نُصُب (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نُصُب: (إِلى نُصُبٍ يُوفِضُونَ) «نُصُب» جمع
«نصيب» آن هم به گفته بعضى، جمع
«نصب» (بر وزن سقف) در اصل، به معناى چيزى است كه در جايى نصب مىشود، و به بتهايى كه به صورت قطعه سنگى آنها را در جاهايى نصب كرده،
پرستش مىنمودند و روى آن
قربانی كرده، خون قربانى را بر آن مىريختند، گفته مىشد، و تفاوتش با «
صنم» اين بود:
«صنم» بتى بود كه داراى شكل و صورت خاصى بود، اما
«نُصُب» قطعه سنگهاى بىشكلى بود كه آنها را به علتى پرستش مىكردند.
بعضى نيز گفتهاند: منظور از
«نُصُب» در آيه مورد بحث، پرچمها است كه در ميان لشكرها يا كاروانها در يک نقطه بر پا مىكنند، و هر كس با سرعت خود را به آن مىرساند، ولى تفسير اول مناسبتر است.
(يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ) (همان روز كه از قبرها بسرعت خارج مىشوند، گويى به سوى بتها مىدوند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه نصب آن چيزى را گويند كه به منظور علامت در سر راهها نصب مىكنند تا رهنورد به وسيله آن، راه را گم نكند. ولى بعضى از مفسرين اين كلمه را به معناى صنم (بت) كه به منظور عبادت نصب مىشود گرفتهاند. ليكن اين معنا از كلام خدا به دور است، كه مردگان زنده شده از
قبر را به كسانى تشبيه كند كه به سوى بت مىدوند. چون مصدر ايفاض كه فعل يوفضون از آن مشتق است به معناى سرعت گرفتن است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نُصُب»، ص۵۸۸.