• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نعمت چشمه (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



چشمه رحمت رحمانیه خداوند است برای همه موجودات عالم تا از آن استفاده کرده و شکر الهی را به جا بیاورند.





۱.۱ - شایسته شکر

چشمه سارها، از نعمت‌های خدا و شایسته شکرگزاری از سوی انسان‌ها هستند.
•وجعلنا فیها جنـت من نخیل واعنـب وفجرنا فیها من العیون• لیاکلوا من ثمره وما عملته ایدیهم افلا یشکرون.
(و در آن زمین باغهايى از درختان خرما و تاک قرار داديم و چشمه‌ها در آن روان كرديم •تا از ميوه آن و (از) كاركرد دستهاى خودشان بخورند آيا باز (هم) سپاس نمى‌گزارند.)
«در مجمع البیان آمده است که: آیا خداوند را بر این نعمت‌هایی که به آنها داده است شکر نمی‌کنند؟»
« تفسیر ديگرى، درباره معنى آیه نيز وجود دارد كه: آن هم قابل ملاحظه است، و آن اين كه: قرآن، مى‌خواهد هم اشاره به ميوه‌هائى كند كه، بدون تغيير، مورد استفاده قرار مى‌گيرد، و هم به انواع غذاهاى مختلفى كه با انجام عملى روى اين ميوه‌ها به دست مى‌آيد (در تفسير اول «ما» در جمله «ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ» نافيه است و در صورت دوم موصوله).
در هر صورت، هدف آن است كه حس حق‌شناسى و شكرگزارى انسان‌ها را تحريك كند تا از طريق شكرگزارى قدم در مرحله معرفت پروردگار بگذارند، كه شكر منعم نخستين گام معرفت كردگار است.»

۱.۲ - ناسپاسان مورد سرزنش

خداوند ناسپاسان نعمت چشمه سارها را سرزنش می‌کند.
•وجعلنا فیها جنـت من نخیل واعنـب وفجرنا فیها من العیون• لیاکلوا من ثمره وما عملته ایدیهم افلا یشکرون.
(و در آن (زمين) باغ‌هايى از درختان خرما و تاك قرار داديم و چشمه‌ها در آن روان كرديم •تا از ميوه آن و (از) كاركرد دستهاى خودشان بخورند آيا باز (هم) سپاس نمى‌گزارند.)
«(افلا یشکرون) - این جمله ناسپاسى مردم را تقبیح نموده، آنان را در این کار سرزنش مى‌کند. و سپاسگزارى مردم از خدا در برابر این تدبیر به این است که: نعمت‌هاى جمیل خدا را عملا و نیز به زبان اظهار بدارند، و خلاصه اظهار کنند که بندگان او، و مدبر به تدبیر اویند، و این خود عبادت است، پس شکر خدا عبارت است از اینکه: به ربوبیت او، و اینکه تنها او معبود و اله است اعتراف کنند.»

۱.۳ - چشمه‌های قوم عاد

برخورداری قوم عاد از چشمه سارها، نعمتی از سوی خدا به آنان بود.
•واتقوا الذی امدکم بما تعلمون• امدکم بانعـم وبنین• وجنـت وعیون.
(و از آن كس كه شما را به آنچه مى‌دانيد مدد كرد پروا داريد •شما را به (دادن) دامها و پسران مدد كرد •و به (دادن) باغ‌ها و چشمهساران.)
«از يكسو سرمايه‌هاى مادى كه قسمت مهمى از آن- مخصوصاً در آن عصر- چهارپايان و دام‌ها بودند در اختيار شما گذاشت، و از سوى ديگر، نيروى انسانى كافى كه بتواند آن را حفظ و نگاهدارى كند، و پرورش دهد.
اين تعبير، در آيات مختلف قرآن، تكرار شده است كه: به هنگام برشمردن نعمت‌هاى مادى، نخست به «اموال» اشاره مى‌كند، بعد به «نيروى انسانى» كه حافظ، نگاهبان و پرورش دهنده اموال است، و اين، يك ترتيب طبيعى به نظر مى‌رسد نه اين كه اموال، از اهميت بيشترى برخوردار باشد...
و مى‌افزايد: «باغ‌هاى خرم و سرسبز و چشمه‌هاى آب جارى در اختيارتان قرار داديم» «وَ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ».
و به اين ترتيب، زندگی شما را هم از نظر نيروى انسانى، هم کشاورزی و باغدارى، و هم دامدارى و وسائل حمل و نقل پر بار ساختيم، به گونه‌اى كه در زندگى خود احساس كمترين كمبود و ناراحتى نداشته باشيد.
ولى چه شد كه: بخشنده اين همه نعمت‌ها را فراموش كرديد؟ شب و روز بر سر سفره او نشستيد و او را نشناختيد؟.»
«جمله (و اتقوا الذى امدکم ...) در معناى تعلیق حکم به وصف است، که خود علیت آن وصف را مى‌رساند و معنایش این است که بپرهیزید از خدایى که شما را با نعمت‌هاى خود مدد مى‌دهد، چرا بپرهیزید؟ براى همین که شما را مدد مى‌دهد، پس بر شما واجب است که شکرش را به جاى آرید و نعمتهایش را در آنجا که باید مصرف کنید، مصرف نمایید، نه اینکه به آن اتراف و استکبار بورزید، چون کفران نعمت، غضب و عذاب خداى را به دنبال دارد، همچنان که فرمود: (لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابى لشدید).
و آنگاه اجمالى از نعمت‌ها را ذکر کرده، در اول فرموده: (امدکم بما تعلمون - شما را مدد داد به آنچه خودتان مى دانید)، آنگاه همان اجمال را تفصیل داده، بار دوم فرمود: (امدکم باموال و بنین و جنات و عیون).
در جمله اولى نکته دیگرى نیز هست و آن اینست که خود شما می‌دانید که این نعمت‌ها از امداد خداى تعالى و صنع اوست و احدى غیر او در ایجاد آنها و امدادش به شما شرکت نداشته، پس تنها او است که بر شما واجب است از نا فرمانیش بپرهیزید و شکرش را به جاى آورده، او را بپرستید، نه بتها و اصنام، پس در حقیقت کلامى است که برهان خود را نیز متضمن است.»


۱. یس/سوره۳۶، آیه۳۴.    
۲. یس/سوره۳۶، آیه۳۵.    
۳. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۸، ص۲۷۲.    
۴. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۳۹۷-۳۹۸.    
۵. یس/سوره۳۶، آیه۳۴.    
۶. یس/سوره۳۶، آیه۳۵.    
۷. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۷، ص۱۲۸.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۳۲ - ۱۳۴.    
۹. تفسیر مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج۷، ص۳۴۴.    
۱۰. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۵، ص۳۲۳-۳۲۴.    
۱۱. ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۵، ص۴۲۳.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «نعمت چشمه».    




جعبه ابزار