موانع تکذیب نعمت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
موانع تكذيب
نعمت با توجه به
آیات قرآن عبارتند
از:
توجّه به
پاداشهای آخرتى خداوند، مانع
تکذیب نعمتهاى الهى:
«وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • ذَواتا أَفْنانٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ •فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلَّا الْإِحْسانُ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ مُدْهامَّتانِ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ • مُتَّكِئِينَ عَلى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
و براى كسى كه
از مقام پروردگارش خائف است، دو باغ بهشتى است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! آن دو باغ بهشتى داراى انواع
نعمتها و درختان پرطراوت است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! در آنها دو چشمه هميشه جارى است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! در آن دو،
از هر ميوهاى دو نوع وجود دارد (هر يك
از ديگرى بهتر). پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! اين در حالى است كه آنها بر فرشهايى تكيه كردهاند با آسترهايى
از ديبا و ابريشم، وميوههاى رسيده آن دو باغ بهشتى نزديك و در دسترس است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان راانكار مىكنيد؟! در آن باغهاى بهشتى زنانى هستند كه جز به همسران خود عشق نمىورزند؛ و هيچ انس و جنّى پيش
از ايشان با آنان تماس نداشته است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! آنها همچون ياقوت و مرجانند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟! پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! و پايين تر
از آنها، دو باغ بهشتى ديگر است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! هر دو خرّم و سرسبزند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! در آنها دو چشمه جوشنده است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! در آنها ميوههاى فراوان و درخت خرما و انار است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! و در آن باغهاى بهشتى زنانى نيكوخلق و زيبايند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! حوريانى كه در خيمههاى بهشتى مستورند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! هيچ انس و جنّى پيش
از ايشان با آنها تماس نداشته است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! اين در حالى است كه بهشتيان بر تختهايى سبز رنگ بسيار ممتاز و زيبا تكيه زدهاند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
توجّه به حاكميّت و قدرت مطلق الهى و
عجز و ناتوانى خويش، مانع تكذيب
نعمتهاى خداوند:
«يا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطارِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
اى گروه جنّ و انس! اگر مىتوانيد
از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد، پس بگذريد، ولى هرگز نمىتوانيد، (مگر با نيرويى فوق العاده). پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
توجّه به حتمى بودن
حسابرسی اعمال، زمينهساز شناخت پروردگار و مانع تكذيب
نعمتهاى او:
«سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلانِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
اى دو گروه انس و جن! بزودى به حساب شما مىپردازيم! پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
توجّه به ربوبيّت و تدبير الهى در نظام هستى، مانع تكذيب
نعمتهاى خدا
از سوى
جن و
انس:
«فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
پس اى گروه جن و انس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!» ونیز--)
استفهام توبيخى و ذكر «رب» بيانگر اين نكته است كه
نعمتهاى مورد استفاده انسانها و جنّيان جلوه ربوبيّت الهى است و با توجه به آن نبايد مورد تكذيب واقع شوند.
توجّه به نياز و فقر ذاتى ممكنات، زمينه خداشناسى و پرهيز
از تكذيب
نعمتهاى الهى:
«يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند
از او تقاضا مىكنند، و او هر روز در شأن و كارى است. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
امام خمینی با استناد به آیه
(کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَاْنٍ) به توضیح قاعده لا تکرار فی التجلی میپردازد و معتقد است وجود هر چیزی بیش
از یکی نیست و تکرار نمیشود، زیرا حقتعالی در هر آنی در شان، ظهور و افاضه است و هر لحظه
از جمالی و ظهوری به جلالی و بطونی، تجلی میکند.
به باور امام خمینی
سالک آنچه را میطلبد به قدر آنچه در شان اوست و شان هر شیء، شان خداست چون تعینات، شئونات حقتعالی میباشند؛ لذا حقتعالی گاه ظاهر میشود به اسماء ظاهر و گاه به اسماء باطن و گاه به اسماء غیبی و گاه به اسماء ظهوری، هنگامی که سالک
تعینات و ظلمات و کدورت قلب را مرتفع ساخت و به صفای نفس و روح رسید، آنگاه حقتعالی شئونات خود را بر او آشکار میسازد.
به اعتقاد ایشان ذات غیب الغیوب بدون اسماء و صفات در هیچ موطنی تجلی و ظهوری ندارد اما به حسب
(کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَاْنٍ) دارای صفات، اسماء و شئون جمالی و جلالی است.
از این رو به حسب
مسلک عرفانی، مراتب نزول وجود تا مرتبه آخر نزول و مراتب ظهور حقیقت لیلةالقدر است و ابتدای یوم قیامت
از اولین مرتبه رجوع ملک به
ملکوت و خرق حجب تعینات تا آخرین مرتبه ظهور است همه و همه نزد اهل معرفت به مقتضای
(کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَاْنٍ) و به مقتضای عدم تکرار در تجلی، و در
انسان کبیر و عالم اکبر که قلب حقیقی است میباشد.
توجّه به فناپذيرى موجودات
زمین و جاودانگى خداوند، بازدارنده انسان و جنّ
از تكذيب
نعمتهاى خداوند:
«كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ • وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
همه كسانى كه روى آن (زمين) هستند فانى مىشوند، و تنها ذات صاحب جلال و گرامى پروردگارت باقى مىماند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
توجّه به
کیفر بىچون و چراى
گناهکاران در
قیامت، بازدارنده خلق
از کفر و تكذيب
نعمتهاى خداوند:
«يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ فَيَوْمَئِذٍ لا يُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
در قيامت شعلههايى
از آتش، و دودهايى متراكم بر شما فرستاده مىشود؛ و نمىتوانيد
از كسى يارى بطلبيد. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! در آن روز هيچ كس
از انس و جن
از گناهش سؤال نمىشود (و همه چيز روشن است). پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! مجرمان
از چهرههايشان شناخته مىشوند؛ و موهاى پيش سر، و پاهايشان را مىگيرند (و به دوزخ مىافكنند). پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! اين همان دوزخى است كه مجرمان آن را انكار مىكردند. اكنون در ميان آن و آب سوزان در رفت و آمدند. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
توجّه جنّ و انس به مبدأ
آفرینش خويش، مانع تكذيب
نعمتهاى الهى
از سوى آنان:
«خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ كَالْفَخَّارِ • وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ • فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ؛
انسان را
از گلِ خشكيدهاى همچون سفال آفريد، و جنّ را
از شعلههاى
آتش خلق كرد. پس كدامين
نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟!»
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن،، ج۳۰، ص۵۳۶، برگرفته از مقاله «موانع تکذیب نعمت». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.