مَلْء (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَلْء (به فتح میم و سکون لام) از
واژگان قرآن کریم به معنای پر کردن است. از مشتقات این کلمه در
قرآن مجید اِملَاء (به سکون میم و فتح لام) به معنای پرکردن و
اِمتِلَاء ( به سکون میم) به معنای پر شدن است.
مِلْءُ (به كسر ميم و سکون لام) نام مقدارى است كه ظرفى را پر كند.
مَلْء به معنای پر کردن است. خواه پر کردن با آب باشد یا غیر از آن باشد.
(وَ اَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً) «ما
آسمان را تفحص کردیم و یافتیم که با نگهبانها و شهابها پر شده است.»
اِمْلَاء به معنای پر کردن است.
(لَاَمْلَاَنَ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ اَجْمَعِینَ) (
جهنّم را از شما همگى پر مىكنم)
امْتِلَاءُ به معنای پر شدن است.
(یَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَاْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ) (روزى را كه به جهنم مىگوييم: «آيا پر شدهاى؟!» و او مىگويد: «آيا افزون بر اين هم هست؟».)
مِلْء نام مقدارى است كه ظرفى را پر كند.
(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى بِهِ) «آنان كه كافراند و
کافر بميرند اگر يكیشان آن قدر طلا به عوض دهد كه
زمین پر شود از او پذيرفته نيست.»
مَلَأ به معنای جماعت و جماعت اشراف است. در
صحاح گفته: «الملأ الجماعة»
در
قاموس و
اقرب از جمله معانى آن اشراف ناس و مطلق جماعت است به معنى خلق و مشورت نيز آمده است.
طبرسی فرموده: ملأ به معنى جماعت اشراف است كه هيبت آنها سينهها را پر كند.
راغب آن را جماعتی كه بر يک رأىاند معنى كرده است.
و وجه تسميه را مانند طبرسى گفته است. ناگفته نماند: در
قرآن مجید هم در جماعت
اشراف به كار رفته مثل:
(قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ عَلِيمٌ) (اشراف قوم
فرعون گفتند: بىشک، اين ساحرى ماهر و داناست.)
و هم در مطلق جماعت و قوم، مثل:
(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ) (ما
موسی را با آيات خود به سوى فرعون و اشراف او فرستاديم؛ موسى به آنها گفت: «من فرستاده
پروردگار جهانيان هستم».)
كه مراد مطلق قوم فرعون است ولى بيشتر در اشراف قوم به كار رفته است در ملحقات
صحیفه سجادیّه هست:
«سُبْحَانَكَ حَاضِرُ كُلِ مَلَإٍ» شايد به مطلق جماعت از آن ملاء گفته شده كه محلّى از زمين و يا چشم بيننده را پر میكنند.
(لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ دُحُوراً) «يعنى شياطين به جماعت بالاتر نتوانستند گوش بدهند و از هر طرف زده میشوند و طرد میگردند.»
گفتهاند: مراد از
ملاء اعلى جماعت
ملائکه است كه شياطين در صورت استماع كلام آنها و استراق سمع از هر طرف رانده میشوند و در اين صورت بايد گفت: ملائكه در آسمانها اجتماعى دارند كه
شیاطین در صورت ورود به آن انجمن از اخبار غيبى و از حوادث آينده مطّلع میشوند لذا از استماع جريان آن ممنوعاند.
به نظر بعضى: مراد از
ملاء اعلى مخلوقاتى است كه در كرات آسمانىاند و شياطين سعى میكردند به آن مكانها نزديک شوند و اسرار بيشترى به دست آورند در «سماء» مشروحا گفتهايم.
كه در
آسمانها مخلوقات زنده وجود دارند و هم اكنون اصوات آنها را به صورت امواج بىسيم میگيرند.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ملء»، ج۶، ص۲۷۰.