براى هيچ بشرى سزاوار نيست كه خداوند، كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگويد: غير از خدا، مرا پرستش كنيد بلكه سزاوار مقام او، اين است كه بگويد: اى مردم به سبب تعليم دادن كتاب خدا و فرا گرفتن آن، خداپرست باشيد.»
پيكار موحّدان و خداپرستان در ركاب انبيا و پايدارى آنان در اين راه: «وكَايّن مِن نَبِىّ قتَلَ مَعَهُ رِبّيّونَ كَثيرٌ فَما وهَنوا لِما اصابَهُم فى سَبيلِ اللَّهِ وما ضَعُفوا ومَااستَكانوا واللَّهُ يُحِبُّ الصبِرين؛
چه بسيار پيامبرانى كه مردان الهى فراوانى به همراه آنان جنگ كردند. آنها هيچ گاه دربرابر آنچه درراه خدا به آنان مىرسيد، سستى نكردند و ناتوان نشدند و تن به تسلیم ندادند؛ و خداوند استقامت كنندگان را دوست دارد.» «ربّيّون» جمع «ربّى» همانند «ربّانىّ» است و «ربّانى» بنا بر قولى منسوب به «ربّ» به معناى انسان الهى
ما تورات را نازل كرديم در حالى كه در آن، هدايت و نورى بود؛ و (پيامبران بنى اسرائيل)، كه دربرابر فرمان خدا تسليم بودند، طبق آن براى يهود حكم مىكردند؛ و همچنين علما و دانشمندان الهى بر اساس كتاب خداوند كه به آنها سپرده شده و بر آن گواه بودند، داوری مىنمودند....»
سرزنش خداوند، از سکوت موحّدان و عالمان الهى دربرابرمنكرات و اعمال زشت مردم عصر خود: «لَولا يَنههُمُ الرَّبنِيّونَ والاحبارُ عَن قَولِهِمُ الاثمَ واكلِهِمُ السُّحتَ لَبِئسَ ما كانوا يَصنَعون؛