• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهاجرت (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مُهاجِرَت (به ضم میم و کسر جیم) از واژگان قرآن کریم به معنای متارکه غیر است.
مشتقات مُهاجِرَت که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
هاجَرُوا (به فتح جیم و ضم راء) به معنای هجرت کردند،
یُهاجِر (به ضم یاء و کسر جیم) به معنای هجرت کند،
مُهاجِر (به ضم میم و کسر جیم) به معنای هجرت می‌کنم،
فَتُهاجِرُوا (به فتح فاء، ضم تاء و کسر جیم) به معنای مهاجرت کنید،
الْمُهاجِرِینَ‌ (به ضم میم و کسر جیم) به معنای هجرت کنندگان،
مُهاجِراتٍ (به ضم میم و کسر جیم) به معنای زنان مهاجر،
هاجَرْنَ (به فتح جیم و سکون راء) به معنای زنانی که هجرت کردند است.


مُهاجِرت به معنای متارکه غیر است.
در عرف هجرت از محلّی است به محلّ دیگر و در عرف قرآن هجرت از دار کفر است به دار ایمان مثل هجرت از مکه به مدینه در اوائل اسلام‌.


به مواردی از مُهَاجَرَت که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - هاجَرُوا (آیه ۲۱۸ سوره بقره)

(اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ‌هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ اُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ‌)
(کسانی‌که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آن‌ها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.)


۲.۲ - یُهاجِرْ (آیه ۱۰۰ سوره نساء)

(وَ مَنْ‌ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْاَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً وَ سَعَةً)
(و هر کس که در راه خدا هجرت کند، مناطق امن فراوان و امکانات وسیعی در زمین می‌یابد.)
این آیات و تمام آیات دیگر راجع به همان مطلب است که گفته شد. حتی درباره ابراهیم (علیه‌السّلام).


۲.۳ - مُهاجِرٌ (آیه ۲۶ سوره عنکبوت)

(وَ قالَ اِنِّی‌ مُهاجِرٌ اِلی‌ رَبِّی‌)
(من به سوی پروردگارم هجرت می‌کنم.)
طبرسی فرموده: مهاجران را به جهت قطع مواصلت، ترک قوم و محلشان مهاجر نامیده‌اند و علت آمدن با مفاعله آن است که هر یک از مهاجران مانند نظیر خویش از وطن و قوم خود بریده و مصاحبت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را اختیار می‌کردند.
نگارنده گوید: صاحب مجمع متذکّر شده‌اند که مفاعله لازم نیست همیشه بین الاثنین باشد مثل «سافر زید- عاقبت اللّصّ» در مهاجرت نیز اگر بین الاثنین نباشد مانعی نیست.


۲.۴ - فَتُهاجِرُوا (آیه ۹۷ سوره نساء)

(اِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ ظالِمِی اَنْفُسِهِمْ قالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْاَرْضِ قالُوا اَ لَمْ تَکُنْ اَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِیها فَاُولئِکَ مَاْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِیراً)
«آنان‌که ملائکه آن‌ها را در حال ظالم بودن‌شان قبض روح می‌کنند. گویند در چه کار بودید؟ گویند ما مقهور و بی‌چاره بودیم (کفّار و اوضاع محیط مانع از آن بود که مسلمان زندگی کنیم و دستور خدا را به کار بندیم) ملائکه گویند: مگر زمین خدا وسیع و بزرگ نبود که هجرت بکنید (آیا در این زمین پهناور جایی نبود که به آن‌جا مهاجرت کرده و خدای خویش را بندگی کنید؟!) این‌گونه مردم جایشان آتش است.»
این آیه و آیه ما بعد آن در « ضعف» در بحث مستضعفین مورد بررسی قرار گرفته است و این آیه روشن می‌کند: هر جا که انسان نتوانست به دین خویش عمل کند باید از آن محلّ کوچیده در محلّ دیگری که از جهت مراسم دینی مناسب است اقامت گزیند و گر نه پیش خدا معذور نخواهد بود، در صدر اسلام وظیفه مسلمین آن بود از مکّه معظّمه که در تصرّف مشرکان بود کوچیده و به مدینه منوّره روی آورند این حکم همواره به قوّت خود باقی است.


۲.۵ - الْمُهاجِرِینَ‌ (آیه ۱۰۰ سوره توبه)

(وَ السَّابِقُونَ الْاَوَّلُونَ مِنَ‌ الْمُهاجِرِینَ‌ وَ الْاَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِاِحْسانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ...)
(پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار، و کسانی که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند، خداوند از آن‌ها خشنود گشت...)
درباره این آیه‌ در « سبق» مفصّلا بحث شده است.
{{تورفتگی:a:آیا (الْمُهاجِرِینَ) در این آیه فقط شامل آن‌ها است که به مدینه پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هجرت کردند یا مهاجرین حبشه را نیز شامل است؟
به نظر می‌آید مراد مهاجرانی است که پس از مهاجرت آن حضرت، به مدینه هجرت کردند و مهاجران حبشه نیز آن‌گاه که به مدینه آمدند مشمول آن شدند و به احتمال قوی می‌شود گفت که وصف مهاجرت به آن‌ها که به حبشه رفتند دو بار شامل می‌شود و از اوّل داخل در عموم‌اند.
قرائت مشهور در (وَ الْاَنْصارِ) به کسر راء است عطف به‌ (الْمُهاجِرِینَ) مراد از سابقون قهرا کسانی‌اند که در ایمان به خدا و رسول از همه سابق و جلوتر بودند (وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ‌ بِاِحْسانٍ‌) (و کسانی که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند.) ظاهرا شامل همه مسلمین تا روز قیامت است.
سابقون اوّلون در ردیف اوّل و تابعان به احسان در ردیف دوّم واقع‌اند و این هر دو دسته به شرط آن‌که تا آخر عمر در ایمان ثابت باشند مورد رضایت خداوند می‌باشند یعنی: آنان‌که از مهاجرین در اوّل باسلام سبقت کرده‌اند و آنان‌که از انصار در اوّل باسلام سبقت کرده‌اند و آنان‌که با نیکی از آن‌ها پیروی کرده‌اند خدا از همه‌شان راضی است. تمام مطلب در «سبق» دیده شود.
در المیزان گفته: دو قسمت اوّل منطبق می‌شود بر آنان‌که قبل از هجرت به آن حضرت ایمان آورده و پیش از جنگ « بدر» به مدینه هجرت کرده و آنان‌که جلوتر از همه در مدینه ایمان آورده و آن‌جا را برای خانه اسلام آماده کردند.


۲.۶ - مُهاجِراتٍ (آیه ۱۰ سوره ممتحنه)

(اِذا جاءَکُمُ الْمُؤْمِناتُ‌ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ اَعْلَمُ بِاِیمانِهِنَ‌)
(ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که زنان با ایمان به عنوان هجرت نزد شما آیند، آن‌ها را بیازمایید- خداوند به ایمان‌شان آگاه‌تر است.)
مهاجرت و ترک دیار در راه خدا یکی از صفات بندگان واقعی خدا و یک نوع تکامل و ترقی است که آیات کثیری آن‌را مدح کرده است و حتی در باره زنان نیز آمده است.


۲.۷ - هاجَرْنَ (آیه ۵۰ سوره احزاب)

(وَ بَناتِ خالاتِکَ اللَّاتِی‌هاجَرْنَ مَعَکَ‌)
(و دختران خاله‌ها که با تو مهاجرت کردند.)



۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۳۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۸۳۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۵۱۴.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۱۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۴.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۲۴۹.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۱۶۷.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۹۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۵۳.    
۱۰. نساء/سوره۴، آیه۱۰۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۵۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۰.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۲.    
۱۶. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۶.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹۹.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۸۰.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۲۱.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۴۳.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۹.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۴۷۷.    
۲۳. نساء/سوره۴، آیه۹۷.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷۷.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۶.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۵۱.    
۲۸. توبه/سوره۹، آیه۱۰۰.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۰۴.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۲.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۹۴.    
۳۳. الشیخ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۹۷.    
۳۴. توبه/سوره۹، آیه۱۰۰.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۷۳.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۵۰۵.    
۳۸. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۰.    
۳۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۰.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۴۰۸.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۴۰.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۷۶.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۱۱.    
۴۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۴.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۰۳.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۳۵.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۴۶.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۱.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «مهاجرت»، ج۷، ص۱۳۹.    






جعبه ابزار