نُشوز (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نُشوز: (تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ) «نُشوز» از «
نشز» (بر وزن نذر) به معناى زمين مرتفع و بلند است
، و هنگامى كه در مورد زن و مرد به كار مىرود كنايه از سركشى و طغيان است.
ترجمه و تفسیر آیات مرتبط با
نُشوز:
(الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا) (مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتریهايى كه خداوند (از نظر نظام اجتماع) براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است، و بخاطر هزينه هايى كه از اموالشان در مورد زنان مىكنند. و زنان شايسته، زنانى هستند كه متواضعند، و در غياب همسر خود، اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده، حفظ مىكنند. و زنانى را كه از سركشى و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد؛ و اگر مؤثر واقع نشد، در بستر از آنها دورى نماييد؛ و اگر راهى جز شدت عمل نبود آنها را تنبيه كنيد. اگر از شما پيروى كردند، راهى براى تعدّى بر آنها نجوييد. بدانيد خداوند، بلند مرتبه و بزرگ است. و قدرت او، بالاترين قدرتهاست).)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه نشوز به معناى
عصیان و
استکبار از اطاعت است، و مراد از خوف نشوز اين است كه علائم آن به تدريج پيدا شود، و معلوم گردد كه خانم مىخواهد ناسازگارى كند، و اگر در جمله: فعظوهن فاى تفريع را آورد، و موعظه را نتيجه ترس از نشوز، قرار داد، نه از خود نشوز، شايد براى اين بوده كه رعايت حال موعظه را در بين علاجهاى سهگانه كرده باشد، و بفهماند از ميان اين سه راه علاج موعظه علاجى است كه هم در حال نشوز مفيد واقع مىشود، و هم قبل از نشوز، و هنگام پيدا شدن علامتهاى آن.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلاَ جُنَاْحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا) (و اگر زنى، از سركشى و ناسازگارى يا بى اعتنايى شوهرش، بيم داشته باشد، مانعى ندارد با هم به گونهاى صلح كنند و از پارهاى از حقوق خود، بخاطر صلح، صرفنظر نمايند. و صلح، بهتر است؛ اگر چه بسيارى از مردم طبق هواى نفسشان، در اين گونه موارد
بخل مىورزند. و گذشت ندارند و اگر نيكى و گذشت كنيد و پرهيزگارى پيشه سازيد، خداوند به آنچه انجام مىدهيد، آگاه است (و پاداش شايسته به شما خواهد داد).)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اگر شرط اصلاح را خوف نشوز و اعراض قرار داد، نه خود آن دو را، براى اين بود كه صلح موضوعش از زمانى تحقق مىيابد كه علامتها و آثار ترس آور آن تحقق يابد و سياق دلالت دارد بر اينكه مراد از صلح و مصالحه كردن اين است كه زن از بعضى حقوق زناشويى خودش صرفنظر كند تا انس و علاقه و الفت و توافق شوهر را جلب نمايد و به اين وسيله از
طلاق و جدايى جلوگيرى كند و بداند كه صلح بهتر است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «نُشوز»، ص۵۸۸.