میرزافضلالله خاوریشیرازی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خاوری شیرازی، میرزا فضلاللّه،
مورخ و
شاعر دورۀ قاجار و مؤلف
تاریخ ذوالقرنین بود.
وی در دهۀ ۱۱۹۰ در
شیراز به دنیا آمد.
پدرش میرزا عبدالنبی شریفیحسینی و مادرش،
دختر آقامحمدهاشم ذهبی و نوۀ دختری
سید قطبالدین (از عرفای فرقۀ ذهبیه) بود.
هنگامی که حسینعلی میرزا فرمانفرما،
پسر فتحعلی شاه ، در ۱۲۱۴
حاکم فارس شد، خاوری شیرازی به عنوان
ندیم مخصوص وی همراه او شد.
خاوری در ۱۲۱۹ برای بازپسگیری املاک موروثیاش به
تهران رفت و با میرزا محمدشفیع،
صدراعظم وقت، ملاقات کرد.
صدراعظم او را به
شاه معرفی نمود و از آن هنگام تا
فوت صدراعظم (۱۲۳۴)، خاوری در تهران دبیر رسائل و منشی
دیوان صدارت بود
.
پس از فوت میرزا محمدشفیع، خاوری شیرازی به عنوان
وزیر محمودمیرزا، پسر فتحعلیشاه، به
نهاوند رفت.
این مأموریت مورد رضایت خاوری نبود و ظاهرآ به اصرار شاه آن را پذیرفته بود.
محمودمیرزا در ۱۲۴۱ به
حکومت لرستان گمارده شد.
خاوری اشاره کرده است که محمودمیرزا دوبار به جان او سوء قصد نمود.
پس از محمودمیرزا، برادرش همایونمیرزا، حاکم نهاوند شد.
او نیز همچون محمودمیرزا با مردم بد سلوک بود.
در زمان حکومت او، اموال خاوری را
غصب کردند و خودش را نیز هفت ماه در
قلعه روئیندز ــکه محمودمیرزا آن را ساخته بودــ حبس کردند، زیرا محمودمیرزا و همایونمیرزا با شیخعلیمیرزا،
برادر ناتنی آنان و حاکم ملایر، اختلاف داشتند و چون خاوری با محمدحسن شیرازی، وزیر شیخعلیمیرزا، نسبت فامیلی داشت، خاوری متهم به همراهی با حاکم ملایر شد
خاوری پس از هفت ماه موفق به فرار شد و به قریۀ آورزمان ملایر، در دو فرسخی نهاوند، پناه برد.
سپس با خانوادهاش به قریه چوبینِ (دولتآباد کنونی) ملایر و مقر شیخعلی میرزا رفت و حدود دوازده روز در خانۀ محمدحسن شیرازی اقامت کرد.
سپس، شیخعلی میرزا او و خانوادهاش را با سکههای
طلا و
نقره و
اسب و استر و غیره به سلطانآباد کزّاز (اراک کنونی) و خدمت غلامحسینخان سپهدار،
داماد شاه، فرستاد.
پس از آن در
جمادیالاولی ۱۲۴۴، خاوری به
قم رفت و موفق به دیدار شاه که به آن شهر رفته بود، شد .
پس از آن، خاوری بار دیگر به تهران بازگشت و منصب ملفوفهنگاری (نگارش فرمان شاه با مهر کوچک و بدون ثبت) را به عهده گرفت .
ظاهرآ خاوری پیش از آن نیز چنین شغلی داشته است .
خاوری تا ۱۲۵۱ این شغل را داشت و پس از آن، تنها اطلاع از وی مربوط به
سال ۱۲۵۴ است که مشغول تألیف تذکره خاوری بود.
تاریخ فوت خاوری در منابع ذکر نشده و تنها در فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک
تاریخ فوت او ۱۲۶۶ آمده است.
وی در
شیراز فوت کرد و در همانجا نیز دفن شد.
خاوری شیرازی آثاری از خود به جای گذاشته است که مهمترین آنها، تاریخ ذوالقرنین، مشتمل بر دو جلد و یک خاتمه است.
جلد اول «نامه خاقان» و جلد دوم «رساله صاحبقرانی» نام دارد.
جلد اول حاوی شرح اصل و
نسب و
طایفه قاجار و حوادث ۱۲۱۲ تا ۱۲۴۲ است.
جلد دوم از وقایع ۱۲۴۲ آغاز و به
مرگ فتحعلیشاه و جلوس محمدشاه (۱۲۵۰) و وقایع ۱۲۵۱ پایان مییابد.
خاتمه کتاب نیز به نام «خاتمه روزنامچه همایون» شامل اخلاق و صفات فتحعلی شاه، ذکر زنان و رامشگران، فرزندان و بستگان وی است.
خاوری در آوردن خاتمه از محمدصادق وقایعنگار مروزی
تقلید کرده است.
هدایت و سپهر با اندک تفاوتی، این قسمت کتاب تاریخ ذوالقرنین را در انتهای کتابهای خود آوردهاند
.
خاوری این کتاب را به درخواست فتحعلی شاه نوشت.
پیش از وی، محمدصادق وقایعنگار مروزی در
تاریخ جهانآرا و میرزا محمدرضی تبریزی در
زینتالتواریخ به ثبت وقایع سلطنت فتحعلی شاه مبادرت کرده بودند.
با اینکه تاریخ جهانآرا شامل حوادث ۳۶
سال سلطنت فتحعلی شاه است، نثر پیچیده و نیز اختصار وقایع و حتی افتادگی بسیاری از رویدادها در تاریخ جهانآرا سبب شد تا شاه از خاوری شیرازی بخواهد که کتابی در
تاریخ قاجار ، با انشایی ساده و عباراتی به دور از تکلف بنویسد
زینتالتواریخ نیز تنها ده سال از حوادث سلطنت فتحعلی شاه را در برداشت.
تاریخ ذوالقرنین از کاملترین منابع صدر قاجار محسوب میشود.
به لحاظ سادهنویسی و درج غالب رویدادهای دوره فتحعلیشاه، هیچ اثری به پای آن نمیرسد.
تقریبآ تمام مورخان بعد از خاوری در دورۀ قاجار، شیوۀ نگارش او را در پیراستگی کلام از صنایع لفظی و معنویِ آزار دهنده مورد استفاده قرار دادهاند.
این کتاب منبع اصلی تاریخنویسان دورۀ ناصری (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳)، چون هدایت در تألیف
روضةالصفای ناصری ، سپهر در
ناسخالتواریخ ، اعتضادالسلطنه در
اکسیرالتواریخ و نیز خورموجی در تألیف حقایقالاخبار ناصری بوده است.
تاریخ ذوالقرنین نخستینبار در ۱۳۸۰ش با تصحیح ناصر افشارفر در
تهران به چاپ رسید.
چاپ دیگری از بخشی از تاریخ ذوالقرنین، مربوط به دورۀ دوم جنگهای
ایران و روس به ضمیمۀ مآثر سلطانیه، به تصحیح غلامحسین زرگرینژاد در ۱۳۸۳ش در تهران منتشر شده است.
خاوری شیرازی
شعر نیز میسرود و خاوری تخلص میکرد.
دیوان اشعار او با عنوان مهرخاوری شامل پانزده هزار بیت
قصیده و
غزل است . پس از سرودن این دیوان، خاوری به تألیف تاریخ ذوالقرنین پرداخته است . آثار دیگر خاوری دیوان یوسف و زلیخا شامل هفتاد هزار بیت
و تذکره خاوری است.
این تذکره در
اخلاق و رفتار فتحعلی شاه، زنان، فرزندان، نوهها و سایر بستگان اوست، در سه باب و هشت فصل.
این کتاب در ۱۳۷۸ش به تصحیح میرهاشم محدث در
زنجان منتشر شد.
خاوری همچنین خبر از تألیف تاریخ جدیدی دربارۀ حوادث
سلطنت محمدشاه (۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) داده که گویا به اتمام نرسانده است
آثار بسمل شیرازی را که هدایت در مجمعالفصحاء، ذکر کرده است، به خاوری شیرازی نسبت دادهاند.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، قم ۱۳۶۶.
(۲) علیقلی میرزااعتضادالسلطنه، اکسیر التواریخ، چاپ جمشید کیانفر، تهران ۱۳۷۰ش.
(۳) ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملی ملک، تهران ۱۳۵۴ش.
(۴) فضلاللّه خاوری شیرازی، تاریخ ذوالقرنین، چاپ ناصر افشارفر، تهران ۱۳۸۰ش.
(۵) فضلاللّه خاوری شیرازی، تذکره خاوری، چاپ میرهاشم محدث، زنجان ۱۳۷۸ش.
(۶) احمد دیوانبیگی، حدیقةالشعرا، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ش.
(۷) غلامحسین زرگرینژاد، «تاریخ ذوالقرنین: متنی مهم درباره صدر قاجاریه و میرزافضلاللّه خاوری شیرازی»، کتاب ماه، سال ۲، ش ۱ (آبان ۱۳۷۷).
(۸) غلامحسین زرگرینژاد، «خاوری شیرازی و تثبیت مکتب تاریخنویسی استرآبادی»، تاریخ، سال ۲، ش ۱ (۱۳۸۰ش).
(۹) میرزاحسن فسائی حسینی، فارسنامه ناصری، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران ۱۳۶۷ش.
(۱۰) رضاقلیخان هدایت، مجمعالفصاء، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۹ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «میرزافضلالله خاوریشیرازی»، شماره۵۹۴۳.