• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جهل منافقان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله آیات قرآن مرتبط با جهل منافقان معرفی می‌شوند.



منافقان، گروهى جاهل و نادان:
۱. «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نافَقُوا ... • لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ؛ آيا منافقان را نديدى که ... وحشت از شما در دلهاى آنها بيش از ترس از خداست؛ اين بخاطر آن است كه آنها گروهى نادانند.»
۲. «... وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَفْقَهُونَ؛... ولى منافقان نمى‌فهمند.»
۳. «... وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ؛... ولى منافقان نمى‌دانند.»


منافقان، سزاوار محروم شدن از شناخت معارف الهى:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ‌ • ... وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ؛گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌ايم. درحالى كه ايمان نياورده‌اند. ... و اگر خدا مى‌خواست، گوش و چشم آنها را از بين مى‌برد؛ زيرا خداوند بر هر چيزى تواناست.»


جهل منافقان، به فریب خوردگى خود:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ‌ • يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ؛گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌ايم. درحالى كه ايمان نياورده‌اند. به گمان خود خدا و مؤمنان را فريب مى‌دهند؛ در حالى كه جز خودشان را فريب نمى‌دهند؛ ولى نمى‌فهمند.»


منافقان، بى خبر از سفاهت و جهل خويش:
۱. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ‌ • ... أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ؛گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌ايم. درحالى كه ايمان نياورده‌اند. ... آگاه باشيد اينها همان ابلهانند ولى نمى‌دانند!»
۲. «... وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ؛... ولى منافقان نمى‌دانند.»


جهل منافقان به شدّت سوزندگى آتش جهنّم، عامل ترك جهاد از سوى آنان به بهانه گرماى هوا:
«فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلافَ رَسُولِ اللَّهِ وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ؛تخلف كنندگان از جنگ تبوک، از مخالفت با پيامبر خدا و كناره‌گيرى از جهاد، خوشحال شدند؛ و خوش نداشتند كه با مال و جان خود، در راه خدا جهاد كنند؛ و گفتند: در اين گرما، به سوى ميدان حركت نكنيد. به آنان بگو: آتش دوزخ از اين سوزان‌تر است! اگر مى‌فهميدند.»


جهل منافقان به كيفر دشمنی خود با خدا و رسول او:
«أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِداً فِيها ذلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ؛آيا نمى‌دانستند هركس با خدا و پيامبرش دشمنی كند، براى او آتش دوزخ است؛ جاودانه در آن مى‌ماند؟! اين، همان رسوايى بزرگ است!»


جهل منافقان، عامل نسبت دادن خوبيها به خدا و بديها به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ قِيلَ لَهُمْ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتالُ إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْيَةً .... • ... وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ‌ ... فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَدِيثاً؛ آيا نديدى كسانى را كه در مکّه به آنها گفته شد: (فعلًا) دست از جهاد برداريد؛ و نماز را برپا كنيد؛ و زکات را بپردازيد؛ (امّا آنها از اين دستور ناراحت بودند)، ولى هنگامى كه در مدينه فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعى از آنان، از مردم مى‌ترسيدند، همان‌گونه كه از خدا مى‌ترسند، بلكه بيشتر. .. و اگر به آنها بدى و شكستى برسد، مى‌گويند: اين، از ناحيه توست. ... پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟!»


جهل منافقان به صفات خدا و مقام اولیای وی، موجب احساس عزّت از طرف آنها:
«يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ‌؛آنها مى‌گويند: اگر به مدينه باز گرديم، عزيزان، ذليلان را بيرون مى‌كنند! در حالى كه عزّت مخصوص خدا و پيامبر او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمى‌دانند.»
مقصود از «لايعلمون» اين است كه منافقان به علّت جهل به صفات خدا و مقام اولياى وى، گمان مى‌كنند كه عزّت براى آنها است.


جهل منافقان به مفسد بودن خود:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ‌ • وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي‌ الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ‌ • أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ.گروهى از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: به خدا و روز بازپسين ايمان آورده‌ايم. درحالى كه ايمان نياورده‌اند. و هنگامى كه به آنان گفته شود: در زمین فساد نكنيد! مى‌گويند: ما فقط اصلاح كننده‌ايم! آگاه باشيد! اينها همان مفسدان هستند؛ ولى نمى‌فهمند.»


جهل منافقان نسبت به اختصاص عزّت به خدا و رسول و مؤمنان:
«يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقِينَ لا يَعْلَمُونَ؛آنها مى‌گويند: اگر به مدینه باز گرديم، عزيزان، ذلیلان را بيرون مى‌كنند! در حالى كه عزّت مخصوص خدا و پيامبر او و مؤمنان است؛ ولى منافقان نمى‌دانند.»


۱. حشر/سوره۵۹، آیه۱۱.    
۲. حشر/سوره۵۹، آیه۱۳.    
۳. منافقون/سوره۶۳، آیه۷.    
۴. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۰.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۹.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۳.    
۱۱. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۱۲. توبه/سوره۹، آیه۸۱.    
۱۳. توبه/سوره۹، آیه۶۳.    
۱۴. نساء/سوره۴، آیه۷۷.    
۱۵. نساء/سوره۴، آیه۷۸.    
۱۶. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۰، ص ۴۴۵.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۱۱.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۲.    
۲۱. منافقون/سوره۶۳، آیه۸.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۰۹، برگرفته از مقاله «جهل منافقان».    


رده‌های این صفحه : جهل | موضوعات قرآنی | نفاق




جعبه ابزار