• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَشْرِقَین (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَشْرِقَین: (وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ)
مَشْرِقَین: به معناى: «مشرق» و «مغرب» است.
طبق عادت عرب به هنگامى كه مى‌خواهند از دو جنس مختلف تثنيه بسازند لفظ را از يكى انتخاب مى‌كنند مانند «شمسين» (اشاره به خورشيد و ماه) و «ظهرين» (اشاره به نماز ظهر و عصر) و «عشائين» (اشاره به نماز مغرب و عشاء).
تفسيرهاى ديگرى ذكر شده است كه به‌ هيچ‌ وجه در آيه مورد بحث مناسب به نظر نمى‌رسد، به هر حال اين تعبير كنايه‌اى است از دورترين فاصله‌اى كه به تصور مى‌گنجد، چرا كه «دورى مشرق و مغرب» ضرب المثل معروفى در اين زمينه است.



به موردی از کاربرد مَشْرِقَین در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مَشْرِقَین (آیه ۳۸ سوره زخرف)

(حَتَّى إِذَا جَاءنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ) (تا زمانى كه در قیامت نزد ما حاضر شود مى‌گويد: «اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى!»)

۱.۲ - مَشْرِقَین در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه حتى غايتى است براى فعل مستمرى كه آيه قبلى بر آن دلالت داشت، يعنى فعل يعبدونهم . معناى جمله يحسبون اين است كه اين قرينان شيطانى مدام ايشان را از راه خدا باز مى‌داشتند، و مدام مى‌پنداشتند كه راه همان است كه ايشان مى‌پيمايند، تا آن‌كه مرگ يكى از ايشان برسد.
منظور از اين‌كه فرمود تا نزد ما بيايد روز قيامت است. و ضمير در جاء به موصول من يعش بر مى‌گردد، چون لفظ موصول مفرد بود جاء نيز مفرد آمده است. مراد از مشرقين مشرق و مغرب است كه در آن جانب مشرق غلبه داده شده است.
و معنايش اين است كه: اينان هم چنان بر جلوگيرى از راه خدا ادامه مى‌دهند و آنان هم كه از ذكر ما كور صفتى مى‌كنند هم چنان بر پندار غلطشان- كه گمان مى‌كنند راه يافتگانند- ادامه مى‌دهند تا آنكه مرگ يكى از ايشان برسد و نزد ما آيد، در حالى كه قرينش‌ هم با او باشد، آن وقت برايش كشف مى‌شود كه عمرى گمراه بوده، و اينک عواقب و آثار گمراهى يعنى عذاب قيامت فرا مى‌رسد، آن وقت قرين خود را مخاطب قرار داده، با لحنى كه مى‌رساند از او متاذى و بيزار است مى‌گويد: اى كاش بين من و تو به مقدار فاصله بين مغرب و مشرق دورى مى‌بود و من همنشين تو نمى‌شدم، كه چه بد همنشينى هستى.

۱. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۵۱.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۵، ص۱۸۹.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۲۱، ص۶۷.    
۵. زخرف/سوره۴۳، آیه۳۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۹۲.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۱۵۲.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۰۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۲۲۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۷۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَشْرِقَین»، ج۲، ص۴۸۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره زخرف | لغات قرآن




جعبه ابزار