• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ناصر مقدم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



"ناصر مقدّم" فرزند "یعقوب مقدّم" در سال ۱۲۹۷ش ‌در تهران متولد شد. وی از افسران ویژه «دفتر ویژه اطلاعات» بود که زیر نظر "حسین فردوست" کار می‌کرد. پس از قیام ۱۵ خرداد، وی به ریاست اداره کلّ سوم ساواک منصوب شد و سوابق زیادی در ساواک داشت.



"ناصر مقدّم" فرزند "یعقوب مقدّم" در سال ۱۲۹۷ش. ‌در تهران متولد شد. ‌وی تحصیلات مقدّماتی خود را از سال ۱۳۰۷ در دبستان‌های کمالیه و علامه سپری کرد و در سال ۱۳۱۳به دبیرستان نظام در تهران وارد شد. ‌در سال ۱۳۱۹ از این دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و دیپلم گرفت. ‌او در سال ۱۳۲۵ تحصیلات نظامی خود را در دانشکده افسری و دانشگاه جنگ و فرماندهی عالی و ستاد مشترک به پایان رسانید. ‌وی علاوه بر تحصیلات نظامی در رشته حقوق قضایی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و با زبان فرانسوی هم آشنایی کامل داشت. ‌
وی از افسران ویژه «دفتر ویژه اطلاعات» بود که زیر نظر "حسین فردوست" کار می‌کرد. ‌هم‌زمان با آغاز کار فردوست در ساواک، وی قائم مقام ساواک شد و کار خود را در اداره کلّ سوم ـ که مسئولیت تامین امنیت داخلی کشور بود ـ شروع کرد. ‌مقدّم از افسران مورد توجه و پسندِ حسین فردوست بود و مدتی هم در دفتر ویژه اطلاعات به ریاست فردوست اشتغال داشت. ‌
[۱] فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۴. ‌
[۲] فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۹. ‌



پس از قیام ۱۵ خرداد، وی به ریاست اداره کلّ سوم ساواک منصوب شد و تا پایان سال ۱۳۴۹ در سمت خود باقی ماند. ‌مقدّم بر خلاف مدیر کل، "مصطفی" (امجدی) تلاش می‌کرد اطلاعات و آگاهی‌های رژیم را درباره روحانیت و جریان‌های انقلابی از درون حوزه‌های علمیه گردآوری و به صورت سرّی و محرمانه به محمدرضا پهلوی ارائه کند. ‌
[۳] فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۹. ‌
[۴] ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، ج۱، ۱۳۷۰ش، ص۵۱۷. ‌
او پس از "نصیری" زمام امور ساواک را بر عهده گرفت و یکی از ماموران درجه یک «سیا» در خاورمیانه و جهان به حساب می‌آمد. ‌اکثر دستگیری‌های مبارزان در خیابان‌ها (به اصطلاح ساواک، شکارهای خیابانی) به دستور مستقیم او صورت می‌گرفت. ‌همچنین وی بود که شکنجه‌های مدرن و پیشرفته اسرائیلی و آمریکایی را در ایران اجرا کرد. ‌
[۵] خلخالی، صادق، خاطرات آیت‌الله خلخالی، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸۹. ‌

او در سال ۱۳۵۰ از ساواک به ارتش بازگشت و به عنوان رئیسِ اداره دوم ستاد مشترک ارتش، مسئولیت امور اطلاعاتی و ضد اطلاعاتی ارتش را به عهده گرفت و تا درجه سپهبدی پیش رفت. ‌همچنین در ۳ آبان ۱۳۵۰ به ریاست آجودانی شاه منصوب شد. ‌


او سوابق زیادی در ساواک داشت. ‌وی از افسران جوانی بود که در بازجویی از توده‌ای‌های دستگیر شده پس از واقعه ۲۸ مرداد شرکت فعال داشت و در این کار مجرب بود. ‌او در سمت رئیس امنیت داخلی و قائم-مقامی ساواک به کمیت و کیفیت کار آشنا شده بود. ‌مقدّم تا حدودی به ملی‌گرایان تمایل داشت و از این‌رو با جبهه ملی و سرانِ معروف آن در تماس و رفت و آمد بود و در مواقع مقتضی، اطلاعات لازم را در اختیار آنها قرار می‌داد. ‌
از روزی که به اداره دوم رفت، برای ساقط‌ کردن دولت "هویدا" و روی کار آوردن جبهه‌های ملی به طور محرمانه در تلاش بود. ‌مقدّم بعد از کودتای ۲۸ مراد ۱۳۳۲ در سِمتِ بازپرس فرماندار نظامی ماند و از نزدیک با اعضای جبهه ملی آشنا شد و در حین بازجویی از کمک‌ به آنها دریغ نورزید. ‌
[۶] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، مؤسسه همراه، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۴ش ص۱۱۲۳. ‌
[۷] عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، مؤسسه همراه، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۴ش ص۱۱۲۴. ‌

فردوست در ارتباط با دست‌پرورده‌های خود چنین می‌نویسد: «او توانست در وضع اداره دوم ارتش، تحولی ایجاد کند. ‌همان‌طور که قبلاً اداره کل سوم ساواک را بررسی می‌کرد تا آن زمان مقدّم فردی متواضع و درویش بود و به همین دلیل در کنار من جزو چهره‌های خوشنام و سازنده تلقی می‌شد؛ ولی یک دفعه در روحیاتِ مقدّم، تحول عجیبی پیدا شد، او به فردی تجمل‌پرست تبدیل شد. ‌نمونه آن جشن عروسی پسرش و مسافرت به آمریکا و چند تماس با اعضای سفارت آمریکا و چند مستشار آمریکایی همراه با وعده‌هایی برای آتیه، چنین تغییری در مقدّم به وجود آورد.»
[۸] فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۱۲۵. ‌

او سعی کرد از طریق تماس‌هایش با جبهه ملی، انقلاب ۱۳۵۷ را مهار کند؛ ولی موفق نشد. ‌وی روابط خاصی با آمریکایی‌ها داشت که پس از سفرِ سه ماهه به آمریکا تحکیم و گسترش بیشتری یافت. ‌وی توانست همان‌طور که اداره کل سوم ساواک را بازسازی می‌کرد، در وضع اداره دوم ارتش نیز تحول ایجاد کند. ‌مقدّم تا قبل از ریاست اداره دوم ارتش، فردی درویش‌ مسلک بود؛ ولی به تدریج، روحیات او تغییر کرد و به فردی تجمل‌پرست تبدیل شد. ‌
[۹] فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۸. ‌



با اوج‌گیری امواج انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی درصدد برآمد با انجام برخی تغییرات صوری و نمایشی در ارکان رژیم خود، افکار عمومی را به انحراف بکشاند؛ از این رو در اواسط خرداد ۱۳۵۷ مقدّم به جای "نعمت‌الله نصیری" به ریاست ساواک منصوب شد. ‌با گسترش راهپیمایی‌ها و تظاهرات در تهران به پیشنهاد مقدّم، دولت برای برقراری امنیت و آرامش در کشور، دستور حکومت نظامی را در تهران و ۱۰ شهر دیگر صادر کرد؛ اما بر خلاف تصور وی، اجرای حکومت نظامی، سبب ازدیاد تظاهرات و انسجام تمام مخالفان علیه رژیم و دولت شد. ‌
[۱۰] قره باقی، عباس، اعترافات ژنرال، تهران، نشر نی، ۱۳۶۸ش، ص۲۰. ‌
[۱۱] قره باقی، عباس، اعترافات ژنرال، تهران، نشر نی، ۱۳۶۸ش، ص۲۱. ‌

دوره ریاست مقدّم بر ساواک با گسترش انقلاب و سقوطِ پی در پی دولت همراه بود و او مامورشد تا نخست‌وزیری باکفایت برای اداره کشور بیابد. ‌وی ملاقات "کریم سنجابی" را با شاه فراهم کرد و نیز تلاش‌هایی برای ملاقات "مهدی بازرگان" و شاه، به عمل آورد که بازرگان نپذیرفت. ‌
[۱۲] تقی‌پور، محمدتقی، استراتژی پیرامون اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۲ش، ص۸۷. ‌
او وقتی از آنها مایوس شد، به شاپور بختیار رو آورد و با وی مذاکره کرد و خواستار حمایت «سیا» از وی شد. ‌
[۱۳] رفیع‌زاده، منصور، خاطرات منصور رفیع زاده، ترجمه اصغر گرشاسبی، تهران، اهل قلم، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۲. ‌

مقدّم در جلساتی که برای رفع بحران کشور بر پا می‌شد، به خشونت معتقد بود و می‌کوشید تا شاه و فرماندهان ارتش را به کودتا و برخورد خونین با مردم ترغیب کند. ‌از دلایل مهمّ بی‌توفیقیِ او، درکِ نادرست از کارنامه رژیم پهلوی و نیز ماهیت انقلاب اسلامی بود. ‌با این حال، وقتی تمام ترفندهایش برای توقف سقوطِ رژیم، بی‌ثمر ماند و سازمان و تشکیلات ساواک از هم پاشید، ریاکارانه، خود را به انقلاب نزدیک کرد و از اولین کسانی بود که بیانیه بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی را اعلام کرد. ‌
[۱۴] حسن‌بیگی، محمدابراهیم، چشم‌ها و گوش‌های شاه، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۵. ‌

او در سیاست‌هایش سعی کرد از سقوط رژیم پهلوی جلوگیری کند؛ اما همین که نتوانست ریاکارانه کوشید که با انقلابیون برای سقوط‌ رژیم پهلوی همکاری کند. ‌
[۱۵] آریانا، بهرام، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد تاریخی ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱ش، ص۶۴. ‌

منابع موجود نشان می‌دهد که مقدّم در انتصاب "شریف امامی" به پست نخست‌وزیری، نقش قابل توجهی داشت. ‌ساواکِ تحت امر او در واقعه کشتار ۱۷ شهریور و حوادثِ پس از آن از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند. ‌او در میان تصمیم‌گیرندگان حکومت، نقش درجه اول داشت؛ به ویژه شخص شاه برای وی ارج و اعتبار زیادی قائل بود. ‌
[۱۶] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۴. ‌
[۱۷] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۷. ‌

هنگامی که مشخص شد، شریف‌ امامی از حل بحران پیش رو عاجز است، ناصر مقدّم، شاه و آمریکاییان را متقاعد ساخت تا نخست وزیری نظامی را جایگزین کنند. ‌او در مشورت با محافل آمریکایی و برخی رجال وابسته به حکومت با موافقت شاه در صدد برآمد، فردی از مخالفان میانه‌رو شاه به نام "علی امینی " را به نخست وزیری بگمارد. ‌امینی از سال‌ها قبل، مغضوب شاه بود و در ملاقات با مقدّم و شاه، شروط دشواری را برای پذیرش این مقام پیشنهاد کرد که شاه نپذیرفت. ‌مقدّم پس از چندی، سراغ شاپور بختیار رفت. ‌او آخرین نخست وزیری است که در دوران کوتاهِ فعالیتش، ارتباط بسیار نزدیکی با شاه داشت و با همکاری یکدیگر برای کنترل اوضاع بحرانی کشور از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. ‌
[۱۸] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۶. ‌
[۱۹] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۶۶. ‌
[۲۰] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۷۴. ‌



او تصور نمی‌کرد پس از پیروزی انقلاب، آسیبی ببیند و حتی امیدوار بود در دولت بازرگان، فعالیت کند؛ از این‌رو از کشور خارج نشد و زندگی مخفیانه‌ای را در پیش گرفت؛
[۲۱] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۴. ‌
[۲۲] بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵. ‌
ولی خیلی زود، ماموران دادستانی، وی را دستگیر و به دادگاه انقلاب تحویل دادند. ‌
منابع موجود نشان می‌دهد که او در زندان هم امیدوار بود که به زودی رهایی یابد و نزد دولتمردان در حکومت جدید، ارج و قربی پیدا کند؛ زیرا ارتباط نزدیکی با دولت بازرگان و انقلابیون برقرار کرده بود؛ اما بر خلافِ کوشش‌هایی که برای جلوگیری از اعدامش صورت گرفت، وی در شامگاه روز ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ همراه ۱۰ تن دیگر از جمله سرلشکر "حسن پاکروان" دومین رئیس ساواک به جوخه اعدام سپرده شد. ‌
[۲۳] آریانا، بهرام، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد تاریخی ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱ش، ص۶۴. ‌
[۲۴] حسن‌بیگی، محمدابراهیم، چشم‌ها و گوش‌های شاه، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۸۴. ‌
[۲۵] رفیع‌زاده، منصور، خاطرات منصور رفیع زاده، ترجمه اصغر گرشاسبی، تهران، اهل قلم، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۲.



۱. فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۴. ‌
۲. فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۹. ‌
۳. فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۹. ‌
۴. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، تهران، اطلاعات، ج۱، ۱۳۷۰ش، ص۵۱۷. ‌
۵. خلخالی، صادق، خاطرات آیت‌الله خلخالی، تهران، نشر سایه، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۳۸۹. ‌
۶. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، مؤسسه همراه، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۴ش ص۱۱۲۳. ‌
۷. عاقلی، باقر، نخست وزیران ایران، تهران، مؤسسه همراه، انتشارات جاویدان، ۱۳۷۴ش ص۱۱۲۴. ‌
۸. فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۱۲۵. ‌
۹. فردوست، حسین، خاطرات فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات سیاسی، بی‌تا، ج۱، ص۴۲۸. ‌
۱۰. قره باقی، عباس، اعترافات ژنرال، تهران، نشر نی، ۱۳۶۸ش، ص۲۰. ‌
۱۱. قره باقی، عباس، اعترافات ژنرال، تهران، نشر نی، ۱۳۶۸ش، ص۲۱. ‌
۱۲. تقی‌پور، محمدتقی، استراتژی پیرامون اسرائیل، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۲ش، ص۸۷. ‌
۱۳. رفیع‌زاده، منصور، خاطرات منصور رفیع زاده، ترجمه اصغر گرشاسبی، تهران، اهل قلم، ۱۳۷۶ش، ص۳۷۲. ‌
۱۴. حسن‌بیگی، محمدابراهیم، چشم‌ها و گوش‌های شاه، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۵. ‌
۱۵. آریانا، بهرام، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد تاریخی ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱ش، ص۶۴. ‌
۱۶. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۴. ‌
۱۷. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۷. ‌
۱۸. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۶. ‌
۱۹. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۶۶. ‌
۲۰. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۷۴. ‌
۲۱. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۹۴. ‌
۲۲. بهنود، مسعود، ۲۷۵ روز بازرگان، تهران، تک، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۵. ‌
۲۳. آریانا، بهرام، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد تاریخی ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱ش، ص۶۴. ‌
۲۴. حسن‌بیگی، محمدابراهیم، چشم‌ها و گوش‌های شاه، تهران، سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش، انتشارات مدرسه، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۸۴. ‌
۲۵. رفیع‌زاده، منصور، خاطرات منصور رفیع زاده، ترجمه اصغر گرشاسبی، تهران، اهل قلم، ۱۳۷۶ش، ص۳۸۲.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ناصر مقدم»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۵.    






جعبه ابزار