مندوحه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مندوحه به
قدرت بر
امتثال تکلیف در ضمن فرد مباح اطلاق میشود.
مندوحه، به معنای قدرت
و توانایی
مکلف در ادای
ماموربه در ضمن فرد
مباح است؛ یعنی مکلف ناگزیر نیست
مامورٌ به را در ضمن فرد
حرام به جا آورد.
برخی از اصولیها قید «مندوحه» را به عنوان مسئله
اجتماع امر و نهی افزودهاند (
اجتماع الامر و النهی مع المندوحة)
و معتقدند نزاع درباره
جواز اجتماع امر و نهی یا امتناع آن دو در جایی تصور دارد که مکلف
اختیار داشته باشد
مامورٌ به را هم در ضمن فرد مباح
و هم در ضمن فرد حرام انجام دهد.
برای نمونه، در مثال
نماز در خانه غصبی که
امر به نماز
و نهی از
غصب متوجه مکلف شده است محل نزاع آن جایی است که مکلف میتواند نماز را هم در مکان مباح
و هم در مکان غصبی بخواند، اما با انتخاب بد خویش، در
مکان غصبی میخواند؛ ولی در جایی که وی ناچار است نماز را در مکان غصبی بخواند، بحث
اجتماع امر و نهی پیش نمیآید، زیرا نمونهای از تکلیف به محال است
و حتی کسانی که نظریه
جواز اجتماع را پذیرفتهاند آن را نپسندیدهاند.
مرحوم «
آخوند » در «
کفایة » در پاسخ این گروه میگوید: وجود
و عدم مندوحه هیچ تاثیری در بحث ندارد، زیرا
جواز به معنای
امکان است
و قائل به
جواز معتقد است نفس
اجتماع دو تکلیف از نظر عقلی محال نیست بلکه ممکن است، چه در خارج مندوحه باشد
و چه نباشد.
به بیان دیگر، بحث
اجتماع امر و نهی، در مقام ثبوت
و این که آیا نفس چنین تکلیفی امکان دارد یا ندارد، مطرح است اما مندوحه داشتن یا نداشتن، مربوط به مقام اثبات
تکلیف و امتثال آن است.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۸۰۵، برگرفته از مقاله «مندوحه».