• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مکرر1 حجّت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حُجَّت هر دلیل اثبات کنندۀ متعلَّق خود (حکم شرعی) است و از آن در اصول فقه، مبحث حجّت سخن گفته‌اند.





۱.۱ - تعریف لغوی


حجت نزد لغویان هر چیزى را گویند که بتوان با آن بر دیگرى احتجاج کرد

۱.۲ - تعریف منطقی


نزد منطقیان حجت عبارت است از مجموع چند قضیۀ مرتبط با یکدیگر که چینش آنها کنار هم و ربط دادن آنها به یکدیگر ما را به حکمى که مجهول بوده مى‌رساند.

۱.۲.۱ - تعریفی دیگر


منطقیان، حجّت را به خصوصِ حدّ وسط در قیاس منطقى نیز اطلاق کرده‌اند.

۱.۳ - تعریف اصولی


حجّت نزد اصولیان- که از آن به اماره، دلیل و طریق نیز تعبیر کرده‌اند- عبارت است از هرچیزى که متعلَّق خود، یعنى حکم شرعى را ثابت کند، لیکن به مرتبۀ قطع به آن نرسد.

۱.۳.۱ - توضیح این تعریف


مراد از اثبات متعلَّق خود در تعریف اصولی، اثبات بر حسب جعل شارع است که مدلول آن دلیل را به منزلۀ واقع قرار داده است. و این در فرضى است که بر اعتبار آن و حجّت بودنش از جانب شارع، دلیلى وجود داشته باشد. از این رو، حجّت بدین معنا شامل قطع نمى‌شود؛ زیرا حجّیت قطع ذاتى است و قطع از آن جهت که حقیقت آن انکشاف واقع است، به خودى خود انسان را به واقع مى‌رساند. بدین جهت گفته‌اند:
جعل حجّیت براى قطع معنا ندارد، بلکه محال است.
تعریف یاد شده، شامل اصول عملى ( اصل عملی) نیز نمى‌شود؛ زیرا اصول عملى، مانند اصل برائت و اصل احتیاط متعلَّق خود را اثبات نمى‌کنند؛ بلکه براى مکلّف در مقام عمل تنها عذر به شمار مى‌آیند.

۱.۲.۱ - تعریفی دیگر


برخى اصولیان، حجّت را به آنچه که حدّ وسط براى اثبات احکام شرعى واقع مى‌شود، تعریف کرده‌اند.



میزان در حجّیت امارات، مانند خبر واحد وجود دلیلى قطعى بر حجّیت و اعتبار آنها است. بنابر این با عدم حصول علم به حجّیت اماره‌اى و عدم یقین به اجازۀ شارع به اعتماد بر آن، اعتماد به چنین اماره‌اى و عمل بر طبق آن جایز نیست( دلیل) ( اماره).


 
۱. فرائدالاصول ج۱ ص۲۹- ۳۰    ؛ اصول الفقه ج۲ ص۱۲    ؛ اصول الفقه ج۲ ص۲۴    




کتاب «فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام» جلد۳ صفحه۲۲۴؛ تالیف شده توسط جمعى از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمى شاهرودى.




جعبه ابزار