مُسْتَوْدَع (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُسْتَوْدَع:(فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ) «مُسْتَوْدَع» از مادّه «
وَدْع» (بر وزن منع) به معناى ترک كردن است
و از آنجا كه امور ناپايدار محل خود را به زودى ترک مىگويند، اين كلمه به معناى ناپايدار نيز به كار مىرود، و «
وديعه» را از اين نظر «
وديعه» مىگويند كه بايد محل خود را ترک گويد و به دست صاحب اصلى باز گردد.
و يا از آنجا كه امور ناپايدار رها مىشوند، و به حالت اول باز مىگردند، به هر امر ناپايدار،
«مُسْتَوْدَع» گفته مىشود؛ «
وديعه» را نيز به خاطر اين كه سرانجام بايد محل خود را رها كند، و به صاحب اصلى باز گردد «
وديعه» گفتهاند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مُسْتَوْدَع:
(وَ هُوَ الَّذِی اَنْشَاَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ) (او كسى است كه شما را از يک
انسان آفريد! و شما از نظر
ایمان يا آفرينش دو گروه مختلف هستيد: پايدار و ناپايدار؛ ما
آیات خود را براى كسانى كه مىفهمند، شرح داديم.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مستقر هم به فتح قاف قرائت شده و هم به كسر آن. بنا بر اينكه مستقر، به فتح قاف باشد اسم مكان و به معناى محل استقرار خواهد بود، و همچنين مستودع نيز به فتح دال و به معناى مكانى كه
وديعه را در آن قرار مىدهند خواهد بود. اين دو كلمه در آيه
(وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ) نيز آمده. و در آيه مورد بحث حذف و ايجاز بكار رفته و تقدير آن- بنا بر قرائت به فتح قاف- چنين است: فمنكم من هو فى مستقر و منكم من هو فى مستودع . و بنا بر قرائت به كسر قاف- كه بهتر نيز مىباشد- مستقر اسم فاعل و مستودع اسم مفعول و تقدير آن چنين است: فمنكم مستقر و منكم مستودع- بعضى از شما كسانى هستند كه مستقرند، و بعضى ديگر آنان هستند كه مستقر نيستند .
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
(وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْاَرْضِ اِلَّا عَلَی اللَّهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ) (هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست. او قرارگاه و محلّ نقل و انتقالشان را مىداند؛ همه اينها در
کتاب مبین لوح محفوظ ثبت است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: منظور از دو كلمه مستقر و مستودع هم آن محلى است كه جنبده فعلا در آن هست، و مادامى كه در زمين است و زندگى دنيوى و زمينى را مىگذراند در آنجا قرار دارد، و هم آن محل موقتى است كه چند صباحى در آن قرار مىگيرد، و سپس از آنجا مفارقت كرده به محلى ديگر منتقل مىشود.
اين معنايى است كه به نظر ما رسيد، ولى بعضى از مفسرين گفتهاند: منظور از مستقر و مستودع اماكن جنبندگان در حيات و بعد از ممات است، و يا مراد از اين دو كلمه صلب جنس نر و رحم جنس ماده است، و يا مقصود از كلمه مستقر مسكنهايى است كه بعد از تولد در زمين دارند، و از كلمه مستودع مواد زمينى است كه بالقوه بعدها جنبده مىشود. ليكن اين معانى از سياق آيه بعيد است، مگر آنكه جمله مستقرها و مستودعها را جملهاى جداى از سياق دانسته، بگوييم در مقام تفسير ما قبل خود نيست.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُسْتَوْدَع»، ص۵۲۴.