میرزا نصرالله بهارشیروانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَهارِشیرْوانی، میرزا نصرالله، از شاعران بهنام عهد
ناصرالدین شاه قاجار (سل ۱۲۶۴-۱۳۱۳ق/۱۸۴۸-۱۸۹۵م) میباشد.
وی در شیروان (شروان)
قفقاز زاده شد و خاندانش از بزرگان آن سامان به شمار میآمدند
منابع تاریخ تولد او را به اختلاف ۱۲۴۷ق/۱۸۳۱م،
۱۲۵۱ق/۱۸۳۵م
و ۱۲۵۲ق
ذکر کردهاند. بهار در جوانی رهسپار
هندوستان شد. برخی از محققان هدف او را از این
سفر،
سیاحت و
تجارت و برخی دیگر برای فرا گرفتن
علم و دانش میدانند.
وی پس از بازگشت به وطن به بسیاری از نقاط کشور سفر کرد و در شهرهای مختلف
ایران اقامت گزید. در طول این مدت با شخصیتهای برجسته و نامدار عصر چون
ادیب نیشابوری،
میرزا محمدکاظم صبوری (پدر
ملکالشعرای بهار)، اختر طوسی، غلامحسین میرزا صدرالشعرا (در
اصفهان) و ادیب ناصر دیلمی (در
تبریز) آشنایی و مراوده داشت.
بهار در ۱۲۷۵ق/۱۸۵۹م به
تهران آمد و به واسطۀ قریحه و استعداد شاعری، به دربار ناصرالدین
شاه راه یافت و لقب ملکالشعرایی یافت
دیری نگذشت که رهسپار
خراسان گردید و در منزل صبوری مسکن گزید و به روایتی دیوان اشعارش در آنجا بهجا ماند.
گفتنی است که شایعۀ فوت بهار شیروانی در منزل صبوری و تصاحب دیوان او از سوی
محمدتقی بهار، فرزند صبوری و انتخاب تخلص بهار توسط او، دستاویزی شد که مخالفان محمدتقی بهار، اشعار بلند و نغز شاعر نوجوان را حاصل دستبرد او از اشعار شیروانی قلمداد نمایند.
از اینرو، محمدتقی بهار به ناچار به پاسخگویی این
اتهام و هجو حاسدان خویش برآمد؛
.
بهار شیروانی در سفر مجدد خود به تبریز به سمت منشی کنسولگری فرانسه در تبریز منصوب شد؛ در آنجا ضمن ادامۀ دوستی با صدرالشعرا، آموزش فرزندش ایرج میرزا (۱۲۹۱-۱۳۴۴ق/۱۸۷۴-۱۹۲۵م) را برعهده گرفت.
از دیگر شاگردان برجستۀ او، علی حیدری مهابادی (سالارسعید) را میتوان نام برد. او فرزند احمدخان وکیلالرعایا، از سرداران ناصرالدین
شاه بود و بهار شیروانی به درخواست وی مدتی در ساوجبلاغ
کردستان اقامت گزید و به آموزش فرزند او پرداخت.
سال وفات بهار شیروانی را برخی ۱۳۰۰ق/۱۸۸۳م
و برخی دیگر ۱۳۰۴ق
دانستهاند.
محمدتقی بهار
برخلاف کسانی که وفات شیروانی را در
مشهد و در منزل صبوری دانستهاند،
معتقد است او در تهران درگذشته، و از ایرج میرزا نقل میکند که همسر شیروانی پس از
مرگ او دارایی، کتب و اشعار وی را با خود به
آذربایجان برده است. برخی نیز محل درگذشت او را تبریز دانستهاند.
بهارشیروانی در سرودن انواع شعر به زبانهای
فارسی و
ترکی دست داشت. در اشعار او پیروی از شیوۀ متقدمان و گرایش به سبک خراسانی آشکار است، ولی در این شیوه چندان موفق نیست، با اندک تأمل در اشعار پراکندۀ بهار
و به استناد تذکرهها، میتوان او را شاعری متوسط دانست که اشعارش خالی از لطف نیست و مضمونهای لطیف و باریک در آنها دیده میشود.
۱. دیوان اشعار.
آقابزرگ دیوان بهارشیروانی را فارسی و مختصر خوانده است،
درحالی که منابع دیگر به دیوان فارسی و ترکی وی اشاره کردهاند.
۲. مثنوی تحفةالعراقین، که به تقلید از
خاقانی سروده شده، و نسخۀ خطی آن در لندن است.
۳. مثنوی نرگس و گل، که نسخهای از آن در لندن نگهداری میشود.
گفتنی است که تألیف فرهنگ (لغتنامه) دوجلدی فرانسه ـ فارسی
(به اشتباه آن را فارسی ـ فرانسه معرفی کردهاند) نیز به بهار شیروانی منسوب است. البته صحت انتساب این لغتنامه به وی مورد تردید است و گفتهاند که نویسندۀ آن ژان باتیست نیکلاست. بهارشیروانی مدتی منشی کنسولگری فرانسه در تبریز بوده، و با
نیکلا که در اوایل سلطنت ناصرالدین
شاه رایزن سفارت فرانسه در این شهر بوده، آشنایی و رابطه داشته است. برخی معتقدند
نیکلا لغتنامۀ بهار را از او خریده، و در فرانسه بهنام خود چاپ کرده است.
اما با توجه به آنکه در هیچیک از منابع به آشنایی بهار با زبان فرانسه اشاره نشده، و از طرفی
نیکلا آثار دیگری در این زمینه تألیف نموده است،
صحت انتساب این لغتنامه به بهار بیشتر مورد تردید قرار میگیرد؛ با این همه، حضور او در سفارت فرانسه و آشنایی با
نیکلا احتمال شرکت داشتن وی در تألیف این فرهنگ را محتمل میسازد.
(۱) آقابزرگ، محمدمحسن، الذریعة.
(۲) ابوالحمد عبدالحمید و ناصر پاکدامن، کتابشناسی تمدن ایرانی در زبان فرانسه، تهران، ۱۳۵۲ش.
(۳) اورکاد، بنار، «ایرانشناسی در فرانسه»، ایرانشناسی در اروپا و ژاپن، ترجمۀمرتضی اسعدی، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۴) بامداد، مهدی، شرححال رجال ایران، تهران، ۱۳۵۷ش.
(۵) برقعی، محمدباقر، سخنوران نامی معاصر ایران، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۶) بهار، محمدتقی، بهار و ادب فارسی، به کوشش محمد گلبن، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۷) بهار، محمدتقی، دیوان اشعار، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۸) بینش، تقی، «بهار شروانی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم۴.
(۹) پروین گنابادی، محمد، گزینۀ مقالهها، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۰) تاریخ مختصر ادبیات آذربایجان، چندسطر در حاشیۀ از صبا تا نیمای آرینپور، تهران، ۱۳۵۴ش.
(۱۱) تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۱۲) جلالی پندری، یدالله، زندگی و اشعار ادیب نیشابوری، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۱۳) دیوانبیگی، احمد، حدیقةالشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۱۴) شادانپور، فرزانه، «مروری بر واژهنامۀ فرانسۀ موجود در کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی»، خبرنامۀ کانون ایرانشناسی و اسلامشناسی، تهران، ۱۳۷۶ش، شم۱.
(۱۵) کسروی، احمد، «التنبیه علی حروف التصحیف»، آرمان، تهران، ۱۳۰۹ش، س ۱، شم ۴-۵.
(۱۶) محجوب، محمدجعفر، تحقیق در احوال و آثار و افکار و اشعار ایرج میرزا، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۱۷) محیط، طباطبایی محمد، «نظری به مقالۀ بهار شیروانی»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی مشهد، ۱۳۵۱ش، س۸، شم ۴.
(۱۸) مدرس، محمدعلی، ریحانة الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش.
(۱۹) مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۲۰) مشیری، محمد، مقدمه برفرهنگ فرانسه ـ فارسی
نیکلا، تهران، ۱۳۴۸ش.
(۲۱) نظمی تبریزی، علی، دویست سخنور، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۲۲) هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحاء، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۹ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهار شیروانی»، شماره۵۲۳۱.