هاشم بن سلیمان بحرانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَحرانی،
هاشم بن سلیمان،
مفسّر و
محدّث و مؤلّف شیعی
قرن یازدهم است.
نسب او، بنا به نقل افندی اصفهانی، به
سید مرتضی علم الهدی و از آن طریق به
امام موسی کاظم علیه السّلام میرسد.
اهل تَوبَلی از توابع
بحرین بود، در ۱۱۰۷ یا ۱۱۰۹ درگذشت و در زادگاه خود به
خاک سپرده شد.
در منابع هیچ گونه اطلاعی درباره دوران
تحصیل او یافت نمیشود و فقط برخی از علمای
اخباری معاصرش را، مانند
فخرالدین طُرَیحی، بنقل از خود او به عنوان مشایخ او نام برده اند.
سلسله مشایخ روایی
بحرانی، چنانکه در پایان
البرهان آمده است، به
کلینی و
صدوق و
طوسی میرسد.
گذشته از ریاست دینی در روزگار خود، در گردآوری نوادر کتب حدیث پیشینیان و تتبّع در این علم کم نظیر بوده است. یوسف
بحرانی از این جهت فقط علاّ مه مجلسی را برتر از او میشمارد، هر چند که او برخلاف مجلسی تنها به جمع و نقل روایات بی هیچ توضیح و تفسیری اهتمام داشته است. به دلیل کثرت تألیفات
و اطلاعات گسترده در زمینه های مختلف علوم دینی، به سیّد
هاشم علاّ مه مشهور شده است.
بیشتر آثار او، مانند غایه المرام و ایضاح المسترشدین و الانصاف و معالم الزّلفی، درباره مسایل امامت و سایر عقاید دینی از نظرگاه شیعه تألیف شده است.
تفسیر معروفش البرهان فی تفسیرالقرآن، و به نام شاه سلیمان صفوی، بر همین اساس تهیه شده است. در فقه استدلالی کتابی به نام التّنبیهات داشته که، به نقل افندی اصفهانی، نسخه ای از آن نزد بازماندگان علاّمه مجلسی موجود بوده است.
مع هذا یوسف
بحرانی بر این گمان که از او اثری در فقه باقی نمانده است در مقام فقهی او تردید کرده است، ولی تصریح میکند که سرپرستی کارهای دینی شهر را، از جمله قضا و امور حسبیّه، را برعهده داشته و در امر به معروف و نهی از منکر، حتّی نسبت به زمامداران وقت، بسیار جدّی بوده است.
از کتابهای او البرهان فی تفسیرالقرآن و غایه المرام و معالم الزلفی و المحجّه و تبصره الولیّ و حلیه الابرار بارها چاپ شده است. کتاب غایه المرام او در زمان ناصرالدین شاه قاجار بر دست شیخ محمّد تقی دزفولی با عنوان کفایه الخصام به فارسی ترجمه شد.
سیّد
هاشم بحرانی، چنانکه از آثارش برمی آید، از علمای اخباری بوده است و تأکید او بر لزوم فراگیری همه دانشهای دینی از اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلّم در مقدمه البرهان معرّف دیدگاه اوست.
بحرانی تا پایان عمر به تدریس اشتغال داشت
و کسانی از او اجازه روایت یافتند
که از جمله ایشان شیخ حرّ عاملی بود.
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/.
(۲) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۳) محسن امین، اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳، ج ۱۰، ص ۲۴۹-۲۵۰.
(۴)
هاشم بن سلیمان
بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ محمودبن جعفر موسوی زرندی، تهران ۱۳۳۴ ش.
(۵) یوسف بن احمد
بحرانی، لؤلؤه
البحرین، چاپ محمد صادق بحرالعلوم، قم (بی تا).
(۶) محمدبن حسن حرّعاملی، امل الا´مل، چاپ احمد حسینی، قم ۱۳۶۲ ش.
(۷) محمد باقربن زین العابدین خوانساری، روضات الجنّات فی احوال العلماء و السادات، چاپ اسداللّه اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰-۱۳۹۲.
(۸) حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، چاپ محمدرضا نوری نجفی، تهران ۱۳۲۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَحرانی»، شماره۵۶۸.