• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مواقف قیامت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن‌ کریم در مورد طولانی بودن روز قیامت یک‌بار به پنجاه هزار سال و یک‌بار به هزار سال تعبیر کرده است و برای قیامت مواقفی از جمله حساب و سنجش اعمال ذکر شده است.



قرآن‌ کریم در مورد طولانی بودن روز قیامت دو تعبیر متفاوت دارد:

۱.۱ - معادل پنجاه هزار سال

۱. یک‌جا آن را معادل پنجاه هزار سال دانسته و فرموده است:
«تعرج الملائکة و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنة؛ فرشتگان و روح در روزی که برابر با پنجاه هزار سال است به سوی خدا بالا می‌روند».
از سیاق آیات برمی آید که مقصود از این روز، روز قیامت است، و مراد این است که آن روز به مقیاس سال‌های دنیا برابر پنجاه هزار سال خواهد بود، و منظور از عروج فرشتگان به سوی خداوند این است که در آن روز نظام دنیا به هم خورده و اسباب و وسایط تدبیر جهان برچیده می‌شوند، و فرشتگان ـ که از وسایط تدبیر الهی هستند ـ به جانب عرش الهی باز می‌گردند، چنانکه می‌فرمایند:«و تری الملائکة حافین من حول العرش».
ـ «روح»، از موجودات عالم بالاتر و غیر از فرشتگان است، چنانکه می‌فرماید:«ینزل الملائکة بالروح من امره». و آن غیر از جبرئیل است، زیرا قرآن جبرئیل را «روح الامین» و «روح القدس» نامیده است نه روح به طور مطلق: بدیهی است که مقید با مطلق متفاوت است.

۱.۲ - معادل هزار سال

۲. در جای دیگر آن را برابر با یک هزار سال دانسته و فرموده است:
«یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنة مما تعدون؛ خداوند امر آفرینش را از آسمان (مقام ربوبی) به سوی زمین تدبیر می‌کند، آنگاه موجودات در روزی که برابر با هزار سال دنیوی است به سوی او باز می‌گردند».
گروهی از مفسران در وجه جمع میان این دو زمان متفاوت، گفته‌اند: در قیامت پنجاه موقف وجود دارد که توقف بندگان در هر یک برابر، با هزارسال دنیوی است.
برخی از روایات نیز این نظریه را تاکیده می‌کند، چنانکه محدث کلینی (رحمة‌الله‌علیه) در روضة الکافی، و شیخ طوسی (رحمة‌الله‌علیه) در امالی از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده‌اند که فرمود: «قبل از آن که به حساب شما رسیدگی شود، خودتان به حساب خود برسید، زیرا در قیامت پنجاه موقف است که مدت هر یک، برابر با هزار سال دنیوی است.» آنگاه آیه دوم را تلاوت کرد.
نیز امام علی (علیه‌السّلام) در پاسخ فردی که آیات قرآن را درباره سخن گفتن انسانها در قیامت تناقض‌آمیز پنداشته بود ـ چرا که در برخی از آیات آمده است که در روز قیامت به انسانها اجازه سخن گفتن داده نمی‌شود، و در آیات دیگر آمده است که آنان با یکدیگر سخن می‌گویند ـ فرمود: «در قیامت مواقف مختلفی وجود دارد، و اختلاف آیات مزبور ناظر به موقف‌های مختلف قیامت است.»
یادآوری این نکته لازم است که از برخی روایات برمی آید که طولانی بودن روز قیامت و مواقف آن به وضعیت عقیده و عمل انسان‌ها بستگی دارد. و به همین دلیل، بر مؤمنان و پارسایان بسیار زودگذر خواهد بود. ابوسعید خدری می‌گوید: در حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از طولانی بودن روز قیامت اظهار شگفتی و نگرانی شد، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «به پروردگارم سوگند، روز قیامت برای مؤمنان از خواندن یک نماز واجب نیز آسان‌تر خواهد بود».
[۱۱] مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷، باب ۶، روایت ۳.



قرآن کریم در آیات متعدد قیامت را «یوم الحساب» نامیده است. «واژه حساب» در لغت عبارت است از بررسی و جمع اعداد و مقادیر و تعیین حاصل آن‌ها. بنابراین، از آن جا که مکلفان در قیامت حاصل جمع میان اعمال خوب و بد خود را می‌یابند، روز قیامت، روز حساب نامیده شده است.
بنابراین، غرض از رسیدگی به اعمال مکلفان این نیست که خداوند بر مقدار اعمال نیک و بد آنان آگاه گردیده، آن گاه به آن‌ها پاداش و کیفر مناسب می‌دهد، زیرا او دانای مطلق بوده و بر همه چیز آگاه است ـ بلکه، همان گونه که بیان گردید ـ مقصود این است که مکلفان با مشاهده اعمال خوب و بد خود، به حساب خویش آگاه شده و بر رحمت و عدل الهی در مقام کیفر و پاداش کاملا واقف می‌گردند.
از این رو، قرآن کریم در عین این که خداوند را حساب رس اعمال بندگان دانسته و می‌فرماید:
«ان الینا ایابهم ثم ان علینا حسابهم». در جای دیگر، خود انسانها را حساب رس اعمال خود معرفی نموده و می‌فرماید: «اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ نامه عمل خود را بخوان، امروز کافی است که خود به حساب خویش برسی».
بر این پایه، علی (علیه‌السّلام) فرموده است: «روز قیامت اعمال بندگان در برابر دیدگان آنان نمایان می‌گردد، «اعمال العباد فی عاجلهم، نصب اعینهم فی آجلهم».
از این جا، می‌توان به راز «سریع الحساب» بودن خداوند که در آیات قرآن آمده است پی برد، و نیز دانست که چگونه خداوند در روز قیامت حساب همه مکلفان را یک جا بررسی می‌کند، چنانکه وقتی از علی (علیه‌السّلام) در این باره سؤال شد، فرمود: همان گونه که یک جا به آنان روزی می‌دهد، حساب آنان را نیز یک جا رسیدگی می‌نماید: سئل (علیه‌السّلام) کیف یحاسب الله الخلق علی کثرتهم؟ فقال (علیه‌السّلام) : کما یرزقهم علی کثرتهم. و نیز فرمود: «انه یحاسب الخلق دفعة، کما یرزقهم دفعة».

۲.۱ - کلام شیخ مفید

شیخ مفید (رحمة‌الله‌علیه) درباره حقیقت حساب در قیامت گفته است:
«حساب عبارت است از مقابله و مقایسه میان اعمال و جزای آن‌ها، و آگاه شدن انسان بر لغزشهایی که از او سر زده، و سرزنش او بر گناهان، و ستایش او بر نیکی‌ها، و رفتار با او به گونه‌ای که سزاوار آن است.»
نیز محقق لاهیجی (رحمة‌الله‌علیه) نیز در این باره گفته است: «حساب عبارت از آن است که نامه‌های اعمال را به نظر مکلفان رسانده و به دست آنان می‌دهند تا خود بر اعمال خویش آگاه شوند و حجت خدای بر آنان تمام شود».
[۲۱] لاهیجی، ملا عبدالرزاق، گوهرمراد، ص۶۵۵.

درباره چگونگی رسیدگی به حساب بندگان در قیامت در احادیث وارده از ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) مطالب فراوانی است که حاصل آن‌ها را شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در رساله عقاید خود، چنین یادآور شده است: «اعتقاد ما در مورد حساب این است که آن حق است و حساب پیامبران و امامان را خداوند خود رسیدگی می‌کند، آنگاه هر پیامبری به حساب جانشینان خود می‌رسد، و آنان به حساب امت‌ها رسیدگی می‌نمایند». (درباره حساب اعمال در قیامت، مطالب بسیاری در آیات و روایات مطرح گردیده است، )
[۲۳] سبحانی، جعفر، تفسیر منشورجاوید، ج۹، ص۳۰۸ـ۲۸۰.



در برخی از آیات قرآن راجع به سنجش اعمال و سنگینی و سبکی ترازوهای اعمال در قیامت سخن گفته شده است: چنانکه می‌فرماید:
«الوزن یومئذ الحق فمن ثقلت موازینه فاولئک هم المفلحون و من خفت موازینه فاولئک الذین خسروا انفسهم بما کانوا بآیاتنا یظلمون؛ سنجش اعمال در روز قیامت حق است، آنان که ترازوهایشان سنگین باشد، رستگارند، و آنان که ترازوهایشان سبک باشد، به خاطر این که آیات ما را انکار می‌کردند، زیانکارند». (به همین مضمون است آیات: ۱۰۳-۱۰۲ سوره مؤمنون، و آیه شش سوره قارعه.)
و نیز می‌فرماید: «و نضع الموازین القسط لیوم القیامة فلا تظلم نفس شیئا؛ در روز قیامت ترازوهای عدالت را برقرار می‌کنیم، پس به هیچ انسانی کوچکترین ستمی نمی‌شود».

۳.۱ - منظور از ترازوی اعمال

درباره این که مقصود از وزن کردن اعمال چیست، و این که اعمال چگونه وزن می‌شوند، اقوال مختلفی مطرح گردیده است:
۱. بسیاری از مفسران و متکلمان لفظ «میزان» را به همان شکل معروف از ترازو تفسیر کرده‌اند و در چگونگی توزین یکی از دو نظریه زیر را پذیرفته‌اند:
الف. اعمال نیک به صورت‌های زیبا، و اعمال بد به صورت‌های زشت، تحقق یافته، آن گاه وزن می‌شوند.
ب. پرونده‌ها و نامه‌های اعمال نیک و بد وزن می‌شوند.
۲. برخی گفته‌اند: مقصود از «میزان» عدل است؛ یعنی، خداوند براساس عدالت به افعال بندگان جزا می‌دهد. این قول از مجاهد، ضحاک و اعمش نقل شده است، و بسیاری از متاخران نیز آن را پذیرفته، و در توجیه آن گفته‌اند: اطلاق لفظ «وزن» بر معنای عدل و برابری جایز است، چنانکه گفته می‌شود: این سخن هم وزن آن سخن است، یعنی معادل و مساوی با آن است، هر چند توازن و سنجش حقیقی در کار نیست. از سوی دیگر، چون عدل در داد و ستد با پیمانه و وزن کردن انجام می‌گیرد، به این جهت برای بیان عدل در مقام جزا، از کلمه وزن و میزان استفاده شده است.
[۲۹] لاهیجی، ملا عبدالرزاق، گوهرمراد، ص۶۵۶.
علامه طبرسی (رحمة‌الله‌علیه) در مجمع البیان نیز این وجه را برگزیده است.
۳. مقصود از وزن و سنگینی و سبکی آن، ارزشمندی اعمال و یا بی ارزش بودن آن‌ها از نظر ثواب و پاداش است. از طرفداران این نظریه شیخ مفید (رحمة‌الله‌علیه) است، نامبرده پس از نقد نظریه نخست گفته است: مقصود از وزن و میزان اعمال این است که اعمالی که ارزشمند بوده و شایسته پاداش بسیار می‌باشند سنگین، و اعمالی که بی ارزش بوده و شایسته پاداش نمی‌باشند سبک خواهند بود، آنگاه در تایید این نظریه گفته است: هر گاه در زبان عرب گفته می‌شود: «کلام فلان عندی اوزن من کلام فلان» مقصود این است که قدر و ارزش کلام او بیشتر است، و قرآن نیز به لغت عربی و با توجه به حقیقت و مجاز آن نازل گردیده است، و نه الفاظ و معانی عامیانه و سطحی.

۳.۲ - نظر علامه طباطبائی

۴. علامه طباطبایی (رحمة‌الله‌علیه) در این باره بیان جامعی دارد که حاصل آن چنین است:
الف. آن چه از آیات مربوط به وزن و میزان اعمال به دست می‌آید این است که اعمال نیک موجب سنگینی میزان، و اعمال بد موجب سبکی آن می‌گردد، نه این که هر یک از آن دو دارای سنگینی است، ولی یکی از آن دو سنگین وزن تر است.
ب. وسیله توزین و سنجش اعمال، حق در اعمال است. مثلا نماز یک مصداق تام و کامل دارد که نمازهای بندگان با آن سنجیده می‌شود، هر چه با آن انطباق داشته باشد، سنگین تر خواهند بود. هم چنین در مورد روزه، زکات و سایر اعمال نیک، چنانکه از آیه کریمه «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله حق تقاته» به دست می‌آید که تقوا دارای مراتب است، و یکی از مراتب آن حق تقوا و کاملترین آن می‌باشد.
ممکن است مقصود از قضای به حق در آیه کریمه «و اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتاب و جی ء بالنبیین و الشهداء و قضی بینهم بالحق و هم لا یظلمون» نیز همین معنا باشد. و منظور از کتاب مذکور در این آیه که بر پایه آن حکم می‌شود، همان است که در آیه دیگر آمده است: «هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق؛ این است کتاب ما علیه شما حق سخن می‌گوید».
ج. علت این که کلمه میزان به صورت جمع (موازین) ذکر گردیده، این است که برای هر کس میزان‌های متعدد خواهد بود، و آن عبارت است حق در اعمال مختلف، مانند: حق در نماز، حق در روزه، حق در زکات، حق در حج، و غیره.
یکی از مؤیدهای این نظریه علاوه بر این که از مجموع آیات به دست می‌آید این است که در روایات «موازین القسط» به پیامبران و اوصیای آنان (علیهم‌السّلام) تفسیر شده است.
بدیهی است اعمال پیامبران و اوصیای آنان نمونه‌های کامل اعمال می‌باشند، و وزن و ارزش اعمال دیگران با مقایسه با ن: ۱۹۸۷ م آن‌ها به دست می‌آید، همان گونه که علی (علیه‌السّلام) نیز به عنوان «میزان الاعمال» وصف گردیده است. (السلام علی یعسوب الایمان و میزان الاعمال. (زیارت مخصوص امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام))


امام خمینی قیامت و مواقف آن را همان روز جزا و حساب می‌داند، روزی که سلطنت الهی ظهور و بروز می‌کند. حضرت امام یکی از مواقف عظیم روز قیامت را موقف حساب می‌داند که اگر انسان در این موطن به صدق و اخلاص محاسبه شود، طاعات افراد هرچه بسیار هم باشد، قبول نمی‌شود و اگر خداوند به رحمت و تفضل خود محاسبه کند، اعمال کوچک و ناچیز نیز قبول می‌شود.
یکی دیگر از مواقف روز قیامت سوال از بندگان می‌باشد که همه در پیشگاه خداوند در برابر نعمت‌هایی که به آنها داده، بازخواست می‌شوند، از جمله این نعمت‌ها، نعمت عمر انسان است که چگونه صرف کرده و نعمت دین و اسلام است که چگونه از آن دفاع کرده است. امام خمینی درباره پرسش در قبر به عنوان یکی از مواقف قیامت معتقد است انسان وقتی می‌تواند به سوال نکیر و منکر درباره پروردگار خود پاسخ دهد که در دنیا تحت تربیت حق تعالی باشد، زیرا انسانی که ظاهر و باطنش در تربیت حق نباشد و از اوصاف حق بهره‌ای نداشته باشند، در عالم قبر و موقف نمی‌تواند جواب دهد و تلقین برای او فایده‌ای ندارد.
یکی دیگر از مواقف قیامت عظمت و وحشت روز قیامت است. به اعتقاد امام خمینی درک عظمت روز قیامت بالاتر از آن است که در فکر و عقل بشری بگنجد. شدت و عظمت آن روز بی‌حد و حصر می‌باشد. به باور امام اوصافی که حق تعالی از وحشت روز قیامت و مواقف آن نقل می‌کند، دل افراد بیدار را می‌شکافد و قلب آنان را ذوب می‌کند؛ البته عذاب‌ها و وحشت‌های مواقف روز قیامت از عنایات حق تعالی بر بندگان است تا بندگان در این میان پاک شوند و از امراض روحی رهایی یابند و گرفتار آتش جهنم نشوند؛ مانند سختی‌هایی که انسان در حال احتضار و قبض روح و فشار قبر با آن رو به رو می‌شود؛ اگر در این مراحل، ظلمات و رذایل برطرف نشد در مواقف پنجاه‌گانه روز قیامت گرفتار عذاب و سختی‌هایی می‌شود تا گرفتار جهنم نشود.
[۴۴] خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. معارج/سوره۷۰، آیه۴.    
۲. زمر/سوره۳۹، آیه۷۵.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۲.    
۴. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۹۴.    
۵. نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۳.    
۶. طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۲۰، ص۸.    
۷. سجده/سوره۳۲، آیه۵.    
۸. طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۲۴۸.    
۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷، باب ۶، روایت ۳، ص۱۲۶.    
۱۰. صدوق، محمد بن علی، توحید صدوق، باب ۳۶، روایت ۵، ص۲۶۰.    
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷، باب ۶، روایت ۳.
۱۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۴۱.    
۱۳. غافر/سوره۴۰، آیه۲۷.    
۱۴. سبزواری، هادی بن محمد، اسرارالحکم، ص۴۳۹.    
۱۵. غاشیه/سوره۸۸، آیه۲۶۲۵.    
۱۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۴.    
۱۷. امام علی علیه‌السّلام، نهج‌البلاغه، حکمت شماره ۶.    
۱۸. امام علی علیه‌السّلام، نهج‌البلاغه، حکمت شماره ۳۰۰.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۲، ص۵۲.    
۲۰. مفید، محمد بن نعمان، تصحیح‌الاعتقاد، ص۱۱۴.    
۲۱. لاهیجی، ملا عبدالرزاق، گوهرمراد، ص۶۵۵.
۲۲. صدوق، محمد بن علی، الاعتقاد فی دین الامامیه، ص۷۳.    
۲۳. سبحانی، جعفر، تفسیر منشورجاوید، ج۹، ص۳۰۸ـ۲۸۰.
۲۴. اعراف/سوره۷، آیه۹۸.    
۲۵. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۲.    
۲۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۱۰۳.    
۲۷. قارعه/سوره۱۰۱، آیه۶.    
۲۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۴۷.    
۲۹. لاهیجی، ملا عبدالرزاق، گوهرمراد، ص۶۵۶.
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، ج۹، ص۳۳۱.    
۳۱. مفید، محمد بن نعمان، تصحیح‌الاعتقاد، ص۱۱۴.    
۳۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.    
۳۳. زمر/سوره۳۹، آیه۶۹.    
۳۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۹.    
۳۵. طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۸، ص۱۰.    
۳۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷، باب ۱۰، روایت ۶، ص۲۴۹.    
۳۷. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۲۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳۸. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۰۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۳۹. خمینی، روح الله، صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۳۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۴۰. خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۴۲۶-۴۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲    
۴۱. خمینی، روح الله، آداب الصلاة، ص۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۲. خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، ص۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۴۳. خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۴۴. خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، ج۸، ص۳۲۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مواقف قیامت»، تاریخ بازیابی۹۵/۳/۳.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی






جعبه ابزار