مکاتبات تاریخی ایران در دوره افشاریه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«اسناد و مکاتبات تاریخی ایران (
دوره افشاریه )»، گردآوری محمدرضا نصیری است. نویسنده در فاصله سالهای ۵۷- ۱۳۵۲ ش فرصتی پیدا میکند که در بایگانیهای کشور
ترکیه ، به مطالعه بپردازد و اسناد و مدارک تاریخی ارزشمندی را به دست میآورد. وی با توجه به این که این اسناد در بررسی مسائل تاریخی از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است، تصمیم به نگارش کتاب حاضر میگیرد.
کتاب، مشتمل بر یک دیباچه، مقدمهای با عنوان نگاهی به روابط
ایران و
عثمانی و متن بیش از ۳۰
سند و مدرک گردآوری شده است. سبک ارائه اسناد بدین ترتیب است که متن سند بدون اضافات و حواشی ذکر گردیده و اگر مطلبی خارج از متن بوده، در پرانتز و یا در پاورقی تذکر داده شده است.
کتاب، با مقدمهای از محقق کتاب آغاز شده است که به اختصار روابط ایران و
عثمانی را در دوره افشاریه مورد بررسی قرار داده است. به جهت این که خواننده بتواند از اسناد کتاب استفاده کند، لازم است که از فضای حاکم بر آنها مطلع باشد و لذا خلاصهای از
تاریخ آن مقطع زمانی در این نوشتار ارائه میگردد: همزمان با آخرین سالهای
سلطنت شاه
سلطان حسین، شورش ایل غلجایی، بر ضد دولت مرکزی به اوج خود رسیده بود.
محمود افغان، پس از غلبه بر عموی خود عبدالعزیز، در اندک مدتی قلمرو خویش را تا سرحد
سیستان گسترش داد و بر کرمان دست یافت، سپس از راه
کرمان و
یزد رو به
اصفهان آورد و در گلون آباد بر سپاه شاه
سلطان حسین پیروز گردید. به دنبال این نبرد، اصفهان به محاصره
محمود درآمد و سرانجام سقوط کرد.
در این سالهای نکبت بار تاریخ ایران، دولتهای روس و
عثمانی اوضاع داخلی کشور ما را دقیقا مورد مطالعه قرار میدادند. روابط ایران و
عثمانی، که براساس معاهده زهاب ۱۰۴۹ ق استوار شده بود، هنوز به قوت خود باقی بود. هر دو
دولت ، برای احتراز از هر گونه درگیری، مفاد
عهدنامه را محترم میشمردند. شکست دولت
عثمانی از
اتریش و عقد معاهده پاسارو ویتز ۱۷۱۸ نقطه عطفی در تغییر سیاست برون مرزی باب عالی به شمار میرفت.
دولت
عثمانی، که قسمت اعظمی از متصرفات اروپایی خود را از دست داده بود، مصمم بود که از وضع آشفته ایران سود برده، شکست خود را در
آسیا جبران کند.
اگرچه دولت ایران برای جلب دوستی دولت
عثمانی در اواخر
سال ۱۱۳۴ ق مرتضی قلی خان را، که مردی صاحب فضیلت بود، به سفارت
عثمانی روانه ساخت تا روابط دوستانه خود را تحکیم نماید؛ ولی به دنبال تذکرات والی بغداد و فتوای
عبدالله افندی ، به عارف پاشا و اسحاق پاشا، والیان دیار بکر و قارص، فرمان حمله صادر گردید. در این میان، اختلافات روسیه و
عثمانی در مورد اراضی ایران نیز با عقد پیمان ۲۴ ژوئن ۱۷۲۴ برطرف شد و شمال و غرب ایران بین این دو کشور تقسیم گردید.
اشرف افغان که پس از به قتل رسیدن
محمود افغان، بر تاج و تخت صفوی دست یافته بود، عبدالعزیز خان را به همراه ملا رحیم، به سفارت دربار
عثمانی فرستاد. سفرای اشرف از
سلطان عثمانی تقاضای تخلیه مناطق اشغالی را کردند. دولت
عثمانی با تکیه بر این امر که خلافت از آن
سلاطین عثمانی است، فتوای جنگ با اشرف را گرفت و سفیر اشرف را از
استانبول اخراج کرد. نبرد بین اشرف و
عثمانیها به نفع اشرف تمام شد.
بخش اعظم اسناد کتاب به نامههای «اشرف ا فغان»، به
سلاطن عثمانی اختصاص دارد و میتواند به عنوان منابع دست اول این بخش از تاریخ مورد استناد قرار گیرد.
با ظهور نادر در صحنه سیاسی
ایران ، نقشههای دشمنان داخلی و خارجی برهم ریخت. نادر، که پس از پیوستن به
شاه تهماسب و غلبه بر ملک
محمود سیستانی قدرتی به هم زده بود، در
سال ۱۱۴۱ ق مشهد و هرات را به تصرف خود درآورد. سپس اشرف را، که با سی هزار سرباز به نبرد وی برخاسته بود، در مهماندوست دامغان و سورده خوار
تهران و سپس در مورچه خورت
اصفهان شکست سختی داد و در بیستم
ربیع الثانی ۱۱۴۲ وارد اصفهان گردید، و رضاقلی خان شاملو را جهت اعلام خبر تصرف اصفهان و استرداد ایالات و اسرای ایرانی، به دربار
سلطان عثمانی گسیل داشت.
حملات برق آسای نادر، «داماد ابراهیم پاشا» را در موقعیت بدی قرار داد. صدر اعظم
عثمانی با رضاقلی خان به مذاکره نشست و در
ذی الحجه ۱۱۴۲/ ژوئن ۱۷۳۰ بین نمایندگان ایران و
عثمانی موافقت نامهای به امضاء رسید. براساس این موافقت نامه،
کرمانشاه ،
همدان ، اردلان،
هویزه با توابع،
لرستان و
تبریز به ایران واگذار شد و در مقابل، ایروان، کاخت، تفلیس و مرکز آن شماخی، و شیروان همچنان در اختیار دولت
عثمانی ماند.
هنوز نتیجه مذاکرات رضاقلی خان با
دولت عثمانی ، به ایران نرسیده بود که نادر از راه نهاوند، به همدان تاخته و شهر را به تصرف خود درآورد و در اول
محرم ۱۱۴۳/ ۱۷ ژوئیه ۱۷۳۱ همدان را به قصد بیرون راندن
عثمانیها ترک گفت. و به سرعت خود را به تبریز رسانید. مصطفی پاشا، والی تبریز، شبانه شهر را تخلیه نمود و نادر، پس از غلبه بر
عثمانیها که به مقابله برخاسته بودند، در ۲۷ محرم ۱۱۴۳/ دوازدهم اوت ۱۷۳۰ وارد تبریز شد.
نامههای
نادرشاه ، ابراهیم شاه و یا قمرالدین، صدراعظم هند به حکام
عثمانی از دیگر اسناد کتاب است که از برخی واقعیتهای تاریخی پرده برمی دارد. از جمله این واقعیات بذل و بخشش اموال عمومی، به بیگانگان است. در یکی از اسناد لیست مفصلی از هدایای نادرشاه به
سلطان محمود عثمانی ذکر شده که بخشی از آن عبارت است از:
۱- تخت میناکاری مروارید مع پشتی و مسند که موافق ثبت جواهر خانه
هندوستان به چهار الف و چهل و چهار هزار و نه صد و شصت نادری تمام شده است.
۲-
الماس ، پنجاه و هشت قطعه.
۳-
زمرد ، شش هزار و هفت صد و ده قطعه.
۴-
مروارید ، بیست هزار و چهار صد و هشتاد قطعه.
۵-
یاقوت ، یک هزار و نه صد و هفتاد و سه قطعه.
در انتهای کتاب فهرست
آیات و
احادیث و کتاب نامه اثر آمده است. به تصریح نویسنده، منابعی که وی از آنها بهره جسته و در پاورقی نیز آمده، عبارت است از: دفاترنامه همایون مجلدهای سوم، هفتم و هشتم، خط همایون جلد هیجدهم از آرشیو نخست وزیری.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.