• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نفقه نوه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نفقه در فقه، عبارت از فراهم کردن چیز‌هایی است که شخص برای ادامه زندگی به آن‌ها محتاج است. بنابر دیدگاه علما پرداخت نفقه اولاد بر پدر واجب است، در رابطه با نفقه نوه و نتیجه نیز طبق بیان آیات و روایات نزد شیعه پرداخت آن از جانب جد و جده واجب است. اما طبق دیدگاه برخی از اهل‌سنت این حکم اختصاص به فرزندان بلاواسطه دارد.



درباره این‌که آیا فقط فرزندان بلاواسطه مشمول حکم وجوب نفقه می‌باشند یا این‌که فرزندان مع‌الواسطه، یعنی نوه و نتیجه هم مشمول این حکم قرار می‌گیرند، دو نظریّه مطرح شده است:
بعضی از مذاهب اهل‌سنّت بر این باورند که این حکم اختصاص به فرزندان بلاواسطه دارد، ولی فقهای شیعه معتقدند، اولاد مع‌الواسطه هم شامل می‌باشند.
امام خمینی در این خصوص می‌فرماید:
انفاق بر پدر و مادر و پدران و مادران آن‌ها اگرچه بالا روند و بر اولاد و فرزندان آن‌ها اگرچه پایین روند- بنا بر تفصیلی که می‌آید- واجب است، مرد باشند یا زن صغیر باشند یا کبیر، مسلمان باشند یا کافر.


در کتاب تحریرالوسیله در بیان شرایط وجوب نفقه اقارب آمده است:
در وجوب انفاق بر قریب، فقر و احتیاج او شرط است؛ به این معنی که فعلاً روزی‌اش را نداشته باشد،
پس بر کسی که فعلاً بر نفقه‌اش قدرت داشته باشد، انفاق واجب نیست؛ اگرچه فقیری باشد که روزی سالش را نداشته باشد، و گرفتن زکات و مانند آن برایش جایز باشد.
و اما کسی که نفقه‌اش را فعلاً نداشته باشد، ولی بر به دست آوردن آن قدرت داشته باشد، پس اگر با غیر کسب باشد مانند قرض گرفتن و طلب بخشش و سؤال، بدون اشکال مانع وجوب انفاق بر او نیست. و اگر قدرت بر تحصیل، با کسب باشد، پس اگر به‌واسطه قدرت داشتن بر یادگرفتن صنعتی که امرارمعاشش به آن است باشد و یادگیری آن را ترک نموده است و بدون نفقه مانده است پس در وجوب انفاق بر او، اشکالی نیست. و همچنین است حال اگر برایش کسب کردن به‌واسطه آنچه تحمّل آن بر او مشقت دارد، ممکن باشد مانند برداشتن چیزهای سنگین، یا آنچه مناسب شأن او نیست و کسب کردن را به این جهت ترک نماید، پس انفاق بر او واجب است.
و اگر بر کسبی که مناسب شأنش است توانایی داشته باشد و برای راحتی آن را ترک کرده باشد ظاهر آن است که انفاق بر او واجب نیست ولی اگر زمان کسب از او به‌طوری فوت‌شده که فعلاً به روزی یک روز یا چند روز احتیاج داشته باشد و به تحصیل نفقه قادر نباشد، انفاق بر او واجب است اگرچه عجز او با اختیارش پیدا شده باشد؛ چنان‌که اگر آن شغل را نه برای طلب راحتی، بلکه برای آن‌که به امر دنیوی یا دینی مهمی مشغول شده است ترک کرده باشد، مانند طلب علم واجب، وجوب انفاق بر او ساقط نمی‌شود.
مستند این نظریّه، اجماع و سیره قطعیّه می‌باشد که برخی از فقها آن‌را ادّعا نموده‌اند. صاحب جواهر در این‌باره می‌نویسد: «حکم وجوب نفقه شامل جدّ و جدّه نیز می‌گردد، زیرا روایات مستفیضه وارد شده، مبنی بر این‌که حرام است بر آن‌ها زکات داده شود».


صاحب جواهر می‌گوید: «هم‌چنین فرزندانِ اولاد (نوه‌ها) شامل این حکم می‌باشد، هر چند طرف پایین قرار گیرند (نتیجه)» ایشان سپس به آیه شریفه «وَلا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ خَشْیَةَ اِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَاِیَّاکُمْ» استدلال نموده و مدّعی است، اولاد در این آیه شامل فرزندان مع‌الواسطه نیز می‌باشد.
خلاصه این‌که، کلمه «اولاد» که در آیات و روایات، موضوع حکم قرار گرفته، شامل اولادِ بلاواسطه و مع‌الواسطه می‌باشد، شاهد این برداشت، آیات دیگر قرآن است؛ مثلاً در مورد ارث می‌فرماید: خداوند به شما درباره فرزندانتان سفارش می‌کند که از «میراث» برای پسر به‌اندازه سهم دو دختر باشد. «یُوصیِکُمُ اللهُ فِی اَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ اْلاُنْثَیَیْنِ»
این آیه دلالت دارد که اولاد شامل فرزندان فرزند (نوه‌ها و نتیجه‌ها) نیز می‌باشد، بنابراین اگر کسی فوت کند و وارثی غیر از فرزندان پسر و یا دخترش نباشند، قطعاً آنان از او ارث می‌برند.

و یا در آیه دیگری در بیان افرادی که ازدواج با آن‌ها حرام است، می‌فرماید: و همسران فرزندانتان که از نسل شما هستند. «وَحَلائِلُ اَبْنَائِکُمُ الَّذِینَ مِنْ اَصْلابِکُمْ» در این آیه (اَبْنائِکُمُ)؛ شامل فرزندان مع‌الواسطه نیز می‌باشد، بعضی نیز در این‌باره ادّعای اجماع نموده‌اند.


۱. زیدان، عبدالکریم، المفصل فی احکام المراة والبیت المسلم، ج۱۰، ص۱۵۹.    
۲. طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۶، ص۳۱.    
۳. علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، ج۳، ص۱۱۳.    
۴. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیّة، ج۵، ص۴۷۳.    
۵. فاضل لنکرانی، محمد، تفصیل الشریعة (کتاب النکاح)، ص۶۰۳.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۴۴، کتاب النکاح، القول فی نفقة الاقارب، مسالة ۱.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۴۴، کتاب النکاح، القول فی نفقة الاقارب، مسالة ۲.    
۸. موسوی عاملی، سیدمحمد بن علی، نهایة المرام، ج۱، ص۴۸۴۴۸۵    .
۹. شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الافهام، ج۸، ص۴۸۴.    
۱۰. بحرانی، شیخ‌یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۱۳۲.    
۱۱. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۹، ص۲۴۰۲۴۱، باب ۱۳، من ابواب المستحقین الزکاة، ح۱.    
۱۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۱.    
۱۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۶۷۳۶۸.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۱۱.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۲۳.    
۱۶. فخر رازی، محمد بن عمر، تفسیر الکبیر، ج۹، ص۵۱۲.    



انصاری، قدرت‌الله، احکام و حقوق کودکان در اسلام، ج۱، ص۴۰۷-۴۰۸، برگرفته از بخش «گفتار سوم:کودک و حق نفقه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۰/۸.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.






جعبه ابزار