مُحْدَث (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُحْدَث:(ذِكْرٍ مِن رَّبِّهِم مُحْدَثٍ) تعبير به
«مُحْدَث» (تازه و جديد)
از مادّه «حُدُوث» اشاره به اين است كه
کتب آسمانی، يكى پس از ديگرى نازل مىگردد، و سورههاى
قرآن و
آیات آن هر كدام محتواى تازه و نوى دارد، كه از طرق مختلف براى نفوذ در دلهاى غافلان وارد مىشود، اما چه سود براى كسانى كه همه اينها را به شوخى مىگيرند. گويى با همان خرافات نياكان پيوند هميشگى بستهاند، و با هيچ قيمتى حاضر نيستند با جهل، گمراهى و خرافات وداع گويند. اصولًا، هميشه افراد نادان، متعصب و لجوج با تازهها، هر چند موجب هدايت و آگاهى و نجات باشد، مخالفند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مُحْدَث:
(مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مَّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَ هُمْ يَلْعَبُونَ) (هيچ يادآورى تازهاى از سوى
پروردگارشان براى آنها نمىآيد، مگر آنكه آن را مىشنوند در حالى كه سرگرم بازىاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه به منزله تعليلى است براى جمله
(وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ) چون اگر در غفلت و روىگردان نبودند در هنگام شنيدن ذكر به لهو و لعب نمىپرداختند، و بلكه خود را براى شنيدن آن آماده مىكردند، و چون چنين بود، يعنى
آیه شریفه تعليل آن جمله بود، لذا آن را بدون حرف عطف آورد.
مراد از كلمه ذكر هر چيزى از قبيل وحىهاى الهى، مانند كتب آسمانى است كه خدا را به ياد آدمى بيندازد، كه يكى از آنها
قرآن کریم است، و مراد از آمدن ذكر ، نازل شدن آن براى ايشان است، به اينكه بر پيغمبر نازل شود و او به گوش ايشان برساند، و كلمه محدث به معناى جديد و نو است، و اين معنا معنايى است نسبى، كه صفت ذكر است، پس اگر قرآن مثلا ذكرى نو است، براى اين است كه بعد از
انجیل نازل شده، هم چنان كه انجيل نيز به خاطر اينكه بعد از تورات نازل شده نسبت به آن ذكرى است جديد، و همچنين بعضى از سورههاى قرآن به خاطر اينكه بعد از بعضى ديگر نازل شده نسبت به آنها جديد و نو است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ) (و هيچ يادآورى تازهاى از سوى
خداوند رحمان براى آنها نمىآيد مگر اينكه از آن رويگردان مىشوند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه شريفه ادامه مشركين بر شرک و تكذيب آيات خدا را بيان نموده و مىرساند كه اين گروه ديگر هدايت شدنى نيستند، چون اعراض از ياد خدا در دلهايشان آن چنان جا گرفته كه هر چه آيات از ناحيه خداى رحمان تازه نازل شود و به سوى آن دعوت شوند، باز هم اعراض مىكنند و زير بار نمىروند.
پس، غرض افاده اين معنا است كه مشركين از هر ذكرى گريزان و روى گردانند، نه اينكه بخواهد بفرمايد: از ذكرهاى جديد روى گردانند و از قديم آن روىگردان نيستند. و اگر به جاى خدا كلمه رحمان را به كار برده، اشاره به اين نكته است كه منشا اينكه خداى تعالى ذكر را براى بشر فرستاده صفت رحمت عام او است كه صلاح دنيا و آخرت بشر را تامين مىكند.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُحْدَث»، ص۵۰۸.