• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَوم (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَوْمٌ: (سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ)
«نَوْمٌ» به معناى خواب، يعنى حالتى است كه قسمت عمده حواس انسان، از كار مى‌افتد در واقع، «سِنَهٌ» خوابى است كه به چشم عارض مى‌شود، اما وقتى عميق‌تر شد و به قلب عارض شد، «نَوْم» گفته مى‌شود.



(اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ يَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ) (هيچ معبودى جز خداوندِ يگانه زنده و پاينده نيست، خداوندى كه قائم به ذات خويش است، (و موجودات ديگر، قائم به او). هيچ گاه خواب سبک و سنگينى او را فرا نمى‌گيرد؛ و لحظه‌اى از تدبير جهان هستى، غافل نمى‌ماند؛ آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آن اوست. كيست كه در نزد او، جز به فرمانش شفاعت كند؟! آينده و گذشته بندگان را مى‌داند؛ و كسى از علم او آگاه نمى‌گردد؛ جز به مقدارى كه او بخواهد. اوست كه به همه چيز آگاه است؛ (و علم و دانش محدود ديگران، پرتوى از علمِ بى‌پايان و نامحدود اوست). تخت حكومت او، آسمان‌ها و زمين را دربرگرفته؛ و نگاهدارى آن دو [آسمان و زمين‌] ، او را خسته نمى‌كند. و اوست بلند مرتبه و با عظمت.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه سنة به كسره سين به معناى سست شدن بدن جانداران در ابتداى خواب است، و كلمه نوم به معناى راكد شدن بدن و خود خواب است، چون وقتى جانداران به خواب مى‌روند عوامل طبيعى كه در بدن حيوان پديد مى‌آيد حواس و مشاعر آن را از كار مى‌اندازد. ... در آيه مورد بحث از آنجايى كه ضرر خواب و ناسازگارى آن با قيوميت آن بيشتر از چرت است، مقتضاى بلاغت اين است كه اول تاثير چرت را نفى بكند، و سپس مطلب را ترقى داده تاثير خواب را كه قوى‌تر است نفى كند، تا معنا چنين شود: نه تنها چرت كه عامل ضعيفى است بر خدا مسلط نمى‌شود، و قيوميت او را از كار نمى‌اندازد، بلكه عامل قوى‌تر از آن هم كه خواب است بر او مسلط نمى‌گردد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۸۳۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۶، ص۱۸۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۰۸.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۲۵۵.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۵۰۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۳۳۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۰۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۲۸.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نَوْم»، ص۵۹۹.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره بقره | لغات قرآن




جعبه ابزار