• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَهَل (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَهَل (به فتح نون و هاء) و مَنْهَل (به فتح میم و هاء و سکون نون) از واژگان نهج البلاغه به معنای نوشيدن اوّل است.
نيز به معنى تشنه شدن آيد و آن از اضداد است.
مواردى از آن در نهج‌ البلاغه آمده است.



نَهَل: (مثل شرف) به معنای نوشيدن اوّل است. «نَهِلَت الابلُ‌ نَهَلاً و مَنْهَلاً: شربت اوَّل الشرب» چون شتر يک دفعه آب مى‌خورد و آن‌گاه از خوابگاه خود براى نوشيدن ديگر بر مى‌گردد.
مَنْهَل (مثل محشر) در مورد آب خوردن و نوشيدن اوّل است.


یکی از موردی که در «نهج‌البلاغه» استفاده به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - عبد صالح - خطبه ۸۶

امام علی (صلوات‌الله‌علیه) درباره عباد الله الصالحین فرموده: «وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْب فُرات سُهِّلَتْ لَهُ مَوارِدُهُ، فَشَرِبَ نَهَلاً وَ سَلَكَ سَبيلاً جَدَداً.» گویى منظور از «نهل» آن است حظّ خود را از عمل صالح چنان به دست آورد كه به عمل ثانى احتياج نشد. يعنى «نوشيد و سيراب شد از آب شيرين و گوارایى كه مواردش بر او آسان شده بود، به يک بار نوشيد و در راهى كه محكم است (و قدم در آن به خاک فرو نمى‌رود) داخل شد و رفت.» جَدَد (مثل شرف) زمين هموار و سخت كه راه رفتن در آن آسان است.
۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۱۰۷۳.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۸۸.    
۳. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۵۰۴.    
۴. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۵، ص۵۰۴.    
۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغة، ت الحسون، ص۱۷۰، خطبه۸۶.    
۶. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة، ج۱، ص۱۵۰، خطبه۸۵.    
۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۱۸، خطبه۸۷.    
۸. شرح مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۶۷، خطبه۸۷.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۱۱.    
۱۰. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۱۵.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۳، ص۵۴۵.    
۱۲. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۷۱.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۳۶۴.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نهل»، ج۲، ص۱۰۷۳.    






جعبه ابزار