چاپ نشده است.
القول الفصل القویم فی بیان المراد من وصیة الحکیم (دمشق ۱۳۷۶) نیز رسالهای است که در آن به احوال سیاسی و اجتماعی
مسلمانان پرداخته و ایشان را از
تفرقه بر حذر داشتهاست.
(۱) محمد هاشمی تلمسانی، شرح شطرنج العارفین، (بیجا) (بیتا).
(۲) ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، بیروت ۱۹۹۸م.
(۳) عبدالقادر عیسی، حقایق عن التصوف، حلبـ سوریه ۱۴۲۸/ ۲۰۰۷.
(۴) محمدسعید کردی، الجنید، دمشق ۱۳۶۸/۱۹۴۸م.
(۵) عادل نویهض، معجم اعلام الجزائر، بیروت ۱۹۷۱م.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «هاشمیتلمسانی»، شماره.