هارون و گوسالهپرستی بنیاسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وقتی
حضرت موسی علیهالسلام به میعادگاه رفت برادرش
هارون علیهالسلام را به عنوان نماینده
قوم خود در میان قوم قرار داد ولی قوم موسی علیهالسلام از او اطاعت نکردند.
هارون علیهالسّلام با گوساله پرستی
بنی اسرائیل، در غیاب
موسی علیهالسلام مبارزه کرد:
ولما رجع موسی الی قومه غضبـن اسفا قال بئسما خلفتمونی من بعدی اعجلتم امر ربکم والقی الالواح واخذ براس اخیه یجره الیه قال ابنام ان القوم استضعفونی وکادوا یقتلوننی فلاتشمت بی الاعداء ولاتجعلنی مع القوم الظـلمین.
و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشینانی برایم بودید (و
آئین مرا ضایع کردید)! آیا در مورد فرمان
پروردگارتان (و
تمدید مدت
میعاد او)،
عجله نمودید (و زود
قضاوت کردید؟! ) » سپس الواح را افکند، و سر
برادر خود را گرفت (و با
عصبانیت) به سوی خود کشید او گفت: «
فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!»
ولقد قال لهم هـرون من قبل یـقوم انما فتنتم به وان ربکم الرحمـن فاتبعونی واطیعوا امری• قال یـهـرون ما منعک اذ رایتهم ضلوا• قال یبنؤم لاتاخذ بلحیتی ولا براسی انی خشیت ان تقول فرقت بین بنی اسرءیل ولم ترقب قولی.
و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: «ای قوم من! شما به این وسیله مورد
آزمایش قرار گرفتهاید!
پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پیروی کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید!»
(موسی) گفت: «ای هارون! چرا هنگامی که دیدی آنها گمراه شدند...
(هارون) گفت: «ای فرزند مادرم! (ای برادر!)
ریش و
سر مرا مگیر! من ترسیدم بگویی تو میان بنی اسرائیل
تفرقه انداختی، و سفارش مرا به کار نبستی!»
بدون
شک در این قال و غوغا، هارون جانشین موسی علیهالسلام و
پیامبر بزرگ
خدا دست از
رسالت خویش برنداشت و
وظیفه مبارزه با
انحراف و
فساد را تا آنجا که در توان داشت انجام داد، چنان که
قرآن میگوید: هارون قبل از آمدن موسی از میعادگاه به بنی اسرائیل این
سخن را گفته بود که شما مورد آزمایش سختی قرار گرفتهاید،
فریب نخورید و از
راه توحید منحرف نشوید (و لقد قال لهم هارون من قبل یا قوم انما فتنتم به). سپس اضافه کرد:
پروردگار شما مسلما همان خداوند بخشندهای است که این همه
نعمت به شما مرحمت کرده (و ان ربکم الرحمن).
برده بودید شما را
آزاد ساخت،
اسیر بودید رهایی بخشید، گمراه بودید
هدایت کرد، پراکنده بودید در
سایه رهبری یک
مرد آسمانی، شما را جمع و متحد نمود،
جاهل و گمراه بودید،
نور علم بر شما افکند، و به صراط مستقیم توحید هدایتتان نمود. اکنون که چنین است شما از من پیروی کنید و اطاعت فرمان من نمائید (فاتبعونی و اطیعوا امری). مگر فراموش کردهاید برادرم موسی، مرا جانشین خود ساخته و اطاعتم را بر شما فرض کرده است چرا
پیمان شکنی میکنید؟ چرا خود را به دره نیستی سقوط میدهید؟ ولی بنی اسرائیل چنان لجوجانه به این گوساله چسبیده بودند که
منطق نیرومند و دلائل روشن این مرد خدا و رهبر دلسوز در آنها مؤثر نیفتاد، با صراحت اعلام مخالفت با هارون کردند و، گفتند ما هم چنان به پرستش این گوساله ادامه میدهیم تا موسی به سوی ما بازگردد (قالوا لن نبرح علیه عاکفین حتی یرجع الینا موسی). خلاصه دو
پا را در یک کفش کردند، و گفتند: مطلب همین است و غیر این نیست، باید برنامه گوساله پرستی هم چنان ادامه یابد تا موسی برگردد، و از او داوری بطلبیم: ای بسا خود او هم همراه ما در برابر گوساله
سجده کند!! بنابراین خودت را زیاد خسته مکن و دست از سر ما بردار! و به این ترتیب هم فرمان مسلم
عقل را از زیر پا گذاشتند، و هم فرمان جانشین رهبرشان را.
گفتار هارون علیهالسّلام با گوساله پرستان بنی اسرائیل،
محبت آمیز همراه با
توجیه و
ارشاد بود:
فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار فقالوا هـذا الـهکم والـه موسی فنسی• ولقد قال لهم هـرون من قبل یـقوم انما فتنتم به وان ربکم الرحمـن فاتبعونی واطیعوا امری.
و برای آنان مجسمه گوسالهای که صدایی همچون صدای گوساله (واقعی) داشت پدید آورد و (به یکدیگر) گفتند: «این خدای شما، و خدای موسی است!» و او فراموش کرد (پیمانی را که با
خدا بسته بود)!
و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: «ای قوم من! شما به این وسیله مورد آزمایش قرار گرفتهاید!
پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پیروی کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید!»
انتساب بنی اسرائیل به خود، با گفتن «ای قوم من» ابراز محبت است و ریشه یابی ماجرای
سامری با
فتنه خواندن آن روشنگری و ارشاد میباشد.
هارون پیش از مراجعت موسی از روی
موعظه و
نصیحت به آنها گفته بود که خداوند در پرستش بر شما
سخت گرفته است. خدای یکتا را بشناسید و او را بپرستید و گوساله پرستی نکنید. ممکن است منظور این باشد که: سامری شما را به فتنه افکنده و گمراه کرده است. و ان ربکم الرحمن فاتبعونی و اطیعوا امری: خدای شما بخشایشگر است. مرا پیروی کنید و فرمانم را اطاعت کنید و دست از اطاعت سامری و گوساله پرستی بردارید.
در این فقره
توبیخ و
سرزنش ایشان را تاکید نموده و تقریر جرم آنان را بیشتر میکند، و معنایش این است که ایشان علاوه بر اینکه به احکام ضروری عقولشان و تذکرات آن متذکر نگشته از پرستش گوساله دست بر نمیدارند، و به
چشم خود نمیبینند، و به
عقل خود
تعقل نمیکنند، از طریق
گوش نیز متذکر نگشته و به آنچه که به گوششان میرسد اعتناء نمینمایند، چون پیامبرشان هارون به ایشان گفت که این گوساله فتنهای است که بدان مبتلا شدهاند، و پروردگارشان خدای رحمان عزّوجلّ است و
واجب است او را که پیامبرشان است پیروی و اطاعت کنند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۰۷، برگرفته از مقاله «هارون و گوسالهپرستی بنیاسرائیل».