• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملافتح‌الله کاشانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ملا فتحالله کاشانی، عالم، متکلم، فقیه و از اعلام تفسیری قرن دهم هجری شیعه می‌باشد.



مفسر بزرگ عهد صفوی، در یکی از دهه‌های آغازین قرن دهم هجری قمری در کاشان به دنیا آمد. پدرش شکرالله
[۱] بغدادی، اسماعیل پاشا، هدایة العارفین، ج۱، ص۸۱۵، (فتحالله بن شکرالله الشریف القاشانی الشیعی الامامی).
نام داشت. ملا فتحالله بعد از رشد و ازدواج با فقر و نداری زندگی را می گذراند. در کتب تراجم از این شخصیت بزرگ با عناوین گوناگونی یاد شده که برخی از آن ها چنین است: المولی المفسر،
فقیه، متکلم، عالم کامل جلیل، متبحر در تمام علوم دینی، عالم به لغات و ادبیات و اصول و جامع معقول و منقول.
[۷] کاشانی، حبیب‌الله، لباب الالقاب، ص۸۱.
وی انسانی مهذب و عفیف و باحیا بوده و نسبت به ثروت و مناصب دنیوی (مال و مقام) زهد و ورع خاصی داشته، و از تملق و چاپلوسی ثروت و قدرت، پرهیز داشته است و به سبب همین دوری و پرهیز بین عامه مردم مشهور نشده است.


در عصری که ملا فتحالله زندگی می‌کرد، به دلیل همزمانی با دگرگونی عظیم تاریخی و رویکرد صفویان به گسترش مذهب تشیع، عالمان زیادی فرصت رویش یافتند. برخی از این عالمان که معاصر ملا فتحالله و اهل کاشان بودند، عبارتند از:
ابراهیم کاشانی، سلطان کاشانی، میرتقی‌الدین کاشانی، جعفر بن محمدباقر کاشانی، جلال‌الدین مسعود بیدگلی،
[۱۲] نراقی، حسین، تاریخ اجتماعی کاشان، ص۱۷۱.
ملاحافظ کاشانی، قاضی حبیب‌الله کاشانی، حسن بن شمس‌الدین کاشانی، حسن بن بهاءالدین قاسانی، حسین ملا مسعود کاشانی، شمس‌الدین بن بهاءالدین کاشانی، صدرالدین علوان کاشانی، علی بن کمال‌الدین حسینی کاشانی، علی (قاضی ضیاءالدین) کاشانی،
[۲۱] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰) ص۱۵۸.
سیدعلی بن سیدفخرالدین حسینی کاشانی،
[۲۲] حسینی، سیداحمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۵۱۷.
محمد بن محمدحسین شقایی کاشانی، و یحیی عمادالدین کاشانی.
[۲۴] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ص۲۷۵.
[۲۵] سلمانی‌آرانی، حبیب‌الله، سیمای کاشان، ص۱۲۳.



به دلیل فاصله زیاد تاریخی و نیز شفاف نبودن تاریخ زندگی این مفسر بزرگ، اسامی استادان وی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. با این حال روشن است که وی مراحل تحصیل و بالندگی علمی را در همان کاشان گذرانده و اخباری دال بر این که او برای تحصیل به شهرهای قزوین و اصفهان ـ که شهرهای علمی آن روزگار بودند ـ رفته باشند، در دست نیست. تنها استاد وی که نامش در تاریخ جاودانه مانده، فخرالدین علی بن حسن زواره‌ای است که شاگرد محقق کرکی بوده‌اند، و نیز از مقدس اردبیلی با واسطه، روایت نقل می‌کنند. که در سایه آثار ترجمه‌ای قرآنی و غیر قرآنی فراوانش در عصر ترجمه، نامش در کتاب‌های تراجم ثبت و احوالاتش بیان شده است.


ملا فتحالله سراسر زندگی‌اش را وقف برآوردن نیازهای علمی جامعه خود کرد و به پیروی از استادش علی بن حسن، علاوه بر تدریس و ارشاد، به فعالیت‌های علمی در بخش ترجمه و تألیفات فارسی روی آورد. ویژگی فعالیت‌های علمی وی، رویکرد ویژه به قرآن در دو بخش ترجمه و تفسیر اعم از فارسی و عربی است. البته وی ترجمه حدیث و دعا و ... را نیز از نظر دور نداشت.
آثار به جای مانده از وی دارای تاریخی روشن و مربوط به دهه‌های آخر عمر اوست و به عبارت دیگر محصول علمی متقن و قابل اعتنا از این شخصیت است؛ زیرا آن چه نوشته حاصل تحصیلات طولانی او و نتیجه علمی تمام عمرش است. آقابزرگ در الذریعه، تاریخ اتمام زبدة التفاسیر را ـ که به تصریح خود ملا فتحالله بعد از دو تفسیر فارسی نوشته شده ـ سال ۹۷۷ بیان می کند. بنابر این می‌توان آغاز تألیف آن تفاسیر را به طور معمول مربوط به دهه قبل از آن یعنی سال‌های ۹۶۰ تا ۹۷۷ دانست. همچنین آثار غیر قرآنی وی نیز عموما بدون تاریخ بوده و ممکن است برخی از آن ها قبل از آثار قرآنی نگاشته شده باشد. با این مقدمه به معرفی آثار علمی وی می پردازیم:

۴.۱ - آثار قرآنی

۱. تفسیر بزرگ «منهج الصادقین فی الزام المخالفین».
۲. خلاصة المنهج
۳. ترجمه قرآن کریم
۴. زبدة التفاسیر

۴.۲ - آثار غیر قرآنی

۱. شرح نهج البلاغه (تنبیه الغافلین و تذکرة العارفین
۲. کشف الاحتجاج؛
۳. استنساخ کتاب الاستبصار؛


۱. رضی‌الدین شاه مرتضی، وی پدر فیض کاشانی است.
۲. ملا محسن فیض کاشانی
۳. ملا مرتضی. وی دانشوری ادیب و برادر فیض کاشانی است.
۴. محمد علم‌الهدی. (۰۳۹ ـ ۱۱۱۵ هـ . ق)


مرحوم میرزا عبدالله افندی می‌نویسد:
«فاضل نیک‌اندیش و هوشیار، عالم کامل جلیل، متکلم و مفسر بزرگوار نام‌آور، مولی فتحالله کاشانی، از علمای دولت شاه طهماسب صفوی و از شاگردان علی بن حسن زواره‌ای است، وی تالیفات نیکویی دارد، بویژه در تفسیر که در آن توانمند و زبردست است و آثار ارزشمند و سودمند نگاشته است.
مرحوم مدرس تبریزی می‌نویسد: ملا فتحالله کاشانی، عالمی است جلیل، فقیه، محقق متکلم، مدقق، مفسر متبحر، از اکابر علمای اواخر قرن دهم هجرت می‌باشد. در تمام علوم دینیه متداوله متبحر، خصوصا در تفسیر که بحری بود بی پایان و تالیفات او بهترین معرف تبحر وی می‌باشند
سیدمحسن امین، عمررضا کحاله، عادل نویهض،
[۳۱] نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۴۱۷.
شیخ عباس قمی،
[۳۲] قمی، عباس، فوائد الرضویه، ج۵، ص۳۴۵.
ملا حبیب‌الله کاشانی
[۳۳] کاشانی، حبیب‌الله، لباب الالقاب، ص۸۱.
و آقابزرگ طهرانی او را بسیار ستوده‌اند.
ملا فتحالله شریف کاشانی سرانجام پس از سال‌ها تلاش در عرصه تألیف و ترجمه و تربیت شاگردانی که جریان قرآنی مبارکی را در ایران به راه انداختند و مبارزه علمی با منحرفان در عرصه مذهب و اعتقاد پی ریختند، خود فقیرانه و زاهدانه در سال ۹۸۸ هـ . ق وفات یافت. البته درباره سال وفات و نیز محل دفن وی اظهار نظرهای مختلفی شده است که می توان در دو دسته به آن اشاره کرد.


۱. در سال ۹۸۸ هـ . ق وفات یافت.
آقابزرگ تهرانی در «الذریعه» این نظریه را صحیح‌تر می‌داند. «.. او سنه ثمان و ثمانین و تسع ماه .. و الاصح الاخیر»
۲. وفات وی در سال ۹۹۷ هـ . ق این نظریه توسط نویسنده «کشف الحجب و الاستار» بیان شده است.
درباره محل وفات نیز نظرات مختلفی ارائه شده است. مولف کشف الحجب محل درگذشت او را کشمیر می‌داند. مولف «لباب الالقاب» مقبره‌اش را در کاشان می داند و می‌نویسد این مقبره معروف و مورد زیارت عام و خاص است. آن گاه به مقبره‌ای که در همدان به وی نسبت داده می‌شود اشاره می‌کند و می‌نویسد ظاهراً آن مقبره مربوط به فرد دیگری با این نام است.


مؤلف لباب الالقاب به موضوع زنده‌شدن دوباره ملا فتحالله اشاره می‌کند و مثل تراجم‌نگاران دیگر یادآور می‌شود که این واقعه درباره صاحب مجمع البیان هم گفته شده و حداقل مشهور تاریخی این است که ماجرای مذکور در مورد طبرسی باشد. در روضات این نظریه تقویت شده است؛
[۴۰] کاشانی، فتحالله، تفسیر منهج الصادقین، ج۱، ص۶۴.
[۴۱] کاشانی، حبیب‌الله، لباب القاب، ص ۱۸.
برخی هم معتقدند چنین مسئله‌ای درباره طبرسی بعید است و کوشیده‌اند انتساب آن را به ملا فتحالله تقویت کنند. صاحب لباب الالقاب می‌نویسد:
مشهور است که وی دچار سکته‌ای شد. گمان کردند مرده است. وقتی دفنش کردند، نذر کرد که اگر از این وضع رها شود، تفسیری بنویسد. در این بین قبرکن به یادش می‌آید چیزی را در قبر جا گذاشته است. مخفیانه قبر را می‌کند او را زنده می‌یابد. به این ترتیب وی خلاص می‌شود و به نوشتن تفسیر می‌پردازد. این حکایت از شارح هادی، ابن صالح مازندرانی نقل می‌شود.
[۴۲] کاشانی، حبیب‌الله، لباب القاب، ص ۸۱.

نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که وی سوره انفال تفسیر منهج را در سال ۹۸۴ به پایان رسانده و زبدة التفاسیر را نیز در نیمه ماه ذی قعده ۹۷۷ به پایان برده است، از این روی موضوع زنده‌بودن وی تا این سال را نشان می‌دهد و اختلاف‌ها تنها مربوط به بین سال ها ۹۹۷ ـ ۹۸۸ هـ . ق (نه سال آخر زندگی وی) است.


تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین.


۱. بغدادی، اسماعیل پاشا، هدایة العارفین، ج۱، ص۸۱۵، (فتحالله بن شکرالله الشریف القاشانی الشیعی الامامی).
۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۳، ص۱۹۴.    
۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۳۴.    
۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۲.    
۵. خوانساری، سیدمحمدباقر، روضات الجنات، ج۵، ص ۳۴۵.    
۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب، ج۵، ص۲۰.    
۷. کاشانی، حبیب‌الله، لباب الالقاب، ص۸۱.
۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰) ج۶، ص۲۰.    
۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۱۷.    
۱۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۳۴.    
۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ص۳۸.    
۱۲. نراقی، حسین، تاریخ اجتماعی کاشان، ص۱۷۱.
۱۳. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۴۵.    
۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۴۶.    
۱۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۵۶.    
۱۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۵۷.    
۱۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۶۹.    
۱۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۱۰۵.    
۱۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ج۴، ص۱۰۹.    
۲۰. مدرسی تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۴، ص۲۵۷.    
۲۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰) ص۱۵۸.
۲۲. حسینی، سیداحمد، تراجم الرجال، ج۱، ص۵۱۷.
۲۳. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۶، ص۱۴۸.    
۲۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، (قرن ۱۰)، ص۲۷۵.
۲۵. سلمانی‌آرانی، حبیب‌الله، سیمای کاشان، ص۱۲۳.
۲۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۲، ص۲۲.    
۲۷. اصفهانی افندی، عبدالله، ریاض العلماء، ج۴، ص۳۱۸.    
۲۸. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۵. ص۲۰.    
۲۹. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۳۹۳.    
۳۰. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۱.    
۳۱. نویهض، عادل، معجم المفسرین، ج۱، ص۴۱۷.
۳۲. قمی، عباس، فوائد الرضویه، ج۵، ص۳۴۵.
۳۳. کاشانی، حبیب‌الله، لباب الالقاب، ص۸۱.
۳۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه در اعلام قرن دهم، ج۴، ص۱۷۷.    
۳۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۲۳، ص۱۹۴.    
۳۶. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۷، ص۲۳۴.    
۳۷. کنتوری، اعجازحسین بن محمدقلی، کشف الحجب و الاستار، ص۱۴۳.    
۳۸. کنتوری، اعجازحسین بن محمدقلی، کشف الحجب و الاستار، ص۲۰۸.    
۳۹. کنتوری، اعجازحسین بن محمدقلی، کشف الحجب و الاستار، ص۲۰۸.    
۴۰. کاشانی، فتحالله، تفسیر منهج الصادقین، ج۱، ص۶۴.
۴۱. کاشانی، حبیب‌الله، لباب القاب، ص ۱۸.
۴۲. کاشانی، حبیب‌الله، لباب القاب، ص ۸۱.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ملا فتحالله کاشانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۳۰.    
نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).






جعبه ابزار