مکر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مکر معادل نیرنگ و فریب در فارسی میباشد و به معنای
تدبیر برای
ضرر رساندن میباشد و در
اصطلاح به معنای پیدا کردن راههایی پنهان برای
اذیت رساندن به مردمان است.
مکر در لغت به معنای تدبیر برای ضرر رساندن
یا
حیلهگری در نهان آمده؛
یعنی منصرف کردن غیر، از تصمیم خودش به وسیله نیرنگ.
معادل "مکر" در زبان فارسی
فریب،
نیرگ و... است.
مکر در اصطلاح
علم اخلاق به معنای جستن راههای پنهان برای اذیت رساندن به مردمان است؛ لذا رذیلهای از
رذائل قوه عاقله است و جزء مهلکات بزرگ و زشتترین
رذائل به حساب میآید که
گناه شدید و بزرگی به شمار میرود.
ماده "مکر" در قرآن کریم ۴۳ بار به کار رفته که بیشتر
موارد درباره
خداوند مطرح شده؛
و...
از این رو برخی برای مکر در
قرآن کریم معنای تدبیر و
تقدیر را ارائه دادهاند.
در علم لغت واژه مکر مترادف با کلماتی مانند
کید و
خدعه گرفته شده که در معنای پنهانکاری مشترک هستند؛
اما از وجوهی دیگر با هم تفاوت دارند:
کید به معنای
سعی و
تلاش در ضرر رساندن به غیر به صورت حیله کردن معنا شده است.
این ماده در بسیاری از
موارد به معنای مکر بیان شده و ۳۵ مرتبه در قرآن به کار رفته؛
و...
و تفاوتش با مکر اینست که شدیدتر از آن است.
خدعه از ماده "خدع" است به معنای وادار کردن دیگری به کاری که او در صدد آن کار نبوده و آشکار کردن کاری بر خلاف آنچه که پوشیده است.
"خدعه" معنایی شبیه به معنای مکر دارد،
که در
قرآن پنج بار به کار رفته،
اما گستره معنایی آن محدودتر از "مکر" است، به نحوی که خدعه فقط شامل
مخفی کردن
مواردی میشود که از
شأن آنها ظاهر بودن است؛ یعنی تنها تفاوتشان در صفت
مخفی بودن گفته شده است.
بر اساس معنایی که برای "مکر" ذکر شده، مکر جنبه ابزاری دارد و میتواند ابزاری برای افعال
خیر یا افعال
شر قرار گیرد؛ از این رو مکر هم میتواند در
افعال شر و هم در
افعال خیر به کار رود؛ مانند: خوراندن داروی مفید به
کودک مریض به وسیله مکر.
البته استعمال لفظ "مکر" بیشتر در
موارد مذموم است، به خصوص در زبان فارسی؛
لذا برخی مفسران تمام
موارد مکر را در رابطه با افعال شر و مذموم دانستهاند.
در قرآن کریم مسائلی درباره مکر بیان شده که با توجه به آن
آیات میتوان گفت: مکر در نگاه قرآنی ابزاری برای نیتهای مذموم و نیتهای خیر به کار میرود:
«...اسْتِکْبَارًا فیِ الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّییّ وَ لَایحیقُ الْمَکْرُ السَّیئّ إِلَّا بِأَهْلِهِ»
«...اینها همه بخاطر
استکبار در
زمین و نیرنگهای بدشان بود؛ امّا این نیرنگها تنها دامان صاحبانش را میگیرد.»
در این
آیه و آیات مانند آن
مکر با وصف "
سیّئه" توصیف شده و این وصف میرساند که مکر از منظر قرآنی میتواند ابزاری برای افعال شر باشد؛ و در مقابل مفهوم مخالفش این است که مکر میتواند ابزاری برای افعال خیر نیز باشد.
همچنین در فرازهای دیگری از آیات شریفه، مکر به خدا نسبت داده شده است:
«وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...»
«و (
یهود و دشمنان
مسیح، برای نابودی او و آیینش،) نقشه کشیدند و
خداوند (بر حفظ او و آیینش،)
چارهجویی کرد...»
انتساب مکر به خداوند و توجه به این نکته که از خدای تبارک هیچ فعل مذمومی سر نمیزند، روشن میکند که قرآن کریم مکر را فقط ابزاری برای افعال شر نمیداند؛ بلکه مکر میتواند در دست کسانی با نیتهای پاک باشد و در افعال خیر به کار رود؛ همچنانکه میتواند ابزاری در دست صاحبان نیتهای شوم باشد و در افعال شر به کار رود.
مکر درباره خدا در آیات بسیاری به کار رفته و کاربرد آن در قرآن کریم مباحث بسیاری را در پی دارد.
در معناشناختی مکر خداوند در بیان قرآنی نظریات متفاوتی از سوی مفسران ارائه شده است:
برخی قائلند که مکر درباره خداوند به صورت حقیقی به کار نرفته و اینکه قرآن میفرماید: «وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَ اللَّهُ...»،
کاربرد این نوع مکر به صورت مجازی است؛ البته مجازی بودن به دو صورت توجیه شده است:
به کارگیری مکر خدا در برابر مکر دیگران اشاره به برتر و قدرتمندتر بودن خداوند نسبت به دیگران است که به بدکاران نتیجه مکرشان را میچشاند، نه اینکه معنای واقعی مکر اراده شده باشد.
مکر خدا تنها برای هماهنگی و تقارن در
کلام است؛ مثل آیه ذیل که میفرماید:
«...فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَااعْتَدی عَلَیْکُم»
«...و (به طور کلّی) هر کس به شما
تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید!»
تعدی به مثل، تجاوز نیست؛ بلکه جزاء تعدی کننده است؛
به عبارتی تعدی اولی
ظلم است، اما دومی ظلم نیست؛ بلکه
عقاب و
جزاء تجاوزگران است؛
پس "مکر" اگرچه
قبیح است، اما چون خداوند به خودش نسبت داده، برای تقارن کلام بوده و مجازاتی است برای مکر کنندگان جهت
عقوبت؛ بنابراین مکر حقیقی نیست، بلکه به عنوان
مجاز به کار رفته است.
این نوع تفسیر در صورتی با معنای مکر سازگاری دارد که مکر را ذاتاً مذموم فرض کنیم؛ لذا به توجیه آن میپردازیم. بر اساس همین اندیشه درباره مذموم بودن مکر، برخی انتساب مکر به خداوند را در غیر از
مواردی که در قرآن به کار رفته، ناحق میدانند.
پس از بیان تفاسیر ارائه شده برای آشکار شدن معنای مکر در انتساب به خداوند، به دو نوع کاربرد مکر میپردازیم که به خدا نسبت داده شدهاند و در آیات به دو صورت ابتدایی و ثانوی به کار رفتهاند و برای هر کدام معنا و مفهوم خاص ارائه شده است:
در برخی از
آیات قرآن نسبت مکر به خدای تبارک به صورت
ابتدایی بوده و بطور مستقیم از مکر خدا سخن به میان آمده است:
«أَفَأَمِنُوا مَکْرَاللَّهِ فَلا یأْمَنُ مَکْرَاللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ»
«و آیا (آنان) از
ترفند خدا ایمن شدهاند و (حال آنکه) جز گروه زیانکاران از ترفند خدا
ایمن نمیباشند؟»
مکر ابتدایی یعنی بدون اینکه بندهای مرتکب
معصیت و مکری شود، صدورش از ناحیه خداوند
ممتنع است؛ اما اینکه فرمود: «هیچ احدی از
عذاب الهی در امان نیست»، وجهش اینست که ایمن بودن از مکر خدا در حقیقت خود مکری از ناحیه خدای تعالی است که دنبالش عذاب است؛ و اینکه فرمود: «مردم ایمن از مکر خدا فقط زیانکارانند»، چون همان ایمنیشان نیز مکر خداست.
در اکثر آیات مکر خدا در مرتبه دوم به کار رفته؛ یعنی اول از مکر دیگران در برابر خداوند و
دین خدا یاد شده، سپس در مقابل این مکر از
مکر خداوند نیز یاد شده است:
«إِنَّ الْمُنافِقینَ یخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَی الصَّلاةِ قامُوا کُسالی یراؤُنَ النَّاسَ وَ لایذْکُرُونَ اللَّهَ إِلاَّ قَلیلاً»
«منافقان میخواهند خدا را
فریب دهند؛ درحالیکه او آنها را فریب میدهد و هنگامی که به نماز برمیخیزند، با کسالت برمیخیزند و در برابر مردم
ریا میکنند و خدا را جز اندکی یاد نمینمایند!»
"مکر" در اصل به معنای غافلگیر کردن شخصی و ضرر رساندن به اوست؛ این عمل از خداوند وقتی صحیح است که به عنوان مجازات صورت بگیرد، و از ناحیهای که خود فریبکار از آن غافل است، عذاب نماید؛ و همچنین خداوند سرنوشتی را برای او تنظیم میکند که وی با پای خودش، درحالیکه غافل از سرنوشت خود است، بسوی عذاب الهی برود.
بنابراین خدعه منافقان همان
ناتوانی، حیلهگری،
کذب و
نفاق است؛ اما
خدعه خداوند همان قدرت لایتناهی است در برابر ناتوانی آنها، صدق در جاری کردن
احکام اسلام در برابر کذبشان و جزاء موافق با پنهان کاری و حال
منافقان، و در آخرت نیز گرفتار عذاب دردناک میشوند.
در
قرآن کریم مکر خدا سریعترین و کارآمدترین مکرها و خداوند بهترین و برترین مکاران معرفی شده که در این بخش به بررسی برخی از این صفات میپردازیم:
«...وَاللَّهُ خَیرُ الْماکِرینَ»
«...و خداوند، بهترین چارهجویان است.»
مکر خداوند در این آیه به صفت "خیر" یعنی برتر بودن متصف شده که از دو لحاظ میتوان آن را در نظر گرفت؛ هم از لحاظ نظری به این معنا که از جهت
حق،
صدق،
صحت و روابودن کاملتر است؛ هم از لحاظ عملی به این معنا که از نظر قوت و قدرت برتر است. پس اینکه مکر خداوند و ماکر بودن او خیر است؛ یعنی از هر دو جنبه برتر از مکرها و ماکرهای غیر اوست.
در آیه دیگر میفرماید:
«...قُلِ اللَّهُ أَسْرَعُ مَکْراً»
«...خداوند سریعتر از شما مکر (چارهجویی) میکند.»
صفت دیگری که برای مکر خداوند در قرآن کریم بیان شده، سریعتر بودن است؛ اما خدا چگونه سریعترین مکار است و منظور از
سرعت در مکر چیست؟ مفسران در این زمینه چنین بیان کردهاند که خداوند از اعمال و اراده بندگان خود پیش از همه آگاهی دارد و نمیتوان چیزی را بر خدا
مخفی کرد؛ از این رو بندگانی که در رفتار و نیتهای خود
خیال میکنند خداوند از آنها آگاهی ندارد و میتوانند درباره دین خدا مکری به کار گیرند، در اشتباهند و در حقیقت به خود مکر میزنند.بنابراین
اضلال خداوند و مکر اوست که پیش از هر مکر به آنها رسیده و اینچنین سریع بودن مکر خدا معنا پیدا میکند.
در برابر مکر خداوند در قرآن کریم، خداوند از مکری یاد کرده که غالبا
مذموم میباشد؛ این مکر به منافقان،
کافران،
زنان،
شیطان،
دنیا و... نسبت داده شده است.
مکر، رفتاری
ناپسند است که خداوند مکاران را به شدت
توبیخ نموده و در قرآن
مجازاتی را برای آنها رقم زده که این مجازات نشان از ریشه داشتن این رفتار در اختیار و صفات روانی انسان دارد.
«وَ إِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً مِّن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتهمْ إِذَا لَهُم مَّکْرٌ فیِ ءَایَاتِنَا»
«هنگامی که به مردم، پس از ناراحتی که به آنها رسیده است، رحمتی بچشانیم، در آیات ما نیرنگ میکنند.»
مکر غیر خداوند در
قرآن کریم در برابر حق است که گاهی در برابر
خداوند بیان شده، گاهی در برابر
پیامبران و گاهی در برابر
مؤمنان؛ اما سؤال اینست که آیا مکر زدن به خداوند امکان دارد؟ و اگر ممکن است، منظور از آن چیست؟
جواب اینست که منظور از مکر و حیله زدن به خدا نمیتواند به صورت واقعی باشد؛ چون در معنای مکر قید
مخفی بودن و
ضرر رساندن لحاظ شده؛ درحالیکه چیزی برای خداوند
مخفی نیست و کسی نمیتواند به خدا ضرر برساند؛
خدعه و مکری که به خدا نسبت داده شده، به چند معنا قابل توجیه است:
این تعبیر به اعتبار رفتار منافقان آمده، به این صورت که عمل و رفتار آنان طوری است که اگر کسی
باطن قضیه و
واقع را نداند، گول میخورد؛ با اینکه در حقیقت احدی نمیتواند خدا را گول بزند.
مراد حقیقی از این تعبیر،
مکر با پیامبر است؛ زیرا همانطور که
اطاعت رسول خدا(ص) اطاعت خداست، نیرنگ با آن حضرت نیز نیرنگ با خداست.
مکارانی که میخواهند مکر خود را در برابر حق به کار ببرند، از نظر بیانات و آموزههای قرآنی شکست خوده هستند که ذیل دو عنوان بر اساس
آیات قرآن به نوع شکست میپردازیم:
در آیاتی از قرآن کریم خداوند مکر و
خدعه مکاران را
خودفریبی دانسته و بازگشت آن به خود
مکار بیان نموده است:
«یخُادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ مَا یخدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ»
«با خدا و کسانی که ایمان آوردهاند،
نیرنگ میبازند، در حالی که جز برخودشان نیرنگ نمیزنند و (با درک حسّی) متوجه نمیشوند.»
نیرنگ منافقان با خداوند و مؤمنان در حقیقت خودفریبی است. منافقان با نیرنگ خود کسی جز خود را فریب نداده و نمیدهند و طبق آیات قرآن اثر عمل انسان، نیک باشد یا بد، به خود اوست؛
و این نکته سرّ پنهان است در قرآن که بازگشت
حیله مکاران را به خودشان میداند.
قرآن کریم از مکر و خدعه بسیاری از مکاران یاد کرده و این مکر را شکست خورده دانسته که در
مورد مکر کافران میفرماید: «نقشه کافران جز در گمراهی نیست.»
و یا درباره مکر
فرعون میفرماید: «توطئه فرعون (و همفکران او) جز به نابودی نمیانجامد!»
دلیل شکست مکاران در برابر حق این است که خداوند
عالم و
محیط بر همه چیز است و مکر و نیرنگ در برابر چنین شخصی امکان ندارد؛
«وَ قَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَ عِندَاللَّهِ مَکْرُهُمْ وَ إِن کاَنَ مَکْرُهُمْ لِتزَولَ مِنْهُ الجبَالُ»
«و بیقین (با) فریبکاریشان فریبکاری کردند و فریبکاریشان نزد خدا (آشکار) است و اگرچه فریبشان (چنان باشد که) از آن کوهها از جا کنده شود!»
حیلهگران هر چه در برابر خداوند
نقشه بکشند و حیله کنند، نقشههایشان نقش بر آب میشود؛ چون گرچه مکاران حیلههایشان را پنهان میدارند؛ اما برای خداوند چیزی
مخفی نیست، بلکه کاملاً آشکار بوده و خداوند از آن آگاه است.
دانشنامه موضوعی قرآن. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «مکر».