منابع رسائل اخوان الصفا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
منابع رسائل اخوان الصفا،
اخوان الصفا اطلاعات خود را دربارۀ دانشهایی که در رسائل به آنها پرداختهاند، از منایع گوناگون استفاده کردند که برخی قبلاً به
عربی ترجمه شده بود و برخی دیگر اطلاعاتی شفاهی است که ایشان از دیگران شنیده بودهاند و به احتمال زیاد منبع اینگونه اطلاعات
صابئان حران بودهاند. اخوان برای رفع پیچیدگی و دشواری فهم نوشتههای فلسفی قدیم و ترجمههای آنها، لب و مغز آن معانی و هدفهای نهایی مؤلفان را در ۵۲ رساله فشرده و خلاصه کردهاند. ایشان در رسائل خود از نوشتهها وآثار
افلاطون،
سقراط،
ارسطو،
فیثاغورس،
بطلمیوس،
اقلیدس،
نیقوماخس جهراسینی،
هرمس،
اسطماخُس و
بلیناس، و دانشمندان دیگر که نام آنها ذکر نشده است، استفاده کردند.
چنانکه پیش از این اشاره شد،
اخوان اطلاعات خود را دربارۀ دانشهایی که در رسائل به آنها پرداختهاند، از منایع گوناگون کسب کرده بودهاند. برخی از این منابع کتابهایی است که قبلاً به عربی ترجمه شده بود و برخی دیگر اطلاعاتی شفاهی است که ایشان از دیگران شنیده بودهاند. در این میان به احتمال زیاد منبع اینگونه اطلاعات
صابئان حران بودهاند. اخوان خودشان نیز در جایی به این نکته اشاره میکنند که حکیمان دورانهای گذشته کتابهای فلسفی نوشته بودهاند که بعدها از زبانی به زبان دیگر ترجمه شده و مترجمان آنها کسانی بودهاند و بدینسان فهم آن معانی برای دیگران پیچیده و دشوار شده است؛ بنابراین، اخوان لب و مغز آن معانی و هدفهای نهایی مؤلفان را در ۵۲ رساله فشرده و خلاصه کردهاند.
در اینجا شایسته است که به مهمترین شخصیتها و منابعی که اخوان از آنها نام میبرد، یا به آنها استناد میکنند، اشاره شود:
افلاطون و آثار او: کتاب
فایدون ((فاذن)،
(فاذون)،
جمهوری (سیاست)،
«داستان گوگُس» (جرجس)،
افلاطونیه.
سقراط.
ارسطو،
رساله یا کتاب
التفاحة،
دیگر اثار ارسطو،
اشارههای دیگر به ارسطو برگرفته از نوشتههای هرمسی.
نکتۀ توجهانگیزی است که اخوان دربارۀ ارسطو دو
حدیث از
پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل میکنند که در یکی گفته میشود: اگر (ارسطو) زنده میبود تا آنچه من آوردهام بشناسد، از من در دینم پیروی میکرد
و در دیگری آمده است: «من ارسطی این امتم».
فیثاغورس،
چنانکه خواهد آمد، عقاید و آموزههای این فیلسوف مهمترین و مؤثرترین عامل در شکل بخشیدن به هستیشناسی و جهانشناسی اخوان بوده است، و آنان بارها از وی نام میبرند؛ اما جای شگفتی است که گویا اخوان آگاهی دست اول دربارۀ این فیلسوف یونانی نداشتهاند، چنانکه وی را حکیمی موحد از اهل حران میشناسند، در حالی که پیش از ایشان سرزمین و زادگاه این فیلسوف بارها در منابع ترجمه شده از یونانی به عربی آمده است، بهویژه در مهمترین منبع آن دوران، یعنی رسالۀ «
الآراءالطبیعیة»،
منسوب به فیلسوف و نویسندۀ مشهور
فلوطرخوس (پلوتارخس) (۴۶- ح ۱۲۰م۹) که
قسطا بن لوقا (د ۳۰۰ق/ ۹۱۳م) آن را به عربی برگردانده، و در آنجا نام
درست عربی شدۀ وی «بوثاغورس» (پوثاگوراس در یونانی) آمده است. این نیز میتواند دلیل دیگری بر این باشد که منبع آگاهی اخوان، صابئان حران بودهاند. به هر روی اخوان بارها از فیثاغورس نام میبرند و ازجمله از «شعرهای زرین» با عنوان عربی الوصیة الذهبیه و الرسالة الذهبیه نقل میکنند.
بطلمیوس و کتاب وی
المجسطی.
اقلیدس.
نیقوماخس جهراسینی (نیکوماخُس) (نیمۀ اول سدۀ ۲م) فیلسوف فیثاغورسی و نویسندۀ کتاب «الٰهیات علم حساب»، المدخل الى علم العدد و کتابی دربارۀ موسیقی.
در رسائل اخوان به آثار منسوب به
هرمس نیز استناد میشود. چنانکه پیش از این گفته شد، اندیشههای هرمسی ــ که از راه صابئان حران به اخوان رسیده بوده ــ تأثیری ژرف بر اندیشههای اخوان نهاده است. در یکجا گفته میشود که هرمس (المثلث بالحکمة) که همان
ادریس نبی (علیهالسّلام) است، به سپهر زحل صعود کرد و ۳۰ سال همراه آن چرخید، همۀ احوال آن سپهر را مشاهده کرد، سپس به زمین بازگشت و انسانها را از ستارهشناسی آگاه ساخت.
که در اینجا «الثالث بالحکمة» نامیده میشود،
در جای دیگری گفته میشود که
ادریس پیامبر (
علیه
السّلام) همان هرمس به زبان حکیمان است.
اخوان به یکی از نوشتههای هرمس (کتاب چهارم از
صحف هرمس) نیز اشاره، و مضامینی از آن نقل میکنند؛
این نکتهای توجهانگیز است که منبع اخوان در اینجا چه بوده است؟ آیا از مجموعۀ آثار (صحف) هرمسی تا زمان اخوان چیزی به عربی ترجمه شده بوده است، یا نه. از سوی دیگر
ابن عبری میگوید که خلاصههایی از صحف هرمسی در ترجمۀ سریانی آنها نزد وی بوده است.
نشانهای در دست است که گویا این نوشتههای هرمسی به عربی نیز ترجمه شده بوده است، زیرا از
کندی، فیلسوف مشهور نقل میشود که وی مقالاتی از هرمس در
توحید دیده که آنها را برای پسرش نوشته بوده است و صابئان حران به آنها اعتقاد داشتهاند و کندی خواندن آن مقالات را برای هر فیلسوفی اجتنابناپذیر دانسته است.
اکنون «کتاب چهارم» از صحف هرمس که اخوان بدان اشاره میکند، رسالۀ ۴ از مجموعۀ آثار هرمسی به نام «کراتر» است که در آن از
آفرینش انسان سخن میرود و در آن مضامین مشترکی با آنچه اخوان نقل میکنند، یافت میشود.
نوشتۀ هرمسی دیگری که اخوان از آن نام میبرند کتاب
استوطاس است و یگانه دستنوشتۀ آن در کتابخانۀ ملی پاریس موجود است. اخوان از این کتاب بهرۀ بسیار گرفتهاند و حتى از متن عبارات آن نیز نقل میکنند. (دربارۀ
منازل بیست و هشتگانۀ ماه،
در اینجا نام کتاب اسطیطاس آمده است؛
)
اخوان در رسائل از کتاب
اسطُماخیس، یا اسطماخُس نیز نام میبرند
و به مطالب آن اشاره کرده، (
که نام کتاب اشتباهاً «ارسطماخس» آمده است؛
) عین عبارات استوطاس
را نقل میکنند.
(دربارۀ استوطاس و اسطماخیس،
)
اخوان همچنین به احتمال زیاد از کتاب دیگری به نام
السیاسة فی تدبیر الرئاسه بهره گرفتهاند. این کتاب معروف به سرالاسرار، و منسوب به ارسطو است که برای شاگردش
اسکندر نوشته بوده است. اخوان تقریباً عین عبارات آن را نقل میکنند: یکجا در تقسیمبندی
علم نجوم و جای دیگر دربارۀ سلسلۀ فیض یا صدور از خدا.
(همچنین داستان
یهودی و
مجوسی،
)
کتاب دیگری که اخوان به ان اشاره میکنند، کتاب
الخواص است، ولی نامی از مؤلف آن نمیبرند.
در کتابخانۀ ملی پاریس، دستنوشتهای از آن موجود است، منسوب به
حنین بن اسحاق، با عنوان کتاب خواصالاحجار، دربارۀ خواص سنگهای گرانبها در
طلسمات.
از سوی دیگر،
قزوینی در کتاب
عجائب المخلوقات چندینبار از کتاب الخواص بلیناس دربارۀ سنگها نام میبرد.
بلیناس یا بلینوس شکل عربی شدۀ «آپولونیوس» تیانایی، فیلسوف و عارف سدۀ ۱م است که در منابع عربی نوشتههایی منسوب به اوست. به احتمال زیاد کتاب الخواص همان کتابی است که اخوان در مورد تأثیر
مغناطیس به آن اشاره میکنند. همچنین در جای دیگری، از کتاب دیگری از بلیناس (که در متن اشتباهاً «بانیاس» آمده است) نام میبرند که در آن از ترکیب افلاک و
طبقات آسمان سخن میرود. این کتاب باید همان سرالخلیفه منسوب به بلیناس حکیم باشد. نام این کتاب جز در
فهرست ابن ندیم نیامده که در آنجا نیز نامی از مؤلف برده نشده است. در این منبع از کتاب
السرب المظلم فی سرالخلیفه نام برده میشود؛
این همان کتاب بلیناس است که زیر عنوان سرالخلیفه در زمان مأمون از سریانی یا یونانی ترجمه شده است، زیرا در متن کتاب، بلیناس، از نوشتهای نام میبرد که آن را در «سرب المظلم» (سرداب یا دالان تاریک) نزد هرمس یافته بوده است.
اکنون آنچه اخوان در کتاب بلیناس به آن اشاره میکنند، در متن سرالخلیقه یافت میشود.
کتاب مهم دیگری که اخوان از آن نقل میکنند،
اثولوجیا است که آن را نوشتۀ ارسطو میشمارند. این کتاب یکی از منابع الهام بخش اندیشههای اخوان است که مضامین بسیاری را بهویژه دربارۀ روح (نفس)،
خدا، عقل، انسان از آن گرفتهاند، در حالی که فقط در یکجا، اخوان صریحاً از اثولوجیا نام میبرند و کموبیش عین عبارات آن را نقل میکنند.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
(۱) «الآراء الطبیعیة»، منسوب به فلوطرخس، ارسطوطالیس فی النفس، به کوشش عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۹۵۲م.
(۲) ابن عبری، گریگوریوس، تاریخ مختصر الدول، به کوشش انطوان صالحانی، بیروت، ۱۹۸۰م.
(۳) ابن ندیم، الفهرست، به کوشش فلوگل، هاله، ۱۸۷۲م.
(۴) «اثولوجیا»، افلوطین عندالعرب، به کوشش عبدالرحمان بدوی، کویت، ۱۹۷۷م.
(۵) استوطاس، نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی پاریس، شم ۲۵۷۷.
(۶) اسطماخس، نسخۀ عکسی موجود در کتابخانۀ مرکز.
(۷) بلیناس، سرالخلیقة و صنعة الطبیعة، به کوشش اورزولا وایسر، حلب، ۱۹۷۹م.
(۸) الرسالة الجامعة، به کوشش مصطفى غالب، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
(۹) الرسالة الجامعة، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ مرکز، شم ۱۷۰۰.
(۱۰) رسائل اخوان الصفا، بیروت، ۱۹۵۷م. سعید، خیرالله، النظام الداخلی لحرکة اخوان الصفا، دمشق، ۱۹۹۲م.
(۱۱) «السیاسة فی تدبیر الرئاسة»، الاصول الیونانیة للنظریات السیاسیة فی
الاسلام عبدالرحمان بدوی، قاهره، ۱۹۵۴، ج ۱.
(۱۲) قزوینی، زکریا، عجائب المخلوقات، بیروت، دارالتحریر للطبع والنشر.
(۱۳) .Blochet، E.، «Études sur le gnosticisme musulman»، RSO، ۱۹۱۱-۱۹۱۲، vol. IV
(۱۴) .Hermès، «Kratèr»، Corpus Hermeticum، ed. A. D. Nock، Paris، ۱۹۸۳، vol. I
شرف الدین خراسانی، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اخوان الصفا».