نَشَب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَشَب (به فتح نون وشین) و
نُشوب (به ضم نون) از
واژگان نهج البلاغه به معنای علاقه پيدا كردن و پيوستن و ملازمت و نظير آن است.
این کلمه چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَشَب و
نُشوب:
نشب (مثل شرف) به معنای علاقه پيدا كردن، پيوستن، ملازمت و نظير آن است.
«نَشِبَ الشىءُ فى الشىء: عَلِقَ» «نَشِبَ الامرُ: لزم»
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) در رابطه با
آخرت فرموده:
«كَيْفَ أَنْتَ إِذا الْتَحَمَتْ أَطْواقُ النّارِ بِعِظَامِ الاَْعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ الجَوامِعُ حَتَّى أَكَلَتْ لُحومَ السَّواعِدِ» «چه حال خواهى داشت آنگاه كه طوقهاى آتش به استخوان گردنها پيوست، و غلها به بازوها چسبيده و گوشت آنها را خورد.»
(شرحهای خطبه:
)
«نشبت الجوامع» يعنى غلها و زنجيرها چسبيده و ملازم شد.
حضرت درباره
مرگ فرموده:
«وَ كأَنَّكُمْ بِمَخالِبِها وَ قَدْ نَشِبَتْ فِيكُمْ» «گویى كه چنگالهاى مرگ در شما ملازم شده و فرو رفته است.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت علی (علیهالسلام) درباره اهل سخن بودن
اهلبیت (علیهمالسلام) فرموده:
«وَ إِنّا لاَُمَراءُ الْكَلامِ، وَ فينا تَنَشَّبَتْ عُروقُهُ، وَ عَلَيْنا تَهَدَّلَتْ غُصونُهُ.» يعنى: «ما اميران گفتاريم،
عروق و ريشههاى آن در ما ملازم و ثابت است و شاخههايش به ما سايه افكنده است.»
(شرحهای خطبه:
)
• تنشّب از باب تفعل به معنای تعلق و پيوسته و ملازمت است
• مراد از عروق به معنای افكار بلند و علوم عالى است
• غصون وجوه اداء سخن در قالبهاى مختلف است.
حضرت به فرمانده طلايهدارش
معقل بن قیس ریاحی كه به
صفّین مىفرستاد نوشت:
«وَ لاَ تَدْنُ مِنَ الْقَوْمِ دُنوَّ مَنْ يُريدُ أَنْ يُنْشِبَ الْحَرْبَ، وَ لاَ تَباعَدْ منهم تَباعُدَ مَنْ يَهابُ الْبَأْسَ، حَتَّى يَأْتِيَكَ أَمْرِي» يعنى: «به اهل
شام چنان نزديک مباش كه گویى مىخواهد آتش جنگ را مشتعل كند، و چنان دور مباش كه گويا از
جنگ مىترسى تا فرمان من به تو برسد.»
(شرحهای نامه:
)
گويند:
«انشبه فيه: اعلقه»
این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نشب»، ج۲، ص۱۰۳۷.