نَخْل (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَخْل:(في جُذوعِ النَّخْلِ) «نَخْل» به معنى «
درخت خرما» است.
به موردی از کاربرد «نَخْل» در
قرآن، اشاره میشود:
(قالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُم مِّنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في جُذوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذابًا وَ أَبْقَى) «
فرعون گفت: «پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟! به طور مسلم او بزرگ شماست كه به شما
سحر آموخته است؛ به
یقین دستها و پاهايتان را بطور مخالف
قطع مىكنم؛ و شما را از تنههاى
نخل به دار مىآويزم؛ و خواهيد دانست مجازات كدام يک از ما شديدتر و پايدارتر است!.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
در روايات آمده- هر گاه (فرعون) مىخواسته كسى را شكنجه كند، روى زمين مىخوابانده، و با چهار ميخ چهار
دست و پايش را به زمين ميخكوب مىكرده، و چه بسا روى چوب مىخوابانده، و او را ميخكوب مىكرده، مؤيد اين روايات، رفتارى است كه قرآن از فرعون نسبت به ساحرانى حكايت نموده كه به
موسی (علیهالسلام) ايمان آوردند كه به ايشان گفت:
(وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في جُذوعِ النَّخْلِ)، معلوم مىشود هر كس را مىخواستند دار بزنند دو دست و دو پايش را بر چوبه صليب ميخكوب مىكردند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
(نخل) به معنى «درخت خرما» و واحد آن «نخلة» است:
«درد
وضع حمل او را (
مریم را) به كنار تنه درخت خرمايى كشاند.»
جمع نخل «نخيل» است: بعضى معتقدند اين تفاوت تعبير كه در يکجا سخن از درخت مىگويد و در جاى ديگر از ميوۀ آن، اين به خاطر آن است كه نخل (درخت خرما) چنانكه معروف است همهچيزش قابل استفاده است، تنۀ آن، شاخهها و برگهايش، همه مورد استفادههاى مختلف مىباشد و ميوهاش سرآمد همۀ اينهاست، در حالى كه درخت
انگور را معمولا براى ميوهاش مىخواهند و ساقه و شاخه و كندۀ آن مصرف زيادى ندارد.
بههرحال واژۀ نخل در
قرآن مجید ده بار و به شكل «نخلا» يکبار و نيز واژۀ «نخلة» دو بار و «نخيل» جمعا هفت بار آمده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نخل»، ج۴، ص ۴۰۰.