مُتَّکَأ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُتَّکَا: (وَ اَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّکَاً) «مُتَّکَا» به معنای
چیزی است که بر آن تکیه میکنند، مانند پشتیها، تختها و صندلیها، آن چنان که در قصرهای آن زمان معمول بود، ولی بعضی
«مُتَّکَا» را به
«اترج» که نوعی میوه است تفسیر کردهاند.
آنها که
متّکا را به همان معنای پشتی و مانند آن
تفسیر کردهاند نیز، گفتهاند: میوه آن مهمانی
«اترج» بوده است، و
«اترج» همان بالنگ است که میوهای است ترشمزه و دارای پوستی ضخیم، که از پوست ضخیم آن مربّا درست میکنند. ممکن است این میوه در سرزمین
مصر شبیه به آنچه نزد ما است کاملًا ترش نبوده، و رگهای از شیرینی داشته که میوه پذیرایی محسوب میشده است.
(فَلَمّا سَمِعَتْ بِمَكْرِهِنَّ أَرْسَلَتْ إِلَيْهِنَّ وَ أَعْتَدَتْ لَهُنَّ مُتَّكَأً وَ آتَتْ كُلَّ وَاحِدَةٍ مِّنْهُنَّ سِكّينًا وَ قالَتِ اخْرُجْ عَلَيْهِنَّ فَلَمّا رَأَيْنَهُ أَكْبَرْنَهُ وَ قَطَّعْنَ أَيْديَهُنَّ وَ قُلْنَ حاشَ لِلّهِ ما هَذا بَشَرًا إِنْ هَذا إِلاَّ مَلَكٌ كَرِيمٌ) (هنگامى كه همسر عزيز نيرنگ آنها را شنيد، به سراغشان فرستاد؛ و براى آنها پشتى گرانبها، و مجلس باشكوهى فراهم ساخت؛ و به دست هر كدام، كاردى براى بريدن ميوه داد؛ و به
یوسف گفت: «بر آنان وارد شو!» هنگامى كه چشمشان به او افتاد، او را بسيار با شكوه و زيبا يافتند؛ و بىتوجه دستهاى خود را بريدند؛ و گفتند: «منزّه است
خدا! اين بشر نمىباشد؛ اين جز يك
فرشته بزرگوار نيست!»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه اعتدت به معناى تهيه ديدن و آماده كردن است، يعنى براى هر يك از آن زنان تكيهگاهى (متكايى) مهيا كرد، و
متكاء - به ضم ميم و تشديد تاء-
اسم مفعول از
اتكاء و منظور از آن پشتى و يا تخت و يا هر چيزى است كه به آن تكيه شود، هم چنان كه در خانههاى بزرگان مرسوم بوده البته اين كلمه به معناى ترنج كه يك نوع ميوه است نيز تفسير شده؛ و بعضى آن را
متكا - به ضم ميم و سكون تاء و بدون همزه- قرائت كردهاند؛ و بعضى
متكا - به ضم ميم و تشديد تاء و بدون همزه- قرائت كردهاند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُتَّکَا»، ص۵۰۱-۵۰۲.