• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نَطْف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





نَطْف‌ (به فتح نون و سکون طاء) از واژگان قرآن کریم به معنای چکیدن است که توام با صاف شدن و کم کم بودن می‌باشد. از مشتقات این واژه در آیات قرآن نُطْفه (به ضم نون و سکون طاء) به معنای آب صاف شده و آب کم می‌باشد. این لفظ در قرآن مجید دوازده بار آمده و همه درباره نطفه انسان است.



نَطْف‌ یکی از معانی نطف چکیدن است که توام با صاف شدن و کم کم بودن می‌باشد، گویند: «نَطَفَ‌ الماء نَطْفاً: سال قلیلا قلیلا».
نُطْفه: به آب صاف شده و آب کم گفته‌اند؛ راغب گوید: «النُّطْفَةُ، الماء الصافی»؛ این عبارت در صحاح و قاموس و اقرب نیز هست با قید «کم باشد یا زیاد».
طبرسی در ذیل آیه ۵ حجّ (فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ) فرموده: نطفه به معنی آب کم است، از مذکر و مؤنث و هر آب صاف را نطفه گویند و در ذیل‌ (اِنَّا خَلَقْنَا الْاِنْسانَ مِنْ‌ نُطْفَةٍ اَمْشاجٍ‌) فرموده: اصل نطفه به معنی آب کم است، گاهی به آب زیاد نیز گفته شود.
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) در خطبه ۵۹ نهج البلاغه درباره خوارج فرمود: «مَصَارِعُهُمْ دُونَ‌ النُّطْفَةِ» که مرادش رود نهروان است، یعنی: «قتلگاه آنها در کنار آن نهر است». (شرح‌های خطبه:)


مراد از نطفه را، نطفه مرد گفته‌اند، ولی در اغلب آیات اختصاص به نظر نمی‌آید بلکه ظاهرا نطفه مرد و زن هر دو مراد است، مثل‌:
(خَلَقَ الْاِنْسانَ مِنْ‌ نُطْفَةٍ فَاِذا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ‌) (انسان را از نطفه بى‌ارزشى آفريد؛ و اين موجود ضعيف سرانجام موجودى فصیح، و مدافع گويا و آشكار خويش گرديد).
(وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ‌ نُطْفَةٍ) (خداوند شما را از خاكى آفريد، سپس از نطفه‌اى).
حتی آیه: (اَ لَمْ یَکُ‌ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی‌) (آيا او نطفه‌اى از منی كه در رحم ريخته مى‌شود نبود؟!) بنا بر آنکه «منیّ» به معنی‌ اندازه گرفته شده باشد، چنانکه در «منی» گذشت، ولی مراد از (ماءٍ دافِقٍ) (از آبى جهنده آفريده شده است) و (اَ فَرَاَیْتُمْ ما تُمْنُونَ‌) (آيا از نطفه‌اى كه در رحم مى‌ريزيد آگاهيد؟!) نطفه مرد است.
اگر گویند در وقت نزول قرآن مردم از نطفه زن خبر نداشتند؟ گوئیم: آری، ولی چه اشکال دارد که خداوند هر دو را قصد کرده باشد؛ امروز می‌دانیم که انسان از نطفه مرد و زن هر دو بوجود می‌آید.
نطفه اگر در آیات به معنی آب کم‌ باشد مقصود آنست که بشر از آب کمی آفریده شده و اگر به معنی آب صاف شده باشد، نطفه چکیده و صاف شده وجود انسان است.
اگر گویند مبدء وجود انسان کرم کوچکی است از مرد (اسپرماتوزوئید) و سلّول مدوری است از زن (اوول)، آب صاف شده یا کم یعنی چه؟ گوئیم: سلّول مرد هر چه باشد در میان همان آب صاف شده و چکیده است و مردم جز آن نمی‌فهمیدند.
بعید نیست که مراد از «نطفه» در آیات خود سلول زن و مرد بوده باشد که هر دو چکیده و جدا شده از وجود زن و مرد است؛ این سخن در نظر نگارنده از همه آنچه گفته شد قوی‌تر است، خاصّه آنکه نطفه در همه جا از قرآن نکره آمده یعنی چکیده به خصوص.
در خاتمه ناگفته نماند: در خطبه ۴۸ نهج البلاغه درباره نهر فرات فرموده: «وَ قَدْ اَرَدْتُ اَنْ اَقْطَعَ هَذِهِ‌ النُّطْفَةَ اِلَی شِرْذِمَةٍ مِنْکُمْ مُوَطِّنِینَ اَکْنَافَ دِجْلَةَ»؛(و من خود تصميم گرفتم از فرات بگذرم، و به سوى گروهى از شما كه در اطراف دجله مسكن گزيده‌اند رهسپار شوم). (شرح‌های خطبه:) در این کلام نطفه در آب کثیر به کار رفته است.


این لفظ در قرآن مجید دوازده بار آمده و همه درباره نطفه انسان است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۷۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۱۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۲۵.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۱۱.    
۵. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، ج۴، ص۱۴۳۴.    
۶. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۳، ص۲۰۰.    
۷. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۴۲۹.    
۸. حج/سوره۲۲، آیه۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۱۱۴.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۸۲.    
۱۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۴۴.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۸۵.    
۱۳. انسان/سوره۷۶، آیه۲.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۱۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۴۰.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۲۱.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۹۴.    
۱۸. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۱۸، خطبه۵۸.    
۱۹. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۰۳، خطبه۵۹.    
۲۰. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۹۳، خطبه۵۹.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص، خطبه۵۹.    
۲۲. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۳۲۹.    
۲۳. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۵۳.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۲، ص۶۶۶.    
۲۵. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۳۵۴.    
۲۶. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۵، ص۳.    
۲۷. نحل/سوره۱۶، آیه۴.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۶۷.    
۲۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۱۰.    
۳۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۳۱۰.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۳۹.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۲۷.    
۳۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۱.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۵.    
۳۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۵.    
۳۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۲.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۳۰.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۶.    
۳۹. قیامت/سوره۷۵، آیه۳۷.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    
۴۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۱۵.    
۴۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۸۴.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۰۷.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۳۲.    
۴۵. طارق/سوره۸۶، آیه۶.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۱.    
۴۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۶۰.    
۴۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۳۱.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۱۵.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۱۰.    
۵۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۵۸.    
۵۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۶.    
۵۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۲.    
۵۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۲۲۸.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۳۶.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۶۹.    
۵۷. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۱۰۹، خطبه۴۸.    
۵۸. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۹۳، خطبه۴۸.    
۵۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۸۷، خطبه۴۸.    
۶۰. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۰۸، خطبه۴۸.    
۶۱. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۲۶۷.    
۶۲. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۲۶.    
۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۲، ص۵۳۹.    
۶۴. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۲۷۳.    
۶۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۳، ص۲۰۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "نطف"، ج۷، ص۷۸.    






جعبه ابزار