• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مِهاد (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مِهاد: (وَ بِئْسَ الْمِهادُ)

«مِهاد» در اصل از مادّه‌ «مَهْد» (بر وزن عهد) به معنای آماده و مهیّا کردن است و به معنای بستر که انسان به هنگام استراحت و آرامش از آن استفاده می‌کند نیز آمده است، چرا که آن را آماده و مهیا برای استراحت کردن می‌سازد، ذکر این کلمه، اشاره به آن است که این‌گونه طغیان‌گران به جای این که در بستر استراحت بیارامند، باید روی شعله‌های آتش سوزان قرار گیرند و به محلی گفته می‌شود که کودک را در آن می‌خوابانند (گاهواره یا مانند آن). گویی انسان کودکی است که به گاهواره زمین سپرده شده است، و در این گاهواره، همه وسائل زندگی و تغذیه او فراهم است.
و به طوری که «راغب» در «مفردات» می‌گوید: به معنای مکان آماده و صاف و مرتب است، و در اصل از «مهد» به معنای محلی که برای استراحت کودک آماده می‌کنند (اعم از گاهواره و یا بستر) گرفته شده، و جمعی از ارباب لغت و مفسران، آن را به‌ «فراش» یعنی «بستر» تفسیر کرده‌اند که هم صاف و نرم است و هم راحت.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مِهاد:

۱.۱ - آیه ۴۱ سوره اعراف

(لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٞ وَ مِن فَوۡقِهِمۡ غَوَاشٖۚ وَ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّـٰلِمِینَ) (براى آنها بسترى از آتشِ دوزخ، و روى آنها پوششى از آن است؛ و اين‌چنين ستمكاران را جزا مى‌دهيم)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مهاد بسترى است گستردنى، گهواره اطفال را هم از اين جهت مهد مى‌گويند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۱۸ سوره رعد

(لِلَّذِینَ ٱسۡتَجَابُواْ لِرَبِّهِمُ ٱلۡحُسۡنَیٰ وَ ٱلَّذِینَ لَمۡ یَسۡتَجِیبُواْ لَهُۥ لَوۡ اَنَّ لَهُم مَّا فِی ٱلۡاَرۡضِ جَمِیعٗا وَ مِثۡلَهُۥ مَعَهُۥ لَٱفۡتَدَوۡاْ بِهِۦٓ اُوْلَـٰٓئِکَ لَهُمۡ سُوٓءُ ٱلۡحِسَابِ وَ مَاۡوَیٰهُمۡ جَهَنَّمُ وَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ) (براى آنها كه دعوت پروردگارشان را اجابت كردند، پاداش نيكو است؛ و كسانى كه دعوت او را اجابت نكردند، آن‌چنان در وحشت عذاب الهی فرو مى‌روند، كه اگر تمام آنچه در روى زمين است، و همانندش، از آن آنها باشد، همه را براى رهايى از عذاب فدیه مى‌دهند. ولى از آنها پذيرفته نخواهد شد. براى آنها حساب بدى است؛ و جايگاهشان جهنم، و چه بد جايگاهى است!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى بد مهادى است مهادى كه بر ايشان آماده شده و بنا است در آن جاى گيرند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۳ - آیه ۵۳ سوره طه

(ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلۡاَرۡضَ مَهۡدٗا وَ سَلَکَ لَکُمۡ فِیهَا سُبُلٗا وَ اَنزَلَ مِنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ فَاَخۡرَجۡنَا بِهِۦٓ اَزۡوَٰجٗا مِّن نَّبَاتٖ شَتَّیٰ) (همان خداوندى كه زمین را براى شما محلّ آسايش قرار داد؛ و راه‌هايى براى شما در آن ايجاد كرد؛ و از آسمان، آبى فرستاد كه با آن، انواع گوناگون گیاهان را از خاک تيره برآورديم)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: پس خداى سبحان آدميان را چون كودكى كه در گهواره‌اش مى‌گذراند و براى زندگى دنیا پرورشش مى‌دهند، در گهواره زمين قرار داد تا او را براى زندگى شريف‌تر و رقاء يافته‌اى به نام آخرت تربيت كند .... اشاره است به قرار گرفتن آدمى در زمين و ادامه حياتش، و همين خود از هدایت است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۴ - آیه ۵۶ سوره ص

(جَهَنَّمَ يَصۡلَوۡنَهَا فَبِئۡسَ ٱلۡمِهَادُ) (همان دوزخ، كه در آن وارد مى‌شوند؛ و چه بد جايگاهى است)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه مهاد (به طورى كه در مجمع البيان آمده) به معناى بستر گسترده است، مثلا، وقتى گفته مى‌شود: مهدت له تمهيدا معنايش نظير معناى اين عبارت است كه: بگوييم وطات له توطئة و آيه شريفه با آيه بعدش تفسير سرانجام طاغيان است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۵ - آیه ۶ سوره نبأ

(أَلَمۡ نَجۡعَلِ ٱلۡأَرۡضَ مِهَٰدٗا) (آيا زمين را محل آرامش شما قرار نداديم؟!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: این آیه تا یازده آیه بعدش در مقام احتجاج و استدلال بر ثبوت بعث و جزا و تحقق این خبر عظیم است، و لازمه ثبوت آن صحت جمله قبلی است که می‌فرمود: (کَلَّا سَیَعْلَمُونَ) و اینکه به زودی مشاهده می‌کنند و می‌دانند.
بیان آن حجت این است که عالم محسوس با زمین و آسمانش و شب و روزش و انسانهایش که نسلا بعد نسل می‌آیند و می‌روند، و نظام جاری در سراپایش، و تدبیر متقن و دقیقی که در همه امورش جریان دارد، ممکن نیست صرفا به خاطر بازی و سرگرمی پدید آمده باشد، و هیچ هدف و غرضی در نظر پدید آورنده‌اش نباشد، پس به طور مسلم و بدیهی باید در پی این نظام متحول و متغیر و گردنده، عالمی باشد که نظام در آن ثابت و باقی باشد، و در آن عالم اثر صلاح و فساد این عالم، ظهور پیدا کند، صلاحی که فطرت بشر بدان دعوت می‌کرد، و فسادی که از آن نهی می‌نمود، و ما می‌بینیم که اثر صلاح و فساد، که همانا سعادت متقین و شقاوت مفسدین است در این عالم محسوس ظاهر نشده، و این از محالات است که خدای تعالی در فطرت بشر آن دعوت غریزی را و این ردع و منع غریزی را به ودیعه بسپارد، در حالی که نه آن دعوت اثری در خارج داشته باشد و نه آن منع، پس به طور یقین در این میان روزی وجود دارد که در آن روز انسان صالح اثر صلاح خود را، و انسان فاسد اثر فساد خود را می‌بیند. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۸.    
۲. ص/سوره۳۸، آیه۵۶.    
۳. نبا/سوره۷۸، آیه۶.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۴۷.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۷۸۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۲۴.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۱۲.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۲۵۰.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۳۴۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۱۲۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۶، ص۳۰.    
۱۲. اعراف/سوره۷، آیه۴۱.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۵.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۴۴.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۰۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۲۵۵.    
۱۸. رعد/سوره۱۳، آیه۱۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۱.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۶۶.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۱.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۴۹.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۳۱.    
۲۴. طه/سوره۲۰، آیه۵۳.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۵.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۲۳۸.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۷۱.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۳۶.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷.    
۳۰. ص/سوره۳۸، آیه۵۶.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۶.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۳۳.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۱۹.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۲۳.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۳۷۳.    
۳۶. نبا/سوره۷۸، آیه۶.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۳۸. نبا/سوره۷۸، آیه۴.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۵۹.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۶۱.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۲۲۸.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۲۳۹.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مِهاد»، ص۵۶۵.    






جعبه ابزار